قرن تازه در راه است. آماده آن هستیم؟

یادداشت زیر متنی بود که برای ستون «در این شب‌ها» و برای شماره جاری ماهنامه نجوم نوشته بودم. به صلاحدید مدیران مجله، این مطلب از مجله حذف شده است. با این وجود فکر کردم شاید برای شما قابل توجه باشد.

چیزی به پایان سال نمانده است. عقربه‌ها به سرعت پیش می‌روند و ما را به سال ۱۳۹۹ نزدیک می‌کنند. تا چشم بر هم بزنی عید آمده است و پس از آن شمارشگر سال تقویم‌های ما عدد ۱۳۹۹ را نشان خواهد داد.

یادتان هست که قرار بود وقتی عقربه‌های این سال‌شمار به ۱۴۰۰ برسد و در آستانه قرن تازه قرار بگیریم، چه ها که نکرده باشیم؟ یادتان هست قرار بود چه قله‌های مرتفعی را فتح کنیم؟ یادتان هست قرار بود در همه چیز از اقتصاد و فرهنگ و علم و پژوهش نه تنها در میان کشورهای اطراف خود سرآمد باشیم که ایران مدرن ۱۴۰۰ چراغ درخشانی در میان جهانیان باشد؟

یادتان هست قرار بود در حوزه علوم پایه کسی یارای رسیدن به گرد پای را ما نداشته باشد و قرار بود توسعه یافتگی ما زبانزد جهان شود؟

اکنون کمتر از چهارده ماه تا آن آستانه موعود فاصله داریم. قرن تازه به سرعت برق و باد به ما نزدیک می‌شود و افسوس که وقتی فرابرسد به جای جشن و شادی آن وعده‌های بزرگ باید مرثیه گوی آرزوهای بر باد رفته باشیم.

چرا ما نتوانستیم رویای ایران ۱۴۰۰ را محقق کنیم؟ این سوالی نیست که پاسخ ساده‌ای داشته باشد. در واقع بیش از یک قرن است که ما تلاش برای پاسخ صادقانه به چنین پرسشی را به تعویق انداخته‌ایم. هر بار که از عقب ماندگی خود یا اگر این عبارت را دوست ندارید، از توسعه نیافتگی خود نالیده‌ایم، یا صورت مساله را ساده کرد‌ه‌ایم و آن را به یک عامل بیرونی یا کلی کاهیده‌ایم. یا نفت را مقصر دانسته‌ایم یا دخالت خارجی یا استعمار یا هزار و یک چیز دیگر. در میان انبوه توضیحاتی که از این عقب ماندگی می‌رود شاید تنها عاملی که کمترین اشاره به آن شده است، خود ما هستیم.

آیا زمانی که طرح‌های بلندپروازانه ایران ۱۴۰۰ را مطرح می‌کردیم (که اندکی بعد با ایده برنامه توسعه ۲۰ ساله به ۱۴۰۴ موکولشان کردیم) از توان یا امکانات خود بی‌خبر بودیم؟ یا پس از جلسات طولانی و طراحی اهداف، مسیر مناسب برای رسیدن به آن را هموار کردیم.

من و شما که این متن را می‌خوانید به علم و به طور خاص نجوم و فضا علاقه ویژه داریم. به این حوزه‌ها نگاه کنید. به پروژه‌های پرچم‌دار این رشته‌ها بنگرید و فارغ از جوسازی‌های تبلیغاتی مسیر ۲۰ سال قبل را مرور کنید.

وضع رصدخانه ملی ایران که طبق برآورد اولیه قرار بود در سال جهانی نجوم و ۱۳۸۸ افتتاح و همزمان ما را در ساخت تلسکوپ‌های میان ابعاد و مکان یابی صاحب دانش بومی کند اکنون در چه حالی است؟

در حوزه فضا اولویت ما چیست و چه کسی مسئول برنامه ریزی است. از توییت‌های هرازچندگاهی «آینده روشن» که بگذریم، ما قرار است چه کاری در این حوزه بکنیم؟ ما در حالی ادعای بازیگر بودن در آینده فضا را می‌کنیم که نیم قرن پس از تصویب معاهده استفاده صلح آمیز از فضای بیرونی، هنوز مشغول بررسی هستیم که آیا چنین سندی را تصویب کنیم یا نه.

نگاهی به وضعیت نجوم آماتوری ایران بیندازیم و نگاهی به هر حوزه‌ای که دوست دارید.

ما در طراحی اسناد خود خطا کرده ایم. ما در تعیین اهداف خود فقط به شعار بسنده کرده ایم و نخواسته ایم متر و معیاری برای ارزیابی رسیدن به هدف ارائه کنیم. حتی بعد از تعیین اهدافمان، حاضر نشده ایم رفتارهایمان را برای تحقق آن ها تغییر دهیم.

شاید بخش مهم دیگر این است که ما در پاسخگو نگاه داشتن وعده دهنده ها و مدیران و مسئولان قصور داشته‌ایم. وعده های آن ها را با صدای بلند فریاد زده و برایش جشن گرفتیم و وقتی نوبت عمل رسیده است به کم راضی شدیم و وقتی هم از ما پرسیده اند که چرا پیگیر تحقق این ایده ها نیستید یا اگر از ما پرسیده‌اند که چرا در کاری که ما وظیفه انجام آن را داریم، درست عمل نمی‌کنیم، گفته ایم ما محکوم به جبر جغرافیایی، و جهان سومی هستیم و باید همه چیز را در مقیاس جامعه موجود سنجید. بدین ترتیب چرخه نزولی دایمی را ایجاد کرده ایم که در هر دور مانند گردابی یک سطح پایین‌تر می‌رود و هر بار هم شرایطی که خود در ایجادش نقش داشته‌ایم را بهانه و دلیلی برای بدکاری خود می‌گیریم.

ما قطعا به اهداف بلندپروازانه ۱۴۰۰ و حتی ۱۴۰۴ نخواهیم رسید. اما اگر می‌خواهیم روزگاری از این وضع نجات یابیم و شاید در آستانه سال ۱۵۰۰ افرادی امیدوارانه از تحقق اهدافمان بنویسند، باید از امروز شروع به مواجهه با خود کنیم.

بیایید از جامعه خود شروع کنیم. از جامعه نجوم آماتوری و حرفه‌ای ایران، بیایید از خود بپرسیم ۲۰ سال پیش چه چشم‌اندازی را برای این جامعه می‌دیدیم؟ چقدر از آن محقق شده است و چه مقدار آن رویا باقی مانده است و صادقانه ببینیم چه عواملی در عدم تطابق آرزو و عمل نقش داشته‌اند و از آن مهم تر نقش ما چه بوده است؟

از بیست سال دیگر سوال کنیم. از خود بپرسیم ایران ۱۴۲۰ را چگونه می‌خواهیم و امروز باید چه کرد تا به آن دست یافت.

دیدگاه‌ها

  1. وقتی مجله نجوم که مثلا یک مجله علمی است مطالب را با سوگیریهای سیاسی اناخاب و چاپ میکند از بقیه بخشهای جامعه چه انتظاری داریم؟ از ماست که بر ماست

    1. فکر می کنم دوستان چون این برداشت را داشتند که این مطلب رگه های نقد سیاست علمی دارد حذر کردند.

      1. مگر نقد سیاست علمی بخشی از وظایف روزنامه‌نگار و انتشار آن بخشی از وظایف رسانه نیست؟ البته که مجله نجوم بارها، به خصوص در سرمقاله‌های دکتر منصوری، چنین رویه‌ای را پیش گرفته بود و عدم انتشار این مطلب، که به نظرم چندان هم تند و تیز نبود، کمی عجیب بود.

  2. الان هم که میگن ۱۴۴۴!!!
    اصلا انگار نه انگار تا دو سال پیش میگفتن افق ایران در ۱۴۰۴!
    دیدن حیلی بد کارایی کردن، ۴۰ سال دیگه بش اضافه کردن

دیدگاهتان را بنویسید

*

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.