دیدار با سر آرتور

 

جام جم:عقربه های ساعت در دقایقی که آرزو می کردم از جای خود تکان نخورند، دیوانه وار پیش می رفتند و زمان بدرود با پیر خردمند دوران ما فرارسید.
هنگام خروج از اتاق قدیمی دانشمندی که در آستانه ورود به دهمین دهه زندگی پربار خود قرار داشت ، او را دیدم که روی صندلی چرخدارش و مقابل قفسه ای عظیم از کتابهایی که خود نوشته ، نشسته است و هنوز با وجود پیری ، با چشمانی نافذ به آینده می نگرد؛ مردی که از جوانی رخت مهاجرت به کشوری آرام و زیبا بسته و از اتاق کوچک خود به جهانی فراسوی ادراک انسان عادی می نگرد. او به راستی تمثیلی بر این مصرع زیبای فارسی است که «جهانی است بنشسته در گوشه ای». سریلانکا، جزیره بزرگی است که در جنوب شبه جزیره هندوستان و شمال استوا قرار دارد و به دلایل فراوانی مورد توجه مردم جهان است. طبیعت بکر و زیبا و تاثیرگذار آن در کنار آثار فرهنگی و تمدنی بسیار غنی و حضور و زندگی صلح آمیز پیروان آیین های گوناگون در آن ، جهانی متفاوت را پیش روی چشم انسان می گشاید. شاید به دلیل همین مناظر دیدنی و زیبا و چشم انداز فوق العاده است که در برخی اساطیر، آن را محل فرضی بهشت عدن دانسته اند. این طبیعت شگفت در کنار محصولاتی که مردمان این جزیره تولید می کنند، ازجمله چای معروف سیلان، سنگهای ارزشمند و پوشاک دستباف محلی و صنایع دستی، توجه مردم جهان را به این جزیره زیبا معطوف کرده است؛ اما سریلانکا به دلیل دیگری هم مورد توجه مردم و بویژه علاقه مندان دانش و علم است و آن میزبانی مردی است که نگاه خیره و نافذی به آینده دارد و افقهای جدیدی را پیش روی علاقه مندان دانش و علم گشوده و باعث شده است بسیاری به دنیای شگفت انگیز علم راه یابند. آرتور سی کلارک، مردی که ۵۲ سال پیش بار سفر به سریلانکا را بست تا بقیه عمر طولانی خود را در آرامش این بهشت گمشده به کار و تفکر درباره آینده بپردازد، هنوز هم در بالاترین رده فهرست کوتاه افرادی قرار دارد که جهان را به واسطه ایده های پیشگامانه خود تغییر داده و نسلی از تغییرآفرینان را تربیت کرده اند.

 

آرتور سی کلارک کیست؟

 

سر آرتور چارلز کلارک در شانزدهمین روز دسامبر ۱۹۱۷ در منطقه مین هد در سامرست انگلستان به دنیا آمد و از دوران کودکی، اصلی ترین علاقه خود را در مطالعه داستان های قدیمی علمی و تخیلی و رصد آسمان یافت. در دوران جنگ جهانی دوم، آرتور به خدمت در نیروی هوایی انگلستان پرداخت و در نقش یک تکنسین مسائل راداری به طرح پیشگام و تازه ای به نام سیستم هشدار سریع راداری وارد شد و همین موضوع باعث علاقه جدی او به مسائل ارتباطات راداری شد. پس از جنگ جهانی، آرتور که نتوانسته بود در دوران پایان دبیرستان تحصیل دانشگاهی خود را در رشته مورد علاقه اش ادامه دهد به کالج کینگ لندن رفت و با درجه ممتاز در رشته ریاضیات و فیزیک از آن فارغ التحصیل شد.

 

 

 

در تمام این دوران علاقه جدی آرتور به مسائل فضا و آینده انسان در فضا او را رها نکرد و همین مساله باعث شد او به انجمن بین المللی علوم میان سیاره ای بپیوندد و در دوره ای نیز ریاست آن را به عهده گیرد. همین علاقه و دلمشغولی او به فضا باعث شد تا پیش از آن که عصر فضا آغاز شود، وی ایده هایی جذاب را در این خصوص ارائه کند.اوج این ایده پردازی آینده نگرانه در مقاله معروفی از او نمود یافت که سال ۱۹۴۵ در مجله دنیای بی سیم منتشر شد. عنوان این مقاله رله های فرازمینی بود. کلارک در این مقاله با بررسی مدارهای اطراف زمین پیشنهاد کرده بود که چنانچه ماهواره هایی را بتوان در ارتفاع مشخص ۳۵۷۸۶ کیلومتری از سطح آزاد دریا و دقیقا بر فراز استوا قرار داد در این صورت دوره تناوب این ماهواره ها به دور زمین در حدود ۹۳۴/۲۳ ساعت طول می کشد که این زمان دقیقا برابر یک دور گردش زمین به دور خودش است؛ بنابراین برای ناظری روی سطح زمین این ماهواره ها همواره در نقطه ثابتی در آسمان دیده خواهد شد و می توان از آن برای انتقال امواج و برای کاربردهای مخابراتی و رادیو تلویزیونی استفاده کرد. این ایده امروزه ابزاری کارآمد و روزمره به حساب می آید و تمام ارتباطات رادیو و تلویزیونی و مخابراتی با کمک چنین ماهواره هایی صورت می گیرد؛ اما اگر می خواهید اهمیت کار کلارک را درک کنید یک بار دیگر به تاریخ چاپ مقاله وی نگاهی بیندازید. این مقاله سال ۱۹۴۵ چاپ شد. ۱۲ سال پس از آن برای نخستین بار در تاریخ بشر در ۱۵اکتبر ۱۹۵۷، اسپوتنیک ۱ یا اولین ماهوار ساخت دست بشر به مدار زمین رفت و عصر فضا آغاز شد و سال ۱۹۶۴ سینکوم ۳ نخستین ماهواره ای بود که عازم مداری شد که کلارک پیش بینی کرده بود. به عبارت دیگر، کلارک کاربرد مداری را پیش بینی کرده بود که ۲ دهه بعد از آن عصر استفاده از آن و امکان به واقعیت رساندن آن رویا مهیا می شد و به همین دلیل است که کلارک و اندیشه او را دارای اهمیتی بالا و ادراکی آینده نگرانه می دانند.

 

خالق ادیسه ۲۰۰۱

 

اگرچه فهرست فعالیت های علمی کلارک، فهرستی طولانی را شامل می شود، اما یکی از حوزه های اصلی فعالیت او حضور موثر و تاثیرگذار در عرصه نویسندگی داستان های علمی، تخیلی است. او زمانی که وارد عرصه نگارش داستان های علمی، تخیلی که از دوران کودکی به آن علاقه مند شده بود شد نه تنها به عنوان نویسنده ای نامدار در این رشته مطرح شد که به دلیل وارد کردن جزییات علمی دقیق، اندیشه های فلسفی و انسانی قابل اعتنا، پیش بینی های آینده نگرانه و ارائه انتقادهایی از روند رشد فناوری و بحران های انسانی که بشر در آستانه قرن ۲۱ با آن روبه رو خواهد بود، به سبکی تاثیرگذار و استثنایی در نگارش داستان های خود دست یافت.
تعداد زیادی رمان و داستان های کوتاه علمی تخیلی ثمره بیش از سه چهارم قرن نوشتن او است؛ اما در این میان شاید برخی داستان هایش به واسطه مفاهیم مطرح شده از جایگاه بالاتری برخوردار باشند. ۲۰۰۱ یک ادیسه فضایی و ۳ داستان پیامد آن، مجموعه راماها و پایان طفولیت را باید از زمره این نوشته های تاثیرگذار دانست که هر یک در بستر یک داستان علمی تخیلی جذاب، مفاهیم وسیعی را مورد توجه قرار می دهد؛ البته بیشتر مخاطبان او را شاید با داستان ۲۰۰۱ یک ادیسه فضایی بشناسند که کارگردان پرآوازه جهان استانلی کوبریک آن را به پرده سینما آورد تا از همکاری ارزشمند سی کلارک و کوبریک، اثری جاودانه در سینما خلق شود.

 

نویسنده ای محقق

 

سی کلارک با اعتباری جهانی و خدماتی ارزشمند به بشریت، از خود چهره ای انسانی و مهربان و خردمندی آگاه ترسیم کرده است. سالها اقامت او در سریلانکا و تلاش برای ارتقای سطح زندگی مردم این جزیره در کنار فعالیت های علمی اش برای او لقب سر را به ارمغان آورده است؛ اما او فراتر از همه داشته های خود عاشق حقیقت و اطلاعات است.
یکی از جمله های معروف او که این روزها در رشته های ارتباطات به عنوان سرفصلی مهم تدریس می شود نشانگر اعتقاد و نیاز او به دانش است.
کلارک معتقد است «انسان می تواند بدون غذا زندگی کند، اما بدون اطلاعات خواهد مرد». به همین دلیل است که در مقام دانشمندی صاحب جایگاه ارزشمند و اعتبار بین المللی هراسی برای بررسی پرونده هایی مشکوک به خود راه نمی دهد.
یکی از معروف ترین آثار او مجموعه تلویزیونی جهان شگفت انگیز آرتور سی.کلارک است که از تلویزیون ایران نیز پخش شد.
وی در این مجموعه مدارکی مستند را در ارتباط با پدیده های بظاهر غیر علمی از بشقاب های پرنده گرفته تا ارواح و راه رفتن روی آتش تهیه می کرد و سپس به سراغ تحلیل علمی آنها می رفت و در نهایت پاسخی علمی در خصوص آن مساله به مخاطب ارائه می کرد.
او دانشمندی مردم دوست است که مردم جهان فراتر از مرزها او را دوست دارند و در سریلانکا همه او را چون پدر بزرگی مهربان و هموطن خود دوست می دارند؛ اما دنیای شگفت انگیز آرتور سی کلارک هنوز به پایان نرسیده است.
در آغاز دهمین دهه زندگی خود، او از روی صندلی چرخدار کوچکش نگاهی به آینده دارد و می کوشد تا موثر باشد. پس از سونامی وحشتناک چند سال گذشته به همراه دوست قدیمش سرپاتریک مور کتاب به نام سیارک را نوشت تا سود آن عاید صدمه دیدگان سونامی شود و بنیاد آرتور سی کلارک را بنیان نهاد تا از طریق آن بتواند دنیایی از ایده ها را پیش روی جوانان بگشاید و خلاقیت آنها را پرورش دهد.

 

دیدار با سر آرتور

 

برای کسی که از کودکی آثار سی کلارک را خوانده و تحت تاثیر او مسیر زندگی خود را به سوی دنیای ستاره ها و علم تغییر داده، دیدار با سر آرتور غیر قابل تصور است. زمانی که فرصتی برای سفر به سری لانکا دست داد هر آنچه می شد را برای ایجاد امکان دیدار با پیر فرزانه ای که رد پای آثارش را می توان در زندگی بشر دید انجام دادم، اما تا آخرین روز اقامتم مطمئن نبودم این فرصت برایم فراهم شود. به همین دلیل بود که یک ساعت زودتر از زمان قرار تعیین شده ملاقاتمان خیابان اصلی شهر کولومبو را طی کردیم و وارد خیابانی شدیم که انتهای آن پیرمرد زندگی خود را سپری می کرد.
زمانی که در مقابل خانه بزرگ شماره ۵۲ایستادیم و درهای این منزل به روی ما باز شد حس کسی را داشتم که وارد سرزمینی رویایی می شود.
خانم دوتی، یکی از مسوولان دفتر سر آرتور، به استقبالمان آمد و ما را به دفتر راهنمایی کرد تا پیش از دیدار با او درباره علاقه جوانان ایرانی به سر آرتور و نجوم در ایران صحبت کنیم.
مجموعه ای از مجلات و مقالات را به وی تحویل دادم و درباره ترجمه بیشتر کتابهای کلارک در ایران و توجهی که به او می شود و چندین ویژه برنامه که در شبکه ۴سیما در باره وی پخش شده است، صحبت کردیم و پس از بازدید از اتاقی که در هر گوشه آن تقدیرنامه و یادگاری از بزرگان جهان و مجموعه ای از کتابهای نوشته شده از سوی خود کلارک و فیلم های مورد علاقه او بود، لحظه دیدار فرا رسید. پیر مرد با نگاه نافذ و لبخند مهربانش پشت میز کارش نشسته بود و با لهجه غلیظ بریتانیایی به ما خوشامد گفت. هدیه ای از ایران را به او تقدیم و در باره آشنایی مردم ایران با او صحبت کردم. در آرامش گفت باعث افتخار من است که مخاطبانی میان شما دارم و وقتی از او خواستم اگر سخنی دارد با علاقه مندانش بگوید، گفت: من دیگر خیلی پیر شده ام، اما هنوز هم می شود با کمک باستان شناسان ایده هایی را از مغزم بیرون کشید.ملاقاتی که قرار بود به دلیل وضعیت جسمی او ۳ دقیقه به طول بینجامد ۱۵ دقیقه زمان برد و زمانی که دستش را برای خداحافظ می فشردم ، یاد همه ایده هایی افتادم که او به بشریت هدیه داده بود. وقتی از اتاق بیرون آمدیم به عقب نگاه کردم و پیرمردی را در مقابل چشمانم بود که با وجود ۹۰ سال زندگی پر بار هنوز نگاه به آینده دارد. نام سر آرتور قطعا بر راس فهرست کوتاهی از انسان هایی قرار خواهد گرفت که تاریخ بشر را دگرگون کرده است.

 

 


 

دیدگاه‌ها

  1. واقعا لذت بردم ؛ توضیحات کاملی بود از یک دانشمند
    من اولین بار سر ارتور را در برنامه سینما چهار دیدم که بسیار برنامه جالبی بود و مغز من رو نسبت به جهان اطراف روشن کرد
    ممنون

  2. با سلام و خسته نباشیدو میشه ازتون سوال کنم که برنامه جهان نیروهای شگفت انگیز ارتور سی کلارک رو که از تلویزیون پخش میشد چجوری میتونم به دست بیارم؟ لطفاً جواب بنده را بدهیدخیلی ممنون میشم دوست عزیز…

دیدگاهتان را بنویسید

*

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.