کسانی که در سالهای دور سریال های تلویزیونی را دنبال می کردند با مجموعه پر طرفداری به نام ماموریت غیر ممکن آشنا هستند که در ایران و در پیش از انقلاب به نام بالاتر از خطر پخش میشد.
این مجموعه تلویزیونی در فاصله سالهای ۱۹۶۶ تا ۱۹۷۳ ساخته و پخش شد و اتفاقا کارگردانی تعداد زیادی از اپیزودهای آن را کارگردان درگذشته ایرانیالاصل هالیوود رضا بدیعی بر عهده داشت.
داستان هر یک از قسمت های این مجموعه به ماموریتی دشوار برای ماموران امنیتی آمریکا مربوط میشد.
در سال ۱۹۹۶ تام کروز ستاره هالیوودی، تصمیم گرفت این مجموعه تلویزیونی را به پرده سینما بیاورد. این نخستین فیلمی بود که تام کروز تهیه کنندگی آن را نیز شخصا بر عهده می گرفت.
بدین ترتیب ماموریت غیر ممکن بار دیگر زنده شد.
راه غیر ممکن برای ماموریت غیرممکن
شاید خوشبین ترین منتقدهای سینمایی نیز نمی توانستند تصور کنند فیلمی جاسوسی و پر تعقیب و گریز، بتواند به پدیده ای منحصر به فرد در سینما بدل شود.
تام کروز و همکارانش برای اجرای این پروژه تصمیم گرفتند فرمول داستان های جنایی معروف را به کار بگیرند، داستان با پیچها، تغییر مسیر، خیانت ها و شوکه کردن مخاطب پیش می رفت.
علاقه کروز به انجام بدل کاری های خطرناک باعث شد ویژگی دیگری به این فیلم افزوده شود. کروز و همکارانش تصمیم گرفتند تمام بدل کاری های اصلی را به جای سپردن به بدل کاریهای حرفه ای یا استفاده زا فناوری دیجیتال خودشان انجام دهند.
صحنه خیره کننده معلق شدن از سقف سازمان جاسوسی آمریکا، یا مسابقه با هلی کوپتر در تونل از شاهکارهای بدل کاری آن دوره بود.
کارگردان های متفاوت برای روایت ماموریت غیرممکن
موفقیت داستان او ماموریت غیر ممکن استودیو پارامونت و تام کروز را برای ادامه ساخت این مجموعه تشویق کرد. قسمت نخست این فیلم ها را برایان دوپالما کارگردانی کرد، کروز فیلم برداری قسمت دوم را به اَنگ لی جان وو سپرد و در سال ۲۰۰۰ قسمت دوم را بر پرده بود. موتورسواری پر خطر کروز در این فیلم و صخره نوردی نفس گیر او در دل داستانی درباره قاچاق سلاحی میکروبی روایتی جذاب را به وجود آورد.
با این وجود قسمت دوم ماموریت غیر ممکن بیشتر شبیه چیزی بود که از دنباله یک فیلم موفق انتظار می رود. فیلمی که نمی توانست شگفتی قسمت اول را تکرار کند.
شش سال بعد داستان ماموریت های غیر ممکن وارد دوره تازه ای شد. این بار تام کروز، جی.جی. آبرامز کارگردان و مغز متفکر مجموعه هایی مانند الیاس، لاست، فرینج، پیشتازان فضا و جنگ ستارگان را برای کارگردانی قسمت سوم دعوت کرد.
اگر انگ لی ماموریت غیر ممکن را به روایتی آرام و صحنه هایی آهسته و چشم نواز بدل کرده بود آبرامز آن را به مسیری انداخت که به امروز ختم می شود.
اکشن های کم نظیر، استفاده از فیلترهای نوری مختلف، داستان گویی چند لایه و پر پیچ و تاب و پر از لحظات غیر منتظره و الیته بدل کاری های باورنکردنی تام کروز فیلم را به رویدادی تماشایی بدل کرد.
ماموریت غیرممکن: داستان گویی بصری
در سال ۲۰۱۱ تام کروز بار دیگر به ماموریت غیر ممکن برگشت و دست به کاری کارستان زد. این بار کارگردانی به برت برد سپرده شد. کروز و همکارانش متوجه شده بودند آنچه ماموریت غیر ممکن را متمایز از دیگر رقبای خود – از جمله داستان های جیمز باند – می کند، استفاده از مناظر میخکوب کننده و بناهای چشمگیر و تاکید بر داستان گویی تصویری برای روایتی پلیسی است.
آنها تصمیم گرفتند مخاطب را با خطرات شخصیت ها همراه کنند. در صحنه ای خیره کننده در این قسمت که به عنوان پروتکل روح به نمایش در آمد، بود که تام کروز از دیواره بیرونی برج خلیفه دبی – بلندترین برج فعلی جهان – آویزان شد و تاب خوران خود را به درون یکی از طبقه های آ نپرتاب کرد. هیچ بازیگر دیگری در هالیوود دست به چنین ریسکی نمی زند اما اشتیاق کروز به این بدل کاری ها و جلوه ای که استفاده از تصویر با کیفیت و بدون پیرایش دیجیتالی به این رویداد می دهد تماشگر را در صندلی خود میخکوب می کند.
ملت یاغی
در سال ۲۰۱۵ تام کروز همکار قدیمی خود کریستوفر مک کوایر را استخدام کرد تا قسمت پنجم ماموریت غیر ممکن را بسازند. ماموریت غیر ممکن: ملت یاغی، در آن سال به پدیده ای مهم در سینمای تابستانی بدل شد.
در این فیلم علاوه بر اینکه تام کروز بدل کاری های خود را به مرزهای غیر ممکن توسعه داد و از جمله در صحنه ای از بدنه یک هواپیمای در حال بلند شدن از روی باند معلق ماند و در صحنه ای دیگر حدود سه دقیق در محفظه ای زیر آب نفس خود را حبس کرد، داستان گویی فیلم نیز اوج گرفت.
در حالی که رقبای چنین فیلم هایی به خصوص جیمز باند با روندی تکراری و داستانی غیر قابل باور و شخصیت هیا ضعیف پیش می رفتند، ایتان هانت (تام کروز) و همکارانش نشان می دادند که می توان داستان های خیره کننده و تماشایی را برای مخاطب روایت کرد.
یکی از ویژگی های این قسمت حضور شخصیت السا فاوست با بازی ربکا فرگوسن بود. مامور مخفی انگلستان که نه از نظر هوش و نه از نظر توانایی چیزی کم از تام ایتان هانت آمریکایی نداشت. این جاسوس قوی و با هوش نشان داد که چطور زنان نه تنها می توانند نقش اصلی در داستان های پر چالش بر عهده بگیرند که تبدیل به ستاره آن شوند بدون آنکه به نظر آید به داستان تحمیل شده اند.
موفقیت ملت یاغی آن قدر بود که همه مخاطبان برای قسمت تازه ماموریت غیر ممکن بی تابی کنند. هنوز اکران آن تمام نشده بود که کروز اعلام کرد ساخت قسمت بعدی را آغاز کرده است.
بازگشت چهره های موفق برای قسمت ششم
برای اولین بار تام کروز تصمیم گرفت به جای استفاده از کارگردانی تازه – که نوعی سنت ماموریت غیر ممکن به شمار می رفت – مک کوایر را برگرداند.
Credit:Comicbookmovies
نه تنها او که شخصیت السا فاوست و شخصیت منفی داستان یعنی سالومان لین با بازی شان هریس، نیز به فیلم بازگشتند.
داستان این برا برخی از چهره های قدیمی تر مجموعه را نیز وارد بازی کرد و سعی کرد در داستانی تیره تر، پر پیچ و خم تر و پر از دسیسه و فریب، دنیای ماموریت های غیر ممکن را به هم مرتبط کند.
ماموریت غیر ممکن ۶ یا (Fallout) – که هم به معنی نتیجه و پی آمد و هم به معنی بارش مواد رادیو اکتیو در پی انفجاری اتمی است – نه تنها به بهترین فیلم از مجموعه ماموریت های غیر ممکن بدل شده است که به یکی از بهترین فیلم های اکشن تاریخ سینما تبدیل شد.
کروز و همکارانش هر چه در توان داشتند را به صحنه آوردند. داستانی جذاب، داستان گویی و روایت تصویری بی نظیر و صحنه های بدل کاری که حتی اگر ندانید همه آنها واقعا انجام شده است و در آن کمتر خبری از جلوه های ویژه رایانه ای است، هم مو بر تن شما سیخ می کند، اثر را به یک تجربه بی نظیر و مفرح بدل کرده است.
درخشش تازه ترین ماموریت غیرممکن
این کار سختی است که در طول زمان بتوان یک مجموعه فیلم – یا به قول معروف فرنچایز – را با چنین کیفیتی حفظ کرد. چند مجموعه فیلم می شناسید که توانسته باشند در طول بیست سال کیفیت خود را نه تنها حفظ کرده که ارتقا بدهند. معروف ترین و موفق ترین این چنین مجموعه هایی از جنگ ستارگان و پیشتازان فضا گرفته تا اوشنها، پارک ژوراسیک، ایندیانا جونز و جیمز باند همگی با افت های شدیدی مواجه شده اند.
گروه تهیه کننده این مجموعه فیلم ها برای رسیدن به چنین موفقیتی باید ماموریتی غیر ممکن را عملی می کردند. آنها فقط توجه مخاطب را جلب نکردند. راتن تومیتو به این فیلم امتیاز ۹۷ درصد داده است IMDB رتبه ۸٫۳ از ۱۰، Screen Rant رتبه ۴٫۵ از ۵ و Cinema Score به آن نمره A داده است.
بازی های شخصیت ها در این فیلم درخشان است. سایمون پگ، وینگ رامس، الک بالدوین، ربکا فرگوسن، شان هریس و دو بازیگر تازه وارد یعنی هنری کویل و ونسا کِربی، همگی درخشان بازی می کنند. در مورد خود تام کروز هم به نظر می رسد در بین همه نقش هایی که بازی کرده در طول سال ها درک او از نقش و شخصیت ایتان هانت و داستان او باعث شده است تا بهترین بازی خود را رد قالب این شخصیت ارایه دهد.
بدل کاری دیوانه وار تام کروز
ماموریت غیر ممکن بدون جلوه های ویژه عملی البته کامل نمیشود. این بار تام کروز مرزهای این بدل کاری ها را نیز جابجا کرده است. از سقوط آزاد از ارتفاع بالا، آموختن خلبانی هلیکوپتر و انجام مانورهای خطرناک، آویزان شدن از صخره های مرتفع و البته از طنابی آویزان در زیر بدنه هلیکوپتر تا موتور سواری خلاف جهات خودروها در میدان پیروزی پاریس بخشی از کارهایی است که او انجام داده است تا مخاطبش را سرگرم کند.
او در یکی از این صحنه ها هنگام پرش از روی بام یک ساختمان قوزک پایش را شکست و در نتیجه چند هفته ای فیلم برداری کار متوقف شد. وقتی از او میپرسند که چرا این کارها را انجام می دهد جوابش ساده است: «من می خواهم هر کاری از دستم بر می آید انجام دهم که مخاطب از دیدن فیلم لذت ببرد.»
فیلم ماموریت غیر ممکن از آن فیلم هایی است که باید آن را در سینما ببینید و بر بزرگترین پرده ممکن. بعد از تماشای فیلم اگر می خواهید مدت بیشتری هیجان آن در شما باقی بماند نگاهی به فیلم های پشت صحنه بدل کاری های این فیلم از جمله این ویدیو بیندازید.
ماموریت غیرممکن ۲ رو جان وو کارگردانی کرده نه انگ لی
ممنون
درسته و اصلاح کردم و ممنون از تذکرتون