درباره آتش سوزی های وسیع کانادا که دودش به چشم همه ما می رود و تازه از نتایج سحر دوران تازه اقلیم است
در بخش عمدهای از کانادا، از ساحل شرقی گرفته تا ساحل غربی، اگر از پنجره خانه و محل کار خود به بیرون نگاهی بیندازید، با آسمانی غبارآلود مواجه میشوید. آسمانی تیره که چهره خورشید را پوشانده و در برخی از نقاط، تنفس را برای برخی از شهروندان و بهخصوص کودکان و سالخوردگان دشوار کرده است.
آنچه آسمان را تیره و راه نفس برخی از ما را تنگ کرده است، دود ناشی از آتشسوزیهای وسیعی است که سراسر کانادا را فرا گرفته است.
درباره آتش سوزی های وسیع کانادا و ضرورت توجه به یکی از عوامل اصلی این پدیده
در بخش عمدهای از کانادا، از ساحل شرقی گرفته تا ساحل غربی، اگر از پنجره خانه و محل کار خود به بیرون نگاهی بیندازید، با آسمانی غبارآلود مواجه میشوید. آسمانی تیره که چهره خورشید را پوشانده و در برخی از نقاط، تنفس را برای برخی از شهروندان و بهخصوص کودکان و سالخوردگان دشوار کرده است.
آنچه آسمان را تیره و راه نفس برخی از ما را تنگ کرده است، دود ناشی از آتشسوزیهای وسیعی است که جنگلهای سراسر کانادا را فراگرفته است.
آتشسوزیهای فصلی در آغاز فصل گرما در کانادا و ایالاتمتحده امر تازه و شگفتانگیزی نیستند.
هرسال با آغاز فصل گرما، هوای خشک و وزش بادهای گرم، بخشی از درختان و پوشش گیاهی خشکتر در مناطق جنگلی طعمه آتش میشوند. این اتفاق بهخودیخود و بهصورت طبیعی نهتنها عادی است که برای طبیعت و حفظ زایندگی و باروری خاک جنگلها مفید هم هست.
معمولاً این آتشسوزیها در چرخه طبیعی خود با آغاز بارشها مهار میشود و در مناطقی که نزدیک به مراکز مسکونی هستند یا نگرانی از خروج آنها از وضعیت طبیعی وجود دارد، نیروهای آتشنشانی اقدام به مهار و خاموش کردن این آتشسوزیها میکنند.
با این مقدمه به نظر میرسد نباید نگران این آتشسوزیها که کانادا و ایالاتمتحده، را در سالهای اخیر در برگرفته و این روزها آسمان شهرهای کانادا را تیره کرده است، باشیم.
اما واقعیت کمی پیچیدهتر است.
در سالهای اخیر روند و تعداد آتشسوزیها و همچنین وسعت جنگلهایی که از بین میبرند، بهطور چشمگیری افزایشیافته است.
بخشی از این فرآیند هم اتفاقی طبیعی است. زمین دورههای آب و هوایی متفاوتی را پشت سر میگذارد که ممکن است باعث ایجاد سالهای گرم و خشک و سالهای مرطوبتر شود.
یکی از این چرخههای معروف چرخههای معروف به ال نینو است. زمانی که وارد دوره ال نینو وارد میشویم، در بخشهایی از زمین شاهد گرما و خشکی بیشتر هستیم و در بخشهای دیگری از زمین شاهد افزایش بارندگیهای استوایی خواهیم بود. البته ما هنوز وارد دوره ال نینو نشدیم و انتظار میرود اواخر امسال وارد فاز ال نینو در چرخههای آب و هوایی شویم که درنتیجه باید انتظار دمای بیشتر و بارندگیهای سیلآسا در بخشهای دیگر زمین باشیم.
بااینوجود آنچه در سالهای اخیر میبینیم فراتر از این تغییرات و چرخههای طبیعی است. بدین معنی که اگر نموداری بلندمدت از میزان آتشسوزیها رسم کنیم اگرچه در سالهای مختلف شاهد افتوخیز هستیم اما در هر دوره در سالهای اخیر، میانگین تعداد و وسعت آتشسوزیها بهطور چشمگیری افزایشیافته است.
امسال اما رکوردی بیسابقه در تعداد و وسعت آتشسوزیهای کانادا اتفاق افتاده است. ما تاکنون شاهد رکوردی بیسابقه ازنظر وسعت و تعداد آتشسوزیها هستیم که هنوز در آغاز فصل گرم هستیم و بهطور طبیعی سه ماه تا پایان دوره آتشسوزیهای فصلی زمان باقی است.
بسیاری از متخصصان اقلیم بر این باورند که مجموعهای از سازوکارها در کنار هم باعث بروز چنین اتفاقی میشود.
چرخههای فصلی و طبیعی زمین، افزایش مناطق شهری و روستایی، جنگلزدایی، استفاده نامناسب از منابع آبی همه و همه میتواند در بروز این پدیده نقش داشته باشند و دارند اما همه این رویدادها در حالی رخ میدهد که در پشتصحنه اقلیم اتفاق دیگری نیز رخ میدهد که اگرچه بهطور مستقیم باعث بروز این آتشسوزیهای اثر ندارد اما باعث تغییر شرایط بهگونهای میشود که چنین رویدادهای شدید جوی با تناوب بیشتری رخ دهد و آن تغییرات اقلیم و گرمایش زمین است.
علم، کوچکترین شکی بر وقوع گرمایش جهانی و تغییرات اقلیم در اثر رفتارهای انسانی ندارد. فعالیتهای ما باعث افزایش ورود گازهای گلخانهای به جو شده است و درنتیجه دمای میانگین سیاره ما رو به افزایش است.
این تغییر دمای میانگین باعث ایجاد تغییراتی در الگوهای آب و هوایی میشود که درنهایت منجر به ایجاد بروز پر تناوبتر رویدادهای افراطی آب و هوایی میشود. این رویدادها گاهی به شکل افزایش خشکسالی و گاه به شکل افزایش شدت ال نینو و در مناطقی افزایش دورههای خشک و سرد بروز میکند.
شاید به دلیل همین پیچیدگی سازوکارهای آب و هوایی است که بسیاری از منکران تغییرات اقلیم را قادر میسازد تا با انتشار خارج از چارچوب این مسائل در ذهن برخی از مخاطبان شک ایجاد کنند.
اینکه گرمایش زمین در حال رخ دادن است و تا زمانی که ما این روند را متوقف و در صورت امکان معکوس نکنیم چنین روندهایی ادامه خواهد داشت، امری بدیهی است که تقریباً هیچ دانشمند و متخصصی با آن مخالفت ندارد. این مساله هم درست است که تغییر روند زندگی ما و کاهش اثرانگشت کربن و تلاش برای مهار ادامه روند گرمایش کاری هزینهبر و نیازمند تغییراتی جدی است که با مقاومتهای اجتماعی و اقتصادی و همینطور مقاومت صنایع ریشه دوانده مواجه میشود.
بااینوجود این دشواریها در مقابل چشمانداز آیندهای وجود دارد که زندگی ما و فرزندان و نسل بشر را با دشواریهای مواجه میکند که قابلتصور هم نیست.
میتوان مخالفتها و فشارهای نهادهای تجاری را درک کرد اما مشکل امروز ما این است که سیاستمداران و مدیران سیاسی ما که باید نقش مذاکرهکننده و پیدا کننده راهحل برای کاهش این فشارها و انجام اقدامی حیاتی برای نجات همه ما را بازی کنند، چنان تن به مصالح و سودهای موقت خود دادهاند و این موضوع را چنان به بازی گرفتهاند که گویی نه اینکه سرنوشت انسان روی این سیاره به این موضوع گرهخورده است.
حزب محافظهکار کانادا که این روزها امید بسیاری برای پیروزی در انتخابات بعدی و به دست آوردن دولت فدرال دارد حتی حاضر نشده است که وقوع گرمایش زمین و تغییرات اقلیم را در سند چشمانداز خود ببیند و آن را از فهرست دستورالعمل و نقشه راه خود خارج کرده است و اکنون هم در مقابل طرحهای زیستمحیطی ازجمله کاهش روند کربنزایی صنایع نفتی یا مالیات بر کربن ایستادگی میکنند.
افراد تندروتری مانند رهبر حزب مردم کانادا، با انکار واقعیتهای علمی نهتنها به انکار گرمایش زمین میپردازد که رویدادهای اخیر را حاصل کار تروریستهای سبز میداند.
از سوی دیگر احزابی که ادعای اهمیت به محیطزیست دارند نیز گاهی با رؤیاپردازی و تن ندادن به هیچ روش عملی و توافق یا با اصطلاحاً سبز شویی و برخی از اقدامهای نمایشی و خبری بهجای اقدامهای عملی کمک چندانی به مشکل نمیکنند و گاهی هم که عزمی برای اقدامی هست، بحثهای سیاسی و مخالفتهای حزبی و نگرانیهای انتخاباتی روند پیش برد کار را دشوار میکند.
نتیجه این روند این است که مردم کانادا و جهان سالبهسال بیشتر در معرض رویدادهای تندوتیز و شدید آبوهوایی قرار میگیرند. زندگی ما از روشی که میشناسیم با سرعت بیشتری دور میشود و نظم تازهای به وجود میآید که چندان سازگار با روند عادی زندگی ما نیست.
این فصل از آتشسوزیها با خسارتهای فراوانی به پایان خواهد رسید. اما این پایان کابوس نیست بلکه آغاز چشماندازی به دنیایی است که میخواهیم به فرزندانمان واگذار کنیم.
فارغ از هر اختلاف سیاسی، اخلاقی، فرهنگی و اقتصادی شاید تأکید بر مقابله با گرمایش زمین و تغییرات اقلیم که آینده ما وابسته به آن است شاید یکی از معدود نقاط مشترک ما باشد.
از پنجره به بیرون نگاه کنیم و غبار آتشسوزی این روزها را ببینیم و به آیندهای فکر کنیم که فرزندان ما بهجای چند روزی که ما شاهد این پدیده هستیم، آسمان هرروزشان شبیه به این تصویر باشد.
اگر از این چشمانداز که علم با قطعیت آن را ترسیم میکند، نگرانی داریم شاید گزینه خوبی باشد که به نمایندگان خود در مجلس و دولت فارغ از هر حزب و گروهی که هستند فشار بیاوریم که این موضوع را از کارزارهای سیاسی خارج کنند.
هنوز اینقدر اختلافنظر و راه بر سر موضوعات دیگر وجود دارد که احزاب میتوانند با تمرکز بر آن آرای مردم را جلب یا باهم مخالفت کنند.
زمین و سیاره ما از آن ما است و شاید تنها موضوعی باشد که نباید بر سر سلامت آن مماشات کنیم. این سیاره و اقلیم آن قایقی است که اگر در هر جای آن حفرهای ایجاد شود، همه ما غرق خواهیم شد.
این نوشته برای نشریه مداد نوشته شده و ابتدا در آن منتشر شده است.