ساینتفیک آمریکن برای نخستین بار در تاریخ ۱۷۵ ساله خود از یکی از نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری آمریکا حمایت کرده است. این مطلب مقدمه ای درباره اهمیت و ترجمه متن کامل این سرمقاله است.
یکصد و هفتادوپنج سال پیش رافوس پورتر، مخترع و نقاش آمریکایی مجلهای چهارصفحهای و هفتگی را بنیان نهاد تا به پوشش رویدادهای علم بپردازد. بدین ترتیب ساینتفیک آمریکن در سال ۱۸۴۵ تا سیس شد. نشریهای که در ابتدا بهطور خاص گزارشهایی از اداره اختراعات را دنبال میکرد، بهمرور به یکی از مهمترین صداها در جامعه علمی بدل شد. ساینتفیک آمریکن که از سال ۱۹۲۱ بهصورت ماهانه منتشر میشود، در طول تحول خود، روزنامهنگاری علم را نیز تحول بخشیده و آن را ارتقا داده است.
در طول این ۱۷۵ سال جامعه جهانی و ایالاتمتحده آمریکا فراز و نشیبهای فراوانی را شاهد بودهاند. جنگهای داخلی و لغو بردهداری به دست آبراهم لینکلن، دو جنگ جهانی، جنبش مقاومت مدنی و ضد تبعیض، جنگ سرد، جنگ ویتنام، ماجرای نیکسون و واترگیت، یازده سپتامبر، جنگ طولانی در افغانستان و عراق، تنها نمونههایی از این تاریخ پرفرازونشیب هستند.
در تمام این رویدادها ساینتفیک آمریکن باوجودی که به مسئله سیاست علم میپرداخت اما هیچگاه از هیچ نامزد ریاست جمهوری حمایت نکرد. این سنتی مهم برای این مجله بود و برای همین هم اتفاقی نیست که شکستن آن تصمیم سادهای بوده باشد.
اما امسال برای نخستین بار این نشریه سنت خود را شکست و در انتخابات ریاست جمهوری پیش رو از جو بایدن حمایت کرده است.
به گفته لورا هلموث سردبیر این نشریه، این تصمیمی نبود که بهسادگی گرفته شود اما در ضرورت آن هیچیک از اعضای تحریریه تردیدی نداشت و تصمیمی بود که باوجود وزن سنگین آن بهاتفاق آرا اتخاذ شد.
این تصمیم ازنظر تاریخ رسانه علم تصمیم مهمی است. برخی از افراد ممکن است به این تصمیم نقد داشته باشند که چرا این نشریه سنتش را شکسته و مستقیم وارد سیاست شده است. در مقابل کسانی ادعا میکنند در میانه نبردی که علیه علم در جریان است علم نمیتواند ساکت باشد که سکوت همدستی با دشمنان علم است و هزینهاش را مردم خواهند داد.
این موضوع حتماً در ماهها و سالهای آینده بهخصوص برای محققان روزنامهنگاری موردبحث باقی خواهد ماند.
همچنین روش نوشتن چنین متنی و ارجاعات آن و اینکه چطور یک نشریه علمی در چنین سرمقاله مهمی، خود روش استناد به اسناد و مدارک را دنبال میکند برای ما میتواند آموزنده باشد.
با توجه به اهمیت این مسئله ازنظر رسانه علم و تاریخ علم من از لورا هلموث اجازه گرفتم که این مطلب را به فارسی ترجمه کنم تا شما با استدلال تحریریه این نشریه برای چنین تصمیم مهم و تاریخی مستقیم آشنا شوید.
این سرمقاله (ادیتوریال) با عنوان «از هراس تا امید» در شماره اخیر ساینتفیک آمریکن منتشر شده است.
از هراس تا امید
ساینتفیک آمریکن در تاریخ ۱۷۵ ساله خود هیچگاه از هیچ نامزد ریاست جمهوری پشتیبانی و حمایت نکرده است. امسال ما خود را ملزم به این تصمیم دیدیم. این تصمیمی نیست که بیتوجه به وزن آن اتخاذشده باشد.
مدارک و علم نشان میدهد که دانلد ترامپ باعث آسیب دیدن ایالاتمتحده و مردم آن شده است – به این دلیل که او منکر مدارک و علم است. یکی از ویرانگرترین نمونههای این مورد، واکنش غیر صادقانه و بیخردانه او در مقابل همهگیری کوید-۱۹ است. اتفاقی که تا نیمه ماه سپتامبر به قیمت جان بیش از ۱۹۰ هزار آمریکایی تمامشده است. او همچنین حفاظت محیطی، پوشش درمانی، محققان و سازمانهای مردمی علمی که این کشور را برای مقابله با بزرگترین چالش پیش روی خود آماده و مهیا میکردند مورد حمله قرار داده است. این دلیلی است که به اصرار از شما میخواهیم به جو بایدن رأی بدهید. کسی که طرحهایی مبتنی بر واقعیت را برای محافظت از سلامت ما، اقتصاد ما و محیطزیست پیشنهاد داده است. این طرحها و سایر پیشنهادهایی که او تاکنون مطرح و ارائه کرده است میتواند کشور را به مسیر رسیدن به آیندهای امنتر، خوشبختتر و منصفانهتر بازگرداند.
همهگیری همه کشورها و ساختارها را تحتفشار قرار داده است اما انکار مدارک و معیارهای سلامت عمومی از سوی ترامپ به فاجعهای در ایالاتمتحده بدل شده است. در ماه های ژانویه و فوریه بارها به او درباره هجمه این بیماری هشدار داده شده بود، بااینوجود، او راهبردی ملی برای تهیه ابزارهای محافظتی، آزمونهای ابتلا کوید و راهنمایی شفاف درباره سلامت را طراحی نکرد. آزمودن افراد برای تشخیص ابتلا به ویروی و ردیابی کسانی که مبتلا شدهاند، روشی بود که به کمک آن کشورهای اروپایی و آسیایی توانستند مهار همهگیری را به دست بگیرند، جانهایی را نجات بخشند و بهطور موفقی در زمینه بازگشایی مدارس و تجارتها اقدام کنند؛ اما در ایالاتمتحده، ترامپ، ادعا کرد، ادعایی غیرواقعی که «هر کسی که بخواهد تست شود می تواند مورد آزمون قرار بگیرد.» این موضوع در ماه مارس حقیقت نداشت و در تمام طول تابستان نیز به واقعیت بدل نشد. ترامپ با تخصییص بودجه ۲۵ میلیون دلاری برای افزایش تست ها و ردگیری ها که بخشی از قانون کمک در پاسخ به همهگیری بود و در اواخر ماه جولای عرضه شده بود مخالفت کرد. این خطاها، روند توسعه بیماری را در کشور شتاب بخشید. بهخصوص در جوامع بیشتر آسیبپذیر که شامل اقلیتهای نژادی نیز میشد. جایی که تعداد مرگها به طور غیر متناسبی با روند جمعیت کل افزایش یافت.
مسئله تنها آزمون و تست نبود: بر اساس مدلی که مدرسه پزشکی دانشگاه واشنگتن ارائه کرده است، اگر تقریباً همه در ایالاتمتحده ماسک بهصورت میزدند، میشد تا پایان ماه دسامبر از مرگ در حدود ۶۶ هزار نفر جلوگیری کرد. چنان راهبردی ضرری برای کسی به همراه نداشت. هیچ کسبوکاری را تعطیل نمیکرد و هزینهاش تقریباً هیچ بود؛ اما ترامپ و معاون اولش قوانین محلی استفاده از ماسک را نادیده گرفتند و نپوشیدن ماسک در اجتماعات را به ویژگی برای خود بدل کردند. ترامپ بهصورت علنی از کسانی که در میشیگان و کالیفرنیا و سایر نقاط، دستورهای فرمانداران برای اجبار فاصلهگذاری اجتماعی و محدود کردن اجتماعات برای مهار ویروس را نادیده میگرفتند، حمایت کرد. او فرمانداران فلوریدا، آریزونا و تگزاس که در برابر این تمهیدات سلامت موضع گرفته بودند را تشویق کرد و در ماه آوریل اعلام کرد – بار دیگر بهغلط – که «بدترین روزهای همهگیری را پشت سر گذاشتهایم.» و توصیه متخصصان بیماریهای عفونی را که در همان موقع هشدار میدادند با کاهش تمهیدات بهداشتی شاهد بازگشت خطرناک بیماری هستیم را نادیده گرفت.
و البته که بازگشت بیماری اتفاق افتاد و تعداد موارد ابتلا در کشور ۴۶ درصد و تعداد موارد مرگ در ماه ژوئن ۲۱ درصد افزایش یافت. ایالتهایی که راهنمای اشتباه ترامپ را دنبال کردند نسبت به ایالتهایی که این کار را نکردند، شاهد تعداد بیشتری از ابتلاهای روزانه و درصد بالاتری از مثبت بودن نتایج آزمایشها بودند.
تا ابتدای ماه جولای، چندین بیمارستان در تگزاس مملو از بیماران کوید-۱۹ شده بود. ایالتها ناچار به تعطیلی دوباره شدند که این اقدام با هزینه اقتصادی بالایی همراه بود. در پی موج بیکاری اولیه که کشور را از پا انداخته بود، در حدود ۳۱ درصد کارمندان در این دفعه دوم از کار بی کار شدند – بیش از ۳۰ میلیون نفر بیکار و بیشمار کسبوکار نابود شدند. در هر گام ترامپ، این درس غیرقابل خدشه را که مهار بیماری و نه بیاعتنایی به آن مسیر درست بازگشایی اقتصاد و بیرون آمدن از بحران است را نادیده گرفت.
ترامپ بهطور مکرر درباره خطر مرگبار این بیماری به مردم دروغ گفت و به آنها گفت این بیماری، نگرانی جدی نیست و تنها «شبیه به سرماخوردگی است» و این در حالی است که بر مبنای نوارهای مصاحبه ضبطشده او با روزنامهنگار، باب وودوارد، میدانسته که این بیماری بهطورجدی مرگبارتر و شیوع آن بسیار بیشتر است. دروغهای او مردم را تشویق کرد که به رفتارهای پرخطر خود ادامه دهند، ویروس را بیشازپیش پخش کنند و شکاف و تقابلی را میان آمریکاییهایی که این خطر را جدی میگرفتند و آنهایی که دروغهای ترامپ را باور کرده بودند ایجاد کرد.
کاخ سفید حتی گزارشی را آماده کرد که در آن به تخصص پزشک ارشد بیماریهای عفونی کشور، دکتر آنتونی فاوچی حمله شده بود با این هدف که بیاعتمادی بیشتری در جامعه ایجاد کند.
واکنش ترامپ به بدترین بحران سلامت عمومی قرن این بود که بگوید: «من هیچ مسئولیتی را قبول نمیکنم.» در عوض او به متهم کردن سایر کشورها و دولت قبلی پرداخت که سه سال پیش از شیوع همهگیری دولت را ترک کرده بودند.
انکار توجه به مدارک و واکنش متناسب بر اساس آن، تنها به مسئله ویروس خلاصه نمیشود. او بهطور مکرر سعی کرده است تا قانون مراقبت مقرون به صرفه را بدون اینکه جایگزینی باری آن ارائه دهد ملغی کند، بیمه درمانی عمومی و جامع که برای کاهش بیماری در جامعه ضروری است. ترامپ طرح کاهش یک میلیارد دلاری بودجه موسسه ملی سلامت، بنیاد ملی علوم و مراکز پیشگیری و مقابله به بیماریها را مطرح کرد. سازمانهایی که باعث افزایش دانش علمی ما و توانمندسازی ما برای مقابله با چالشهای آینده هستند. کنگره این کاهش را با افزودن تبصرههایی به بودجه جبران کرد؛ اما او به تلاش خود ادامه داد. برنامههایی که ما را در مقابل همهگیریهای آینده مهیا میکند را از میان برداشت و از سازمان بهداشت جهانی خارج شد. این اقدام و اقدامهای دیگر او خطر غافلگیر شدن ما در برابر بیماریهای تازه و آسیب دوباره ما را افزایش داده است.
ترامپ به فشار برای از بین بردن قوانین سلامت از سازمان حفاظت محیطی ادامه میدهد. اتفاقی که افراد را در معرض خطر بالاتری در مقابل بیماریهای قلبی و ریوی که از آلودگی ناشی میشود قرار داده است.
او دانشمندان شورای مشورتی سازمان را با نمایندگان صنایع جایگزین کرده است. در روند ادامهدار انکار واقعیت، ترامپ مانع از آماده شدن ایالاتمتحده در مقابل تغییرات اقلیم شده است و به دروغ مدعی است که چنین موضوعی وجود ندارد و کشور ما را از توافقی جهانی برای مواجهه با این پدیده خارج کرده است. تغییرات اقلیمی تاکنون منجر به افزایش مرگ و میر ناشی از امواج گرما و افزایش در شدت توفانها، آتشسوزیهای طبیعی و سیلهای شدید شده است.
جو بایدن اما در تضاد با او، در حالی قدم به رقابت گذاشته است که طرحهایی برای مقابله با کوید-۱۹، بهبود مراقبتهای سلامت، کاهش آلایندههای کربنی و احیای نقش علم معتبر در فرآیند سیاستگذاری معرفی کرده است. او از کارشناسان راهنمایی گرفته است و این دانش را به طرحهای سیاسی مستحکمی بدل کرده است.
در مورد کوید-۱۹، او بهدرستی گفته است: «اینکه از انتخاب میان سلامت جامعه و اقتصاد سخن بگوییم اشتباه است… اگر مانتوانیم بر ویروس غلبه کنیم، هیچگاه نمیتوانیم توان اقتصادی خود را احیا کنیم.» بایدن قصد دارد شورای ملی تست را ایجاد کند. نهادی که دارای وجاهت و قدرت لازم را برای درخواست از منابع بخش خصوصی و دولتی برای تأمین تعداد بیشتری از تست ویروس و رساندن آن به بخشهای مختلف جامعه در اختیار خواهد داشت. او همچنین میخواهد نیروی کاری سلامت عمومی را تأسیس کند. نیرویی که شامل ۱۰۰ هزار نفر خواهد بود و بخش عمدهای از آنها را کسانی تشکیل میدهند که در دوران بحران همهگیری کار خود را ازدستدادهاند تا به کمک این گروه بتواند در نقش دنبال کننده تماسهای مبتلایان و سایر بخشهای سلامت مشغول شوند. او اعلام کرده است به نهاد سلامت و امنیت مشاغل دستور دهد تا استانداردهای ایمنی در محیطهای کار را اعمال نمایند تا بتوان از فرآیندی مانند شیوع گسترده که در کارخانههای فرآوری محصولات گوشتی و خانههای مراقبت از سالمندان شاهدش بودیم جلوگیری شود. درحالیکه ترامپ، کمک مالی به مدارسی که با توجه به خطر ویروس، اقدام به بازگشایی نکردند را قطع کرده است، بایدن قصد دارد ۳۴ میلیارد دلار برای کمک به مدارس برای امکان انجام آموزش های حضوری و مجازی هزینه کند.
بایدن مشاورههای لازم درباره این مسائل مربوط بهسلامت را از گروهی از کارشناسان شامل دیوید کسلر، متخصص همهگیری، متخصص اطفال و رئیس سابق سازمان نظارت بر غذا و داروی ایالاتمتحده؛ ربکا کاتز، متخصص ایمنی شناس و متخصص امنیت سلامت جهانی در دانشگاه جورج تاون؛ و ازکیل ایمانوئل، متخصص اخلاق زیستی در دانشگاه پنسیلوانیا را شامل میشود. این گروه از پزشکانی تشکیل نشده است که به وجود فضاییها معتقدند و روشهای درمانی علیه ویروس را رد می کنند و ترامپ یکی از آنها را «بسیار محترم» و «چشمگیر» خطاب کرده است.
بایدن طرحی درباره خانواده و کسانی که مراقبت از دیگران را بر عهدهدارند ارائه داده است و این مسئله را کلیدی بهسوی حفظ سلامت عمومی و احیای اقتصادی ارزیابی کرده است. طرح او شامل افزایش حقوق کارمندان مراقب کودک و ساخت امکاناتی برای کوکانی میشود که به دلیل اینکه خانوادههای آنها توان استخدام مراقبت مناسب از آنها را ندارند، از بازار کار بیرون ماندهاند و باعث قرار گرفتن فشاری مضاعف بر خانواده ها شده است.
در مورد مسئله محیطزیست و تغییرات اقلیم، بایدن قصد دارد دو تریلیون دلار را تا سال ۲۰۳۵ در بخش انرژی پاک و بدون انتشار گازهای گلخانهای سرمایهگذاری کند. ساختارها و خودروهای بهینه انرژی را بسازد، برای توسعه انرژی خورشیدی و انرژی باد تلاش کند، مؤسساتی تحقیقاتی برای توسعه نیروی هستهای پاک و فناوریهای جذب کربن از محیطزیست را تأسیس کرده و موارد دیگری ازایندست را در دستور دارد.
بر اساس ادعای کارزار انتخاباتی بایدن، این سرمایهگذاری دو میلیون فرصت شغلی برای کارگران آمریکایی ایجاد میکند و بخشی از هزینههای طرح اقلیمی او قرار است از حذف معافیتهای مالیاتی تأمین شود که ترامپ برای شرکتهای بزرگ مصوب کرده است. بر اساس این طرح جوامعی که بهطور تاریخی مورد محرومیت بیشتری قرار داشتهاند ۴۰ درصد سود این انرژی و زیرساختها را دریافت خواهند کرد.
با قطعیت نمیتوان گفت که بایدن تا چه حد میتواند این وعدهها و سایر طرحهای بلند پروازانه اش را عملی کند، بخش بزرگی از این مسئله به قوانینی بستگی خواهد داشت که توسط کنگره نوشته و تصویب میشود؛ اما او بهطور واقعی از این مسئله آگاه است که برای پیدا کردن راه خروج از بحران کنونی و مقابله مؤثر با چالشهای آینده باید بهطورجدی به تحقیقات فراوان تکیه کند.
باوجودی که ترامپ و متحدانش سعی کرده اند تا راه مردم را برای رای دادن امن در ماه نوامبر، چه از طریق نامه و چه به طور حضوری، با مشکل مواجه کنند، برای ما حیاتی است که با غلبه بر این موانع رأی بدهیم. اکنون زمان بیرون راندن ترامپ و انتخاب بایدن است، شخصی که سابقهای در دنبالهروی از دادهها و راهنمایی گرفتن از علم دارد.
سرمقالهی با اهمیتی است و مسؤولیتپذیری یک بنگاه رسانهای معتبر را نشان میدهد.