شب گذشته (دوشنبهشب) نخستین اپیزود از مجموعه برنامههای شبانه جدید کانال نشنال جئوگرافیک با نام گفتگوی ستارهای (Star Talk) از این شبکه پخش شد. این اتفاقی بود که بسیاری از علاقهمندان علم منتظر آن بودند. نخستین برنامه شبانه درباره علم.
میزبان این برنامه ستارهشناس و مروج شناختهشده علم نیل دی گریس تایسون است. مدیر آسمان نمای هیدن که پیشتر مجموعهای از وب کست های جذاب با همین عنوان را منتشر میکرد و اکنون با همان نام و لوگو و بعد از موفقیت چشمگیر مجموعه کاسموس به نشنال آمده است تا کاری کند کارستان.
برنامههای گفتگو محور شبانه تاریخی طولانی دارند و علاقهمندان فراوانی را به خود جذب میکنند. تجربه سالهای اخیر نشان داده است که این برنامهها اگر مجهز به ساختار مشخص و هدف تبیین شده و برنامهریزی دقیق باشند میتوانند منجر به تغییر در جامعه شوند. در کنار برنامههای شبانه شبکههای اصلی آمریکا که تأثیر مهمی در شکلگیری افکار عمومی بدنه میانی جامعه دارند، برنامههای گفتگو محور موضوعی نیز سابقه طولانی دارند از گفتگوهای خاص در زمینههایی مانند مرور یک سریال تلویزیونی گرفته (ازجمله برنامه تاکینگ دِد که هر هفته پس از نمایش اپیزود جدیدی از مجموعه مردگان متحرک (Walking Dead)) از شبکه ACM پخش میشود تا برنامههای تأثیرگذاری مانند جنگهای سیاسی. شاید مؤثرترین مجموعه از چنین برنامههایی را باید در ساختاری جستجو کرد که جان استوارت در برنامه دیلی شو خود بنا نهاده است. استفاده از تیم حرفهای از نویسندهها و برنامهسازها که در قالب یک برنامه کمدی به مسائل مهم اشاره میکند و سطح آگاهی مخاطب را بالا میبرد. از دل این تفکر بود که شو موفقی همچون گزارش کولبرت و در ماههای اخیر برنامه خیرهکننده جان اولیور به نام هفته گذشته: امشب بیرون آمدند و به بازیگرانی مؤثر درصحنه اجتماعی و رسانهای بدل شدند.
چنین سابقهای بود که وقتی خبر از نخستین تاک شوی علم محور با میزبانی تایسون به میان آمد بسیاری هیجانزده و منتظر پخش آن بودند. تایسون که خود یکی از داستانگوهای علم موفق معاصر است و سابقه فعالیتهای ترویجی او کمنظیر ارزیابی میشود خود بارها میهمان چنین برنامههایی بوده است و حتی مدتی بخش کوتاهی در برنامه جان استوارت داشت.
استار تاک با وعده ترکیب علم و فرهنگعامه آماده پخش شد و برای نخستین اپیزود خود یکی از شاخصترین آثار علمی تخیلی را بهعنوان بستر خود انتخاب کرد. پیشتازان فضا. موضوعی که با حضور چنان ستارههایی خیلی بعید است ناموفق از کار دربیاید.
نخستین اپیزود برنامه به سبک برنامههای رادیویی استار تاک به میزبانی تایسون و همراهی دو میهمان اصلی و در مقابل مخاطبانی برگزار شد که در اطراف میزهای کوچک نشسته و مشغول صرف نوشیدنی هستند.
میهمانهای او لیان اورد کمدین و مجری میهمان و چارلز لو اخترفیزیکدان بودند. ساختار برنامه اما در قابل مرور یک گفتگوی اصلی صورت گرفت. میهمان او جورج هوساتو تاکی هنرپیشه ایفاگر نقش کاپیتان هیکارو سولو در مجموعه پیشتازان فضا بود. او توضیح میداد که تاکی را پیدا کرده و در دفتر خود در آسمان نما، با او گپ زده است و درباره همهچیز صحبت کرده است.
او بخشهایی از این گفتگو را پخش میکرد و میهمانان او درباره آن بخش صحبت میکردند.
گفتگوهایی درباره مسئله نژاد، آینده خوشبینانه و البته بخشی هم درباره فناوریها و علم پیشتازان فضا.
در بخش کوتاهی بیل نایه در فضای یک کتابخانه و درحالیکه گویا مزاحم دیگران است، چندثانیهای درباره پیشتازان فضا و جلوههای خوشبینانه آیندهنگرانه آن صحبت کرد.
نقد برنامهای که تنها یک اپیزود آن پخششده است شاید عجولانه به نظر بیاید اما واقعیت این است که حداقل اپیزود اول آن با انتظاری که از این برنامه میرفت فاصله زیادی داشت. باید امیدوار بود این مشکل از استرسهای اپیزود اول ناشی باشد و در ادامه کاهش پیدا کند.
به نظر یکی از مشکلات اصلی این برنامه دقیقاً همان بخشی است که قرار بود نقطه قوت آن باشد: نیل دی گریس تایسون. همه ما تایسون را با خطابههای مهیج و جذابش میشناسیم. مردی که زمانی که در جایگاه توضیح رویدادی علمی قرار میگیرد آنچنان با حرارت درباره آن سخن میگوید که نمیتوانید به آن بیتوجه باشید. ترکیبی از توانایی سخنوری، اطلاعات وسیع و درعینحال اندکی میل به خودنمایی که برای چنین کاری ضروری است او را به چهرهای بیبدیل بدل کرده است اما مشکل – حداقل در اپیزود اول – این بود که به نظر میآید او نتوانسته بین نقش خود بهعنوان مروج و میزبان برنامه و میهمان و ستاره آن تفکیک قائل شود. او در تمام برنامه چه در گفتگوی اصلی خود و چه در گفتگو با پنل خود میزبان نبود بلکه میهمان اصلی بود.
این بهخودیخود ایرادی ندارد. همه برنامههای مشابه چنین روندی را دارند و نقش میزبان در آن برجسته است؛ اما نکته مهم این است که میزبان در خدمت محتوا است. برای مثال به نمونههای موفقی مانند جان استوارت یا جان اولیور یا نمونه افراطیتری مانند مجموعه گزارش کولبرت نگاه کنید. میزبان برنامه که در این برنامه نقش تنها راوی را در عمده برنامه دارد فضا را برای انتقال دادهها مهیا میکند و سعی میکند خودنمایی خود را در پشت متن پنهان کند. این بار اما به نظر متن و میهمانها در خدمت میزبان قرارگرفتهاند.
شاید مشکل دیگر در ساختار طراحی برنامه باشد. گفتگویی اصلی و بعد تحلیل آن در قالب گفتگوهای دیگر اگرچه در ساختار رادیویی شاید گاهی جذاب باشد اما در فضای تلویزیونی و برای یک برنامه یک قسمت در هفته شاید چندان کارا نباشد. ما دائم از چهره تایسون به چهره تایسون و از سوال (و البته جوابهایی که خود او به سوال ها میدهد) به او و سوال و جوابهای خود او میرویم و برمیگردیم.
شاید استفاده از ساختاری آزموده شده مانند آنچه در برنامه هفتهای یکبار جان اولیور میبینیم برای موفقیت برنامه تایسون مطمئنتر بود. برنامهای که با مرور خبرها و رویدادهای دنیای علم و فناوری در هفته شروع میشد و سپس به سراغ موضوع اصلی برنامه میرفت و بعد از معرفی و تحلیل اولیه آن پنلی از میهمانها را وارد گفتگو میکرد و اجازه میداد تا میهمانها درباره موضوع بحث کنند.
این فرمت شاید در درازمدت و وقتی مردم از جذابیت بینظیر ابتدایی شخصیت تایسون اندکی خسته شوند چندان کارآمد نباشد.
نکته جنبی دیگری که هم در این مجموعه و هم در کاسموس تایسون به چشم میخورد این است که او در تلاش برای توسعه و ترویج علم همزمان بر فاصله میان مردم و علم تأکید میکند. او در همان قسمت اول از کاسموس بارها بر دانشمند بودن خود تأکید میکند. این بار هم در گفتگوی اصلی خود دو بار به میهمان خود بر دانشمندی خود و تفاوتش با دیگران تأکید میکند و یکبار در نقطه اوج به پنل خود میگوید چون هنرپیشهها فرصت زیادی برای آشنایی با علم ندارند من به تاکی گفتم حالا این فرصت را داری که از من سوال کنی و بعد در گفتگویی با میهمان اخترفیزیکتان خود دوباره بر این مسئله تأکید میکند که تنها ۷ هزار نفر مثل ما وجود دارند یعنی از هر یکمیلیون نفر یک نفر دانشمندی مانند ما است و چقدر احتمال دارد که بقیه با ما در ارتباط باشند و اینکه نگاه کنید الآن دو نفر از اینها اینجا هستند. مجری دوم که قرار است بار کمدی را به دوش بگیرد در مواردی بر این فاصله تأکید میکرد و این کار خطرناکی برای یک مروج علم است. شاید گاهی در یک مناظره بتوانید از این کارت استفاده کنید اما این کار مسیر خطرناکی پیش پای شخص و مخاطب او میگشاید. اگر قرار باشد اعتبار مروج تنها زا جایگاه آکادمیک او بیاید و او تا این حد بر آن تأکید کند و درواقع بهجای تأکید بر اعتبار روش علمی بر جایگاه آکادمیک تأکید شود، دست خود فرد بسته خواهد شد.
زمانی که تایسون درباره مسئله نژادی صحبت میکند با همین استدلال میتوان از او پرسید تخصص تو چیست؟ وقتی درباره حیات و تکامل صحبت میکند باید از او پرسید آیا تو متخصص در این زمینه هستی؟ دانشمند بودن در دنیای امروز معنای کاملاً تخصص دارد اگر شما اخترفیزیکتان باشید به این معنی است که حرفهایی که در حوزه اخترفیزیک میزنید تا زمانی که منطبق بر روش علمی باشد میتواند از جایگاه شما اعتبار بگیرد اما به محضی که از حوزه تخصصی خود خارج میشوید شما یک علاقهمند به علم یا آگاه به علم هستید. دانش فردی مانند تایسون یا استفان هاوکینگ یا کیپ تورن یا هر کس دیگری در حوزه غیرتخصصیاش بهواسطه مطالعه دقیق و درست و ارجاع به متنهای معتبر است. همانطور که نظرات فردی مانند داوکینز درباره سیاهچالهها تنها زمانی مبنای علمی دارد که مبتنی بر خرد جمعی جامعه علمی در آن حوزه باشد وگرنه تخصص بینظیر او درزمینهٔ تکامل بهطور خودکار اظهارات او را در هر زمینه دیگر معتبر نمیکند.
به نظرم یکی از مشکلهای تایسون این است که علیرغم اینکه وجاهت عمده خود را از ترویج و نوعی ژورنالیسم و واسطهگری علم میگیرد اما به این جایگاه راضی نیست و دائم میخواهد یادآور شود که او دانشمند است.
به نظر میآید او از اینکه چیزهایی را میداند که دیگران نمیدانند راضی است درحالیکه بخش عمدهای از این نقش مروج دانا باید این باشد که دست ما را بگیرد و به همراه ما شگفتزده شود و ما را دعوت به شگفتزده شدن بکند. به ما بگوید که علم ابزار انحصاری نیست و اگرچه برای متخصص شدن در یک زمینه نیازمند کاری حرفهای هستید اما میتوانید با به کارگرفتن اصول و روش علمی شما هم قدم در این دنیا بگذارید. درست تماشا کنید، درست مطالعه کنید و از شگفتزده شدن هیجانزده شوید. این کاری بود که ساگان بهخوبی انجام میداد. ساگان تواضع عالم بودن را و توانایی شگفتزده شدن را به ما یاد میداد.
من امیدوارم اینها اشتباههای اپیزود اول باشد و در طول مسیر این برنامه بهبود پیدا کند و به کم کردن فاصله میان علم و مردم کمک بیشتری کند. بهخصوص به نظرم لازم است طراحان برنامه کمی از ساختار رادیویی پیشین آن فاصله بگیرند و به تجربههای موفق قبلی نگاه کنند. البته بخش عمدهای از این یادداشت نظر شخصی است و شاید شما این برنامه را جذاب یافته باشید.
برنامه استار تاک دوشنبه ها از شبکه نشنال جئوگرافیک پخش میشود.
متاسفانه در قسمت های بعدی هم آقای تایسون دست از خود بزرگ بینی هاش برنداشت و این رفتار کمی هم آزار دهندست. ولی به هر حال من دارم از برنامه هاش چیزهایی یاد میگیرم و می خواستم ازتون خواهش کنم اگه وقت داشتین زیرنویس فارسیشو بذارین. خیلی ممنونم