چشم انداز آینده ما در جهان تحت تاثیر فناوری که امروز به نام هوش مصنوعی معروف شده است چه خواهد بود؟
زمانی که در سپیدهدم عصر اینترنت قرار داشتیم، وعدههای عظیمی را درباره آن و آینده جهانی میشنیدیم که به این ابزار مجهز خواهد بود. دهکدهای جهانی، تحکیم دموکراسی، آزادی بیان، صدا گرفتن بیصدایان، قدرتمند شدن بیقدرتان، مشارکت گسترده، آموزش بدون مرز و فروریختن طبقات اجتماعی، فرصت کارآفرینی بیواسطه، نظارت دقیقتر بر دولتها و افشای فساد، زندگی آرام تر و صلحآمیزتر، کمک به طبیعت و هزاران مورد دیگر.
آیا آن وعدهها دروغ بودند؟ به جهان امروز تنیده در اینترنت که نگاه میکنیم میبینیم مرزهای عقیدتی، اجتماعی، سیاسی و اقتصادی استوارتر از قبل است، آزادی بیان به شوخی بدل شده است که از هر دو سوی طیف هرروز بخشی از آن به یک نام مسدود و حذف میشود، اینترنت در برخی از کشورها به ابزاری برای ریشهکن کردن بنیادهای قدیم مردمسالاری بدل شده است، ابزار حقیقتیاب مهمترین بستر رواج دروغ و خرافه و شبهعلم و اطلاعات دروغین و جعلی است، طبقات تازهای در این فضا شکلگرفتهاند، بهجای بیصدایان در بسیاری از تالارهای دیجیتال، صدای قدرتمندان و صداهای بیحاصل است که فریاد زده میشود و صدای مظلومان و بیصدایان زیر بار این صداهای دروغین دفن شدهاند، دولتها بهجای آنکه زیر بازرسی دقیقتر قرار بگیرند، از اینترنت بهمنظور و هدف ساخت جامعهای کنترلشده و بهعنوان ابزاری برای تجسس و شکستن هر آنچه از حریم خصوص باقیمانده است استفاده میکنند. کارآفرینی مبتنی بر وب اگر بهاندازه کافی رشد کند با دیوار عظیم شرکتهای غول فناوری برخورد میکند، گوگل که شعارش شیطان نباشید بود، بیپروا نام رقبایش را از فهرست جستجوها حذف میکند، آمازون به قیمت نابودی انبوهی از کسبوکارها، فرمانروایی نهتنها خردهفروشی که حملونقل را برعهدهگرفته است و متا اگر احساس کند شرکتی یا ایدهای ممکن است در آینده به کارش بیاید پیش از آنکه قدرت کافی بگیرد، آن را یا تصاحب میکند یا زیر انبوهی از دعاوی حقوقی مدفون میکند.
شکاف دیجیتال هرروز عمیقتر میشود و به همراه خود شکافهای اقتصادی و سیاسی را به همراه میآورد.
صلح و آرامش در زندگی؟ کافی است چنددقیقهای سری به یکی از رسانههای اجتماعی بزنید تا اعصاب و روانتان از آستانه تحمل گذر کند.
حتی در بدیهیترین موضوعات ما به عقب برگشتهایم. نهتنها نتوانستهایم باوجوداین همه اطلاعات قبول کنیم که سیاره ما که تنها محل زندگی ما است در حال گرم شدن و زندگی ما درخطر است که حالا به کار آیی واکسنها شک کردهایم و حتی کروی بودن زمین از بدیهیات به موضوع مناقشه بدل شده است.
آیا پیشگامان اینترنت به ما دروغ میگفتند؟ آیا همه آنها وعدهها فریب و افسانه بود؟ آیا ما با خوشخیالی غول فناوری را بیدار کردیم که ما را هیولاوار کرده و زندگی ما را به سیاهی و تاریکی کشانده است؟ آیا باورمندان به جبر فناوری راست میگفتند؟
قبل از اینکه بهسرعت دراینباره قضاوت کنیم باید کمی صبر کنیم، نفسی عمیق بکشیم و بار دیگر صحنه را از زاویهای دیگر ببینیم.
به مدد اینترنت اینک فاصلههای ما کم شده است، دوستان گمشده و فراموششده را دوباره از سراسر جهان یافتهایم. دیگر لازم نیست برای هر خردهکاری ساعتها زمان و انرژی و سرمایه مصرف کنیم. مکاتبات با منابع موثق آسان شده است، کسانی که دنبال دادههای معتبر – یا غیر معتبر – هستند بهسادگی در چند ثانیه میتوانند به آن دسترسی پیدا کنند.
در دوران ما دیگر کسی که به اینترنت دسترسی داشته باشد و علاقهای به موضوعی داشته باشد در پشت هزار و یک دیوار آهنین آموزش که آن را ملک شخصی گروهی خاص کرده بود، باقی نخواهد ماند. از زبانهای برنامهنویسی تا ساخت ابزارهای پیچیده در خانه هزار و یک راهنما و منبع در نوک انگشتان ما است.
اکنون مردمان عادی چنان قدرتی دارند که میتوانند نقش هر مرجعیتی را به پرسش بکشند و از او مدرک بخواهند و مدارک و سخنان و ادعاهایشان را به محک نقد معتبر بسنجند. دیگر دولتمردان نمیتوانند بهسادگی دروغی بگویند بیآنکه کسی در گوشهای از جهان آن را به چالش نکشد.
دانشمندان به مدد این ارتباطها و توان پردازش عظیم عصر دیجیتال رصدخانهای به ابعاد زمین بناکردهاند که میتواند خیره در چشان سیاهچاله مرکزی راه شیری بنگرد. آنها در کوتاهترین زمان ممکن واکسن معتبر برای بیماری همهگیری تازهای ساختند و جان میلیونها نفر را نجات دادند.
مردم به مدد ارتباطات اینترنت توانستند از دل همهگیری که ممکن بود رکوردی در قتلعام نوع بشر بهجای بگذارد، با خسارتی کمتر بیرون بیایند.
آیا من دچار تناقضگویی شدهام؟ آیا در حال روایت دو جهان موازی هستم؟
واقعیت، حداقل آنگونه که من میبینم این است، که این دو جهان متفاوت و متناقض نیست. ابزاری به نام اینترنت هر دو کار را همزمان برای ما ممکن کرده است.
ما به مدد آن قدرتمندتر و بیقدرتتر شدهایم. توان این ابزار ارتباطی باعث شده است تا ما آنچه در دل داریم را بیشتر به زبان بیاوریم و به تن آن جامه عمل بپوشانیم.
پیشبینیهای خوش بینان آینده در آغاز عصر اینترنت همانقدر به واقعیت پیوسته است که هشدارهای بدبینان.
و این راز مهم فناوری ارتباطات است. ابزاری که ما را توانمند میکند الزاماً به ما نمیگوید یا وادارمان نمیکند که در چه تواناتر شویم.
نکته مهم در آن جمله «ما» است. به تعبیری فناوری ارتباطات مدرن شرابی ناب و سالخورده است که آنچنان را آنچنانتر میکند و این شراب نهتنها در اختیار کاربران است که صاحبان فناوری و شرکتهای بزرگ را مست خود کرده است.
اگر من به مدد اینترنت با جهان واقعی آشناتر میتوانم شوم و میتوانم دادههای دقیقتری را به دست آورده و آنها را با دیگران به اشتراک بگذارم، میتوانم تهمتها و دروغها را با صدای رساتری فریاد بزنم. و البته که صاحبان صنایع فناوری که کسبوکارشان از دادههای ما و زمانی که ما درون فضای ایجادشده آنها میگذرانیم، به دست میآیند، با دستکاری الگوریتمها و تقلبهای خود، صدای ما را بلندتر و با پژواک تر از واقعیت نشان میدهند تا ما درون حبابهای خود فرو رویم.
ابزاری به نام ارتباطات دیجیتال تیغ تیزی است که در دستان ما قرار داده شده است. و علیرغم همه نقدها و امیدها این ما هستیم که باید تصمیم بگیریم چگونه با آن مواجه شده و برای چه از آن استفاده کنیم.
حالا این روزها صحبت از رشد هوش مصنوعی که گاه در ایران به نام هومص خوانده میشود است. البته که باید در استفاده از این نام کمی درنگ کرد. هوش مصنوعی موردنظر متخصصان با آنچه ما از داستانها و روایت عامه این کلمه در ذهن داریم متفاوت است اما بههرحال آنچه هست در حال رشد و همهگیر شدن است.
چت جی پی تی، در هفتههای اخیر غوغایی کرده است و گوگل و مایکروسافت بهسرعت آن و مشابه آن را به خدمت گرفتهاند.
آیا انقلابی دیگر رخداده است؟ آیا تحولی عظیم در آموزش و یادگیری و زندگی به وجود آمده که زندگی ما را بهتر و ما را بهتر میکند؟ آیا شاهد نقطه عطفی در آموزش و یادگیری و تعامل در جهان هستیم یا آنگونه که نوام چامسکی ابراز نگرانی میکند با بزرگترین ابزار تقلب در جهان روبرو شدهایم؟
به نظر این بار هم هر دو درست است.
من کاربر اگر ابزارم را بشناسم و بدانم چطور و برای چه از آن استفاده می کنم میتوانم از قدرت تازه یا حداقل روایت تازه این قدرت استفاده بهینه کنم و خود را در جهان پیش ببرم. اگر تن به تسلیم آن دهم جهان روبرو ما چندان هم روشن نیست.
دنیای آموزش را در نظر بگیرید. امروز به کمک این ابزارها و درسنامهها و ویدیوها و مراجع آنلاین شما دیگر نیازی به معلم خصوصی و کلاسهای پرهزینه ندارید و میتوانید با کمک این منابع در خانه خود در هر زمینهای که خواستید رشد کنید.
اما چه استفادهای؟ برخی از افراد نوشتن تکالیف خود، خلاصه کتابها، مرور مقالات یا حتی تکالیف خود را به این ابزار واگذار میکنند. این هم میشود. نوعی تقلب در کارها که تشخیص آن چندان هم ساده نیست و مدرسان ما شاید آنها را تشخیص ندهند اما سودش برای ما چیست؟ نمره بالاتر؟ ارتقا شغلی؟ بله میتوانید از این ابزار – حداقل فعلاً – برای هک کردن ساختار و رشد دوپینگی استفاده کنید. اما این الزاماً به معنی رشد من و شما نیست.
میتوانیم از این ابزار کمک کنیم تا مفاهیمی که در درک آن مشکل داریم را راحتتر بیاموزیم و بفهمیم یا کل کار را به آن واگذار کرده و نادانی خود را در پشت پوسته ظاهری رتبههای بالا پنهان کنیم.
یکبار دیگر این من و شما هستیم که آینده خود بر اساس این ابزارها را شکل میدهیم.
من و شما محکوم به جبر ماشین نیستیم. حداقل نه هنوز. اما اگر هوشیار نباشیم میتوانیم اسیر بازی شویم که با هدفهای شخصی ما تمایز دارد.
چشمانداز آینده این دنیا هنوز مهآلود است. نهفقط برای کاربران که برای تولیدکنندگان محتوا و آنهایی که از الان به دنبال سو استفادههای متعدد از آن هستند. معلوم نیست تکلیف داستان طولانی حق مولف در این دنیا که ابزار میتواند با تغییر متن حقوق مولفان را نقض کند چه میشود؟ با کارزارهای مهندسی اجتماعی و اخبار دروغین و جعلی چه کنیم و قرار است غولهای مالی در حوزه فناوری از دادهها و گفتگوهای ما چه سودی بردارند.
آینده میانمدت ما همچون امروز ما، ترکیبی از خیر و شر ناشی از این فناوری است. ما در دنیایی پیچیدهتر از گذشته، حتی از دیروز زندگی میکنیم و اگر ذهنیت خود را پیچیده و در عین حال مبتنی بر اصول مشخص منطقی بنا نکنیم، مقهور و تسلیم امواج تازه میشویم.
این ابزارها کمک میکنند که زمانی که باری کارهای مختلف اختصاص میدادیم اندکی کاهش پیدا کند. میتوان از این زمان بهدستآمده برای تقویت خود و ذهنمان برای تعامل با دنیای تازه استفاده کنیم.
ما انسانیم و اگر تا آلان باقیماندهایم به دلیل توان انعطافپذیری گونه ما است. به ذهن خود اجازه انعطاف بدهیم تا این بادهای پرقدرت بهجای آنکه ما را به هر سوی که جمع میرود ببرد، نیروبخش بادبان کشتی باشد که ما ناخدای آنیم.