بحران‌های آب و هوایی: سپیده‌دم عصر بحران‌های بزرگ

اینک آخرالزمان – به بهانه رویدادهای اخیر آب و هوایی

اثرات عملی تغییرات اقلیم دیگر کابوسی برای آینده نیست. همین امروز شاهد رخ دادن طلیعه آن هستیم.

در طی چند هفته گذشته شهرهای مختلف جهان و ازجمله شهرهای کانادا شاهد بروز رویدادهای آب و هوایی حادی بودند.

از توفان یخ و تگرگ گرفته تا سیل و موج گرما و تندباد و گردباد.

اگرچه هر یک از این رویدادها به‌تنهایی بی‌سابقه نیست اما اگر نگاهی به تاریخ رویدادهای آب و هوایی بیندازیم این حجم از این رویدادها و در این بازه زمانی کوتاه و البته با شدتی که شاهد آن هستیم، بی‌سابقه است.

روز سوم جولای بار دیگر شاهد شکسته شدن رکوردی تازه بودیم. این روز گرم‌ترین روز تاریخ از زمانی بود که شروع به ثبت دما کردیم. دمای میانگین سیاره ما هیچ‌گاه در تاریخ ثبت‌شده ما به این عدد نرسیده بود و این تنها یکی دیگر از نقاط داده‌ای است که در کنار هم تصویر هولناکی را برای ما ترسیم می‌کند.

حالا دیگر چند دهه است که دانشمندان و متخصصان اقلیم که عمر خود را صرف بررسی پدیده‌های جوی کرده‌اند و نه‌تنها از داده‌های کنونی و در دسترس استفاده می‌کنند که با حفر تراشه‌هایی در میان یخ‌های قطبی، با تعیین و اندازه‌گیری میزان گازهای به دام افتاده در یخ‌های باستانی داده‌های هواشناسی را از دل ایام فراموش‌شده بیرون می‌آورند به ما هشدار دادند و فریاد کشیدند که ادامه روند سوزاندن سوخت‌های فسیلی، جنگل‌زدایی و بیابان‌زایی و افزایش جمعیت ما را به مرحله‌ای می‌رساند که دیگر امکان جلوگیری از تغییرات بزرگ را نخواهیم داشت و تنها راه دوام این است که با شرایط جدید سازگار شویم.

سیاستمداران و صاحبان صنایع و بخش عمده‌ای از افکار عمومی به دنبال آن‌ها ابتدا دست به انکار زدند. حتی بسیاری از متفکران و فیلسوفان پیشرو، چنین تصوری را شوخی علم نوین دانستند که بی‌توجه به جایگاه طبیعت، فکر می‌کند انسان می‌تواند آن را تغییر دهد.

پس از دوره انکار، کم‌کم واقعیت تغییرات خود را تحمیل کرد اما هنوز هم تنها به شعارهای عمومی اکتفا شد و بار اصلی تغییر این روند را دولت‌ها بر دوش مردم نهادند. اگر یک وعده گوشت کمتر بخورید، جهان نجات پیدا می‌کند. اگر زمستان‌ها، لباس گرم بیشتری بپوشید، خرس‌های قطبی زنده می‌مانند.

بسیاری از  این توصیه‌ها – که به‌طور مستقل و ازنظر اخلاق فردی توصیه‌های خوبی هم هستند – را رعایت کردیم. اما در همان زمان دولت‌ها و سیاست‌گذاران و صاحبان صنایع و لابی‌های انرژی‌های فسیلی، سال پشت سال اجلاس‌های بی‌نتیجه برگزار کردند. در سخنرانی‌های پرحرارت، یکدیگر را خطاب قرار دهند و بر ضرورت اقدام سریع تأکید کردند و در پشت درهای بسته به توافق‌های عجیبی پرداختند که برای مثال کشورهای صنعتی به تولید گازهای گلخانه‌ای خود ادامه دهند و در عوض برخی کشورهای دیگر بیشتر از سهم خود تولید آن را کم کنند و بدین ترتیب دادوستد کربن شکل بگیرد.

حتی الآن که مساله فراتر از مساله ای زیست‌محیطی به معضلی اقتصادی و امنیتی بدل شده است بازهم برخی از گروه‌های سیاسی حاضر به حتی پذیرش وجود آن نیستند. و آن‌هایی که در زبان آن را می‌پذیرند، اقدام عملی چندانی انجام نمی‌دهند که در زمانی که در اختیارداریم بتوانیم مشکل پیش رو را مهار کنیم.

حالا ما زودتر ازآنچه تصور می‌کردیم شاهد رویدادهای افراطی اقلیم در جاهایی هستیم که قبلاً خبری از آن نبود.

همه می‌دانند و می‌دانیم که یکی از عوامل اصلی مؤثر در پشت شدت و تعداد رخ دادن چنین رویدادهایی افزایش دمای میانگین زمین است.

درست است که تغییرات اقلیم را نمی‌توان تنها عامل یک رویداد مستقل اقلیمی به‌حساب آورد، اما شکی در تأثیر و بازی و نقش‌آفرینی آن در پشت مجموعه رویدادهایی که شاهد هستیم وجود ندارد.

ما دیگر آن نسلی نیستیم که نگران بودیم نوادگان یا فرزندانمان شاهد آثار این رویدادها باشند بلکه خود ما نخستین نسلی هستیم که در حال تجربه این رویدادها هستیم و فرزندان ما باید آن را بخشی از زندگی روزمره خود به شمار آورد.

واقعیت این است که همین الآن هم تغییرات اقلیم در حال اعمال فشار اقتصادی نه‌تنها به دولت‌ها که به جیب خانواده‌ها و تک‌تک ما است.

وقتی سیلاب‌های متعدد و بیشتر از قبل زیرساخت‌های شهری مانند مونترال را با بحران مواجه می‌کند این پول شما است که باید برای تعمیر آن هزینه شود.

وقتی تندبادهای شدید چندین بار در سال شبکه فرسوده برق را قطع می‌کنند، کارایی شما است که کاهش می‌یابد.

وقتی مجبور هستید در مکانی که پیش‌تر خبری از گردباد نبود، حالا مسکن خود را گردباد نیز بیمه کنید و در همان حال هزینه بیمه گردباد به دلیل افزایش تعداد رخ دادن‌های آن گران‌تر شده است این فشاری است که به جیب شما وارد می‌شود.

راه‌حل کوتاهی برای مهار مشکل وجود ندارد اما در کنار رعایت توصیه‌های اخلاق زیست‌محیطی و عمدتاً کم اثر که می‌توانیم به‌صورت شخصی رعایت کنیم شاید یک اقدام ضروری این باشد که بدون اینکه به‌سرعت به دام اقدامات  نمایشی بیفتیم، فارغ از هر اندیشه سیاسی و تفکری که هستیم، هر کسی را که در هر سمتی انتخاب می‌کنیم خط قرمزمان تلاش او برای کاهش اثر کربن باشد.

چه رئیس کارخانه‌ای بزرگ، چه اعضای شورای شهر یا حتی مدیر ساختمانی مسکونی که در آن زندگی می‌کنیم. مطمئن باشید ما به‌قدری مسائل کوچک و بزرگ داریم که برای هزاره‌ها می‌توانیم سر آن‌ها دعوا کنیم و میان خود و دیگران خط‌کشی ایجاد کرده و دشمن‌های متفاوت بسازیم. اما شرط همه این‌ها بر این است که اصولاً امکان وجود داشتن را داشته باشیم و اگر امروز از تشدید وضعیتی که به شکل تصاعدی بدتر می‌شود اقدام نکنیم باید پاسخگو باشیم.

اگر نگران وجدان و انسانیت و آینده نیستیم شاید حداقل فکر کردن به زندگی فرزندانمان و رنج هایی که آن‌ها می‌کشند، بتواند عاملی برای اقدام علیه تهدید پیش روی ما باشد.

دیدگاهتان را بنویسید

*

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.