آیا فناوری ارتباطات اثری مثبت بر محیطزیست خواهد گذاشت؟
در این مقاله که در شماره ۱۶ مجله بازخورد منتشر شده است سعی شده به این پرسش با نگاهی به زوایای مختلف، پاسخ داده شود.
سال ۱۳۹۹ / ۲۰۲۰ سال کووید ـ ۱۹ بود. در تاریخ به این سال بهعنوان سالی ارجاع داده خواهد شد که یکی از پراکندهترین و عمومیترین همهگیریهای ویروسی زمین را در نوردید، ویروسی که پیشفرضهای بسیاری را که از خود داشتیم زیر سؤال برد. امنیت، پایداری، ساختار سلامت، ساختار دانش عمومی و جایگاه علم ازجمله موضوعاتی بودند که «سارس ـ کروناویروس ـ ۲» (SARS-CoV-2) باعث شد تا بهطور جدی مورد تأمل دوباره قرار دهیم.
با وجود این، سال ۱۳۹۹ / ۲۰۲۰ بهدلیل دیگری نیز در تاریخ ماندگار خواهد شد. این سالی بود که در کشورهای مختلف جهان، بهضرورت شیوع بیماری ویروسی و ضرورت کاهش اجتماعات، فناوری ارتباطات تا مرزهای ممکن خود به جلو رانده شدند.
سالهای مدیدی است که بستر اینترنت، ارتباطات ماهوارهای، ارتباطات مخابراتی و ابزارهای سوار بر آن وعده تغییر جهان را میدهند. بسیاری از آنها قدرت بالقوه خود را در فضاهای زیستی ما نشان داده بودند اما هیچگاه ضرورت بهکارگیری حداکثری از این توان بالقوه بر ما تحمیل نشده بود.
در سالی که قرار داریم، استفاده از فناوری ارتباطی دیگر انتخاب نبود. این مسئله به ضرورتی برای بقا تبدیل شد. درحالیکه اقتصاد جهان با رکود کمسابقهای بهواسطه تأثیرات اقتصادی شیوع ویروس کرونا دستبهگریبان است، بخش فناوری ارتباطات یکی از پرسودترین دوران خود را سپری میکند. از سوی دیگر، درحالیکه بخش بزرگی از نیروی اقتصادی در کشورهای مختلف جهان ناچار به تعدیل نیروی کار خود شده یا مجبور شده است در شرایطی پرخطر کارمندانش را به محل کار بیاورد، نهادهایی که امکان ایجاد گزینه کار از خانه را بهواسطه فناوریهای ارتباطی داشتند تنها بخشهایی بودند که نهفقط توانستهاند کارمندان اداری خود را حفظ کنند که حتی با کاهش هزینههای دفتری از ضرر جلوگیری کردند. بسیاری از مدیران این شرکتها بهطور جدی در حال فکرکردن به دائمیکردن چنین شرایطی هستند. آنها تاکنون هیچوقت ناچار نبودهاند به چنین گزینهای حتی فکر کنند و حضور فیزیکی کارمندان در محل کار برای ساختار سنتی ادارات، حتی قابل پرسش نبود. اکنون و بهاجبار شرایط، آنها تجربهای نسبتاً موفق و کمهزینهتر در اختیار دارند و براساس آن باید تصمیم بگیرند که در این فضا بمانند یا پس از همهگیری به شرایط قبل برگردند.
استفاده از فناوریهای ارتباطی فقط در مسئله کار نبود. دیدارها و انجمنهای دوستانه و بازدیدهای خانوادگی به فضای آنلاین منتقل شدهاند، شبکههای تلویزیونی و رادیویی و اینترنتی سعی میکنند محتوایی متناسب با اوقات فراغت بیشتر مردم فراهم کنند و بازیهای رایانهای به انجمنهایی برای ارتباط میان مردم و بازی و سپریکردن اوقاتی خوش با یکدیگر تبدیل شده است.
بسیاری از جلسات فرهنگی و اجتماعی به فضای آنلاین آمدهاند و در این فضا قدرت خود را پیدا کردهاند. اگر پیشتر انجمن شعری یا گروهی علمی در گوشهای از شهر جمع میشد و شرکتکنندگان در آن باید ساعتها در ترافیک میماندند و درنهایت برای یک سخنرانی یکساعته تعداد انگشتشماری از مخاطبان گرد میآمدند، اینک همان جلسه میتواند در آرامش خانه و درحالی برگزار شود که صدها نفر از سراسر جهان در آن شرکت میکنند.
در چند ماه نخستین همهگیری و بهخصوص زمانی که شرایط خانهنشینی اجباری در بسیاری از کشورها برقرار بود، بسیاری از ناظران متوجه تغییراتی در فضای زیستی ما شدند. نقشههای ماهوارهای نشان از کاهش قابلتوجه آلایندههای جوی میدادند، برخی از حیوانات به زیستگاههای قبلی خود که سالها بود در آن دیده نشده بودند بازگشتند، نهنگها وارد رودخانههایی شدند که بهدلیل آلودگی مدتهای طولانی آنها را ترک کرده بودند.
این مشاهدهها در کنار برداشت کلی و عمومی این اطمینان را برای بسیاری ایجاد کرد که استفاده از فضای مجازی بهجای فضای فیزیکی در مراودات شهری و اجتماعی میتواند ناجی محیطزیست باشد آنهم در سالهایی که ما درون یکی از بحرانیترین رویدادهای جهانی قرار داریم و آینده بشریت روی سیاره ما بهمعنای واقعی کلمه در گرو سیاستهای محیطزیستی امروز ما قرار دارد و اگر اقدامی برای محدودکردن اثرات تغییرات اقلیم صورت نگیرد، بهسرعت شاهد موارد بیشتری از بحرانهای ناشی از آن خواهیم بود. بهقول بسیاری از ناظران گرمایش زمین «ما آخرین نسلی هستیم که میتوانیم کاری برای مهار آن بکنیم و همزمان نخستین نسلی هستیم که اثرات گرمایش زمین را بر زندگی خود احساس کرده است».
اما آیا این برداشت که دنیای ارتباطات مسیحای نجات سیاره است ادعای درستی است؟ دادههای موجود در این مرحله از زمان، از این نظر پشتیبانی نمیکند.
بهیاد داشته باشیم که زیرساختها و ابزارهای آنلاین برای کارکردن و فعالیتداشتن نیازمند انرژی هستند. از آن مهمتر و کمی نامرئیتر، تولید و ارسال و ذخیره داده نیازمند انرژی است. حداقل تا زمانی که بستر ارتباطات ما ساختار دیجیتال دارد اصولاً داده چیزی جز جریان الکتریکی نیست که برای تولید، ذخیره و بازیابی آن به چنین جریانی و انرژی نیاز دارید.
مجموعه مطالعاتی که درباره ردپای کربن حوزههای فناوری دیجیتال انجام شده است (ازجمله مطالعهای که اندیشکدهای به نام «پروژه شیفت» (The Shift Project) بر روی این موضوع منتشر کرده و برمبنای بازبینی مجموعهای از تحقیقات دیگر در این حوزه است) نشان میدهد از سال ۲۰۱۳ تا ۲۰۱۸ سهم صنایع فناوری ارتباطات در تولید دیاکسید کربن زمین از ۲٫۵ درصد به ۳٫۷ درصد افزایش یافته است. اگر این مقدار را بخواهیم در چارچوب قابلدرکی قرار دهیم بدین معناست که در سال ۲۰۱۸ بخش فناوری اطلاعات سهم بیشتری در تولید گازهای گلخانهای نسبت به صنایع حملونقل هوایی داشته است. بخش بزرگی از این انرژی صرف سیاهچاله انرژی به نام مزرعههای سرورها میشود، جایی که انرژی فوقالعاده بالایی برای ذخیره دادهها و خنککردن آنها هزینه میشود. این سهم با افزایش نقش فضاهای ابری و محاسبات ابری بهطور قابلتوجهی افزایش یافته است.
تعداد بسیار زیادی از تحقیقات به اثر منفی خریدهای آنلاین بر محیطزیست اشاره کردهاند. این تأثیرات شامل افزایش هدررفت مواد خام بستهبندی، افزایش تعداد حملونقل پیکها و همچنین استفاده از مواد اولیه کمکیفیتتر و درنتیجه آسیبرسانتر به محیطزیست برای کاهش قیمت میشوند که با هدف رقابت در فروشگاههای آنلاین صورت میگیرد.
یکی دیگر از مشکلات زیستمحیطی که با اقتصاد مبتنی بر اطلاعات و ارتباطات همراه است بحث واحدهای پول دیجیتال است. بخشی از فرآیند تولید این واحد پولی معدنکاری است. در شرایط پیچیده اقتصادی، بسیاری از کسانی که به منابع ارزان انرژی دسترسی دارند مزرعههای عظیم استخراج ارز تأسیس میکنند که خودبهخود اثر زیستمحیطی بالایی بههمراه دارند. ردپای اثرات زیستمحیطی فناوری دیجیتال را میتوان در بخشهای مختلفی مشاهده کرد. یک مثال دیگر افزایش تعداد گجتهایی است که بهسرعت رواج مییابند و از دور خارج میشوند. قطعات استفادهشده در این ابزارها ازجمله باتریهای آنها یکی از آلایندههای مهم زیستی بهشمار میروند.
حتی اگر اندکی دورتر از سطح زمین نگاه کنیم، بخشی از بدنه ارتباطات امروز برمبنای ارتباطات ماهوارهای است. هماکنون شرکت اسپیس ایکس منظومه «استارلینک» خود را که درنهایت ۱۲هزار ماهواره تازه را شامل خواهد شد و ممکن است تا ۴۲هزار ماهواره هم افزایش یابد، عازم فضا کرده است. (اهمیت این عدد زمانی مشخصی میشود که بهیاد بیاوریم در حال حاضر تعداد کل ماهوارههای فعال اطراف زمین در حدود ۲۶۰۰ مورد است.) آمازون و گوگل طرحهایی مشابه برای اضافهکردن منظومههای چندینهزارتایی ماهواره در مدارهای نزدیک به زمین دارند که حتی عملیشدن یکی از این پروژهها بهمعنی انبوهی زباله فضایی تازه در نزدیکی زمین است، زبالههایی که در صورت برخورد با سفینههای فضایی فاجعهای را در مدار یا روی زمین به وجود خواهند آورند.
این نگاه بسیاری را به نتیجهگیری کاملاً متفاوتی درباره نقش فناوری دیجیتال در مقابل محیطزیست میرساند، اینکه دنیای دیجیتال گرگی در لباس میش است که نهتنها کمکی به محیطزیست نمیکند بلکه کمر به نابودی سریعترش بسته است و ما چون آن داستان معروف کلیله و دمنه، سقوطکرده در چاهی، پا بر سر مارها نهادهایم و ریسمانی را که مانع سقوطمان میشود موشها میجوند و ما سرگرم و دلخوش به اندک عسلی هستیم که بر دیواره چاه یافتهایم.
بهنظر چنین دیدگاه افراطی نیز دقیق نباشد.
نخست اینکه باید در نظر داشت که بسیاری از شرکتهای فناوری نسبت به پیشبینیهای بدبینانه رفتار بهتری داشتهاند و رشد ردپای کربن آنها در همه موارد به اندازه مقادیر پیشبینیشده نبوده است. نکته دوم اینکه گرچه افزایش فعالیتهای ساختارهای فناوری اطلاعات در طی سالهای اخیر رشد چشمگیری داشته است که بخشی از آن به توسعه این فناوری و عمومیسازی آن مربوط میشود، این رشد مستقل بهتنهایی نشاندهنده تمام تصویر نیست بلکه باید دید بخشهایی از تولیدکنندگان کربن که بهواسطه این رشد تولیدات و رفتار خود را تغییر دادهاند در مقایسه با این رشد چگونه ارزیابی میشوند. بهعبارتی دیگر، باید تأثیر ردپای کربن فناوری ارتباطات را در تصویر کلی و در مقایسه با کاهشی ارزیابی کرد که باعث رخدادنش در بخشهای دیگر شده است.
نکته دیگر مسئله تغییر فناوری است. حوزه فناوری ارتباطات این سالها رشد کمنظیری را تجربه کرده است و این رشد تنها به ساختار فنی مربوط نیست بلکه بحث محیطزیست یکی از مؤلفههای رشد اصلی و تحول زیستبوم فناوری ارتباطات است. فروشگاههای بزرگ آنلاین در حال طراحی ابزارهای بستهرسان الکتریکی هستند و همزمان گروههای مختلف به بازنگری در زمینه تغییر ساختار باتریهای بزرگ خودرو برای بهینهکردن و کاهش اثرات زیستی آنها مشغولند. در همین حال، گروههای تحقیقاتی در حال تلاش برای شیوههای پردازشی متنوعی هستند که میتواند جایگزین ساختار فعلی شود.
استفاده از ابزارهای هوشمند و ارتباط میان انسان و اشیاء و همچنین اشیاء با یکدیگر باعث کاهش چشمگیری از هدررفت انرژی در بخشهای دیگر میشود. شاید ما در دوره فعلی شاهد نقش مهم فناوری ارتباطات در کاهش آلودگیهای محیطزیستی (بهطور خاص از نظر نشر گازهای گلخانهای) نباشیم اما روندهای موجود امیدوارکننده است. چهبسا مهمترین نکتهای که باید در این داستان مورد توجه قرار داد آگاهبودن به وجود چنین مناظرهای در اطراف فناوریهای نوین ارتباطی است. مثل هر فناوری دیگری این حوزه هم اثرات مثبت و منفی بر محیط خود دارد که الزاماً آن را به ناجی یا پایاندهنده ایام بدل نمیکند.
این مطلب در شماره ۱۶ مجله بازخورد منتشر شده است. بازخورد مجله ای در حوزه رسانه است. شما می توانید با مراجعه به این نشانی، این مجله را به صورت آنلاین یا چاپی تهیه کنید.
با سلام. و تشکر بابت مطالب خوبتان جسارتا تصحیح کنید : کلمه ناجی به معنای نجات یافته است و نه نجات دهنده. بنابراین درست آن است که از کلمه منجی استفاده کنیم. این غلط مصطلح سالهاست رایج شده است.
کاملا درست می فرمایید ممنون بات تذکر حتما دقت بیشتری می کنم