اطلاعات غلط نهتنها میتواند باعث گمراهی ما شوند که بهطور مستقیمی بر سرنوشت نبردی که در جایی دیگر در جریان است اثر میگذارد.
حمله غافلگیرکننده حماس به اسراییل، یکی از نقاط عطف در بحران فلسطین و اسراییل را رقم زد. رویدادی که هنوز در حال تحول است و ممکن است سرنوشت منطقه خاورمیانه را بهطور کامل تغییر دهد.
مناقشه اسراییل و فلسطین موضوعی نیست که بتوان آن را در چند خط خلاصه و ساده کرد. هر سادهسازی بیشازاندازه ای از این مناقشه طولانی و بررسی ریشهها و مسیر تحولش، تنها باعث بدفهمی یکی از مهمترین مناقشات عصر پس از جنگ جهانی میشود.
بدیهیترین نکتهای که در مورد این مناقشه میتوان گفت این است که هر دو سو و درواقع چندین سوی درگیر در این مناقشه ادعاها و مستنداتی برای نشان دادن برحق بودن خود دارند که در طول سالهای متمادی به فضایی بیرون از طرفین مناقشه نفوذ کرده و افکار عمومی جهان را به جبهههای متفاوتی درباره این موضوع تقسیم کرده است.
در کشورهای غربی که بهطور سنتی حامی اسراییل هستند، بسیاری از شهروندان ازجمله روشنفکران و دانشگاهیان و سیاستمداران ترقیخواه (پروگرسیو) و حتی بخشش قابلتوجهی از جامعه آکادمیک یهودی در این کشورها، با اشاره به سوابق استعماری، اشغال، نقض حقوق بشر و روندهای نژادگرایانه موجود در شکلگیری اسراییل و ستم علیه فلسطینیها همدلی بالایی با فلسطینیان دارند و برخی از شدیدترین کارزارها را دراینباره ایجاد کردهاند.
در همین حال بخش دیگری از جامعه و سیاستمداران بهسرعت هر مخالفتی با اسراییل را به یهودیستیزی نسبت داده و واکنش نشان میدهد و البته که ایدههای قدیمی و واقعی یهودی ستیزانه و ضد یهود مساله ای واقعی در جهان امروز است.
جالب اینکه در برخی از کشورهایی که انتظار می رود باید بهطور سنتی حامی فلسطین باشند ازجمله ایران، لبنان و سایر نقاط، بخش قابلتوجهی از شهروندان طبقه متوسط و بالا که احساس میکنند حمایت از «آرمان فلسطین» بر منافع ملی خود ایشان پیشی گرفته و در حال هزینه دادن بابت دفاع حکومتهایشان از فلسطینیان هستند و بهخصوص کسانی که شاهد رفتارهای تهاجمی و خشن و بعضاً «تروریستی» برخی از گروههای تندر و فلسطینی ازجمله حماس هستند، همدلی بیشتری با اسراییل نشان میدهند. و رفتارهای تهاجمی، خشن و بعضاً «تروریستی» اسراییل را بهعنوان دفاع مشروع و حتی دفاع پیشگیرانه ارزیابی میکنند.
زمانی که آتش مناقشه سر از زیر خاکستر درمیآورد و مانند روزهای گذشته شعلهور میشود، همه این تاریخ و سوگیریها دوباره فعالشده و باعث میشود تا در مناظرهای در شبکههای اجتماعی تلاش کنیم تا از باور خود دفاع کنیم.
اطلاعات غلط و فریب
شبکههای اجتماعی و ابزارهای مدرن ارتباطی عامل شکل گیری و شیوع اطلاعات دروغین و اخبار جعلی در نبردها و مناقشات سیاسی و نظامی نیستند.
سون تزو در قرن پنجم پیش از میلاد و در کتاب معروف خود «هنر رزم» مینویسد که «اساس و بنیاد هر جنگی بر فریب رقیب» بناشده است. اطلاعات و دادههای غلط، نمایش واقعیتی متفاوت از تصمیم خود و وضع موجود برای تغییر محاسبه رقیب همه بخشی از اصول پایه نظامی هستند. و آشوبی که این فضای غیر شفاف ایجاد میکند به گفته سون تزو «در دل خود فرصتهای پیروزی» را به همراه دارد.
بااینوجود عصر انفجار اطلاعات و ارتباطات همزمان و دیجیتال توانسته است نهتنها بر آتش کارزارهای اطلاعات غلط سازمانیافته سوختی بیپایان و تمامنشدنی بریزد که بازیگران تازهای را وارد این نبرد کرده است. امروز تنها سازمانهای اطلاعاتی و نهادهای نظامی نیستند که از این ابزار برای فریب دشمن، و به دست آوردن همدلی افکار عمومی استفاده میکنند که افراد عادی میتوانند برای اثبات نظر خود دست به جعل، بازنشر و ترویج دادهها و اطلاعات اشتباه کنند.
همینطور افرادی که مستقیم در درگیری نقش ندارند باهدفهای مختلفی که بازه آن میتواند از مطرح کردن خود در فضایی پرآشوب باشد تا تأثیرگذاری بر افکار عمومی برای هدفی بزرگتر که ربطی الزاماً به مناقشه ندارد نیز وارد این روند شوند.
شبکههای اجتماعی و بهطور خاص بسترهایی مانند X (توییتر سابق)، تیکتاک، اینستاگرام و امثال آن به محلی برای شکوفایی و بارور شدن این روندها شدهاند. درباره نقش X در این آشفتهبازار اخبار دروغین بهخصوص در مناقشه اخیر میتوانید این نوشته وایرد را بخوانید.
برای مثال در روزهای اخیر ایلان ماسک مدیر شبکه X از دنبال کننده های خود خواست برای کسب اطلاعات اصیل و دقیق از مناقشه اسراییل و فلسطین به فهرستی از وبسایتها و اکانت هایی که معرفی کرده بود مراجعه کنند. فهرستی که همه آنها در رده اصلیترین توزیعکنندههای اخبار جعلی به شمار میروند.
همینطور در این فضا همیشه اطلاعات غلط خالص نیست که بازیگر مخرب است. در بسیاری از موارد اطلاعات آمیخته با خبر درست و غلط یا رویدادهایی که از بافتار اصلی خود خارجشده یا مسیر مناظره عمومی را از مسیر منطقی خارج میکند ازجمله مواردی است باعث آشفتگی در میدان و سپهر افکار عمومی میشود.
یکی دیگر از مسائلی که بهخصوص در موارد بهشدت قطبی مانند مناقشه اخیر وجود دارد این است که افراد و بازیگران پرشوری که از طرفی از طرفین حمایت میکنند، طرف مقابل را متهم به همدستی با همه نظامهای رسانههای و اجتماعی میکنند. شورمندی بیشازحد در هواداری از امری که آن را اخلاقی و درست میدانیم بهسادگی میتواند اگر مهار نشود درهای تئوری توطئه را به روی ما باز کند. در همین مورد زمانی که ما با امواج سیلآسای اطلاعات اشتباه مواجه هستیم، اصلیترین نهادهایی که میتوانند بهراستی آزمایی بپردازند و توان و مهارت این کار را دارند رسانههای معتبر بزرگ است. اما وقتی طرفین مناقشه و حامیان آنها همین رسانهها را متهم به ابزاردست بودن یکی از طرفین میکنند، بهطور پیشگیرانه اثربخشی این فعالیت را خنثی میکنند.
نمونه بارزی از این ماجرا واکنش حامیان طرفین مناقشه به روزنامه نیویورکتایمز بود که در حالیکه حامیان فلسطین این روزنامه را به نهادی استعماری، همدست دولت اسراییل و ضد آرمان آزادی ملتهای دربند معرفی می کردند، حامیان اسراییلی با یادآوری زمانی که این روزنامه تصاویر کودکان قربانی حملات اسراییل به غزه را در صفحه نخست خود منتشر کرده بود، به همفکران خود یادآوری میکردند که نیویورکتایمز ابزاردست تندروهای فلسطینی است.
چرا مساله مهم است
این شاید سادهترین سوال در بین همه سوالاتی باشد که میتوان مطرح کرد. ما در جهانی زندگی میکنیم که نسبت به وقایع دور و نزدیک واکنش نشان میدهیم این واکنش ما نهتنها درک ما از جهان اطراف ما را شکل میدهد که در عمل به تصمیمگیری ما منتهی میشود. در غیاب اطلاعات درست درک ما از جهان واقعی به سمت جهانی موازی میرود که نسبتی به امر واقع ندارد و درنتیجه تصمیمگیری ما در امر اجتماعی و حتی امر شخصی را تحت تأثیر قرار میدهد.
ما اگر اطلاعات اشتباه را به دست آورده و تحلیل کنیم درنتیجه جهان را اشتباه خواهیم دید و حتی در زندگی خود تصمیم شخصی اشتباه خواهیم گرفت و اگر به جهان دموکراتیک اعتقاد داشته باشیم احتمالاً میپذیریم که بنای هر دموکراسی بر مبنای رأیدهنده آگاه است. در غیبت آگاهی درست رأیدهنده و مشارکتکننده امر اجتماعی و سیاسی بر مبنای توهم بازی میکند و باید با عواقب آن نیز مواجه شود.
چه میتوان کرد؟
رشد فناوری ارتباطات در چند سال اخیر شتابش حتی نسبت به دهه پیش چنان افزایشیافته که برای بسیاری از ما حتی مطلع ماندن از ابزارهای تازه به رقابتی نفسگیر بدل شده است. ابزارهایی که امروز در دسترس عموم مردم است که بتوانند بهطور سازمانیافته و با نیت قبلی یا بهطور فردی و حتی ناخواسته وارد بازی تولید، جعل و پخش اطلاعات نادرست شوند، حتی نسبت به آغاز مناقشه اوکراین بسیار پیشرفتهتر و توسعهیافتهتر شده است.
ابزارهای مبتنی بر مدلهای یادگیری زبانی و اصطلاحاً هوش مصنوعی که میتوانند نهتنها متن تولید کنند که میتوانند تصاویر و ویدیوهای جعلی را باکیفیت بینظیری که حداقل برای چشمان بسیاری از ما اصیل میآید تولید کنند امروز در دسترس همگان است. شما با استفاده از یک دستور ساده دقیق میتوانید در نرمافزار رایجی مانند فوتو شاپ تصاویر را تغییر داده، عناصری را از آن حذف کرده یا به آن اضافه کنید و یا با بزرگ کردن قاب تصویر بافتار تازهای را به آن تزریق کنید.
شاید نخستین برخوردی که میتوان در مواجهه باخبر داشت فکر کردن به این موضوع است که آیا این خبر در بافتار درستی در حال انتشار است؟ به این معنی که شما ممکن است تصویر ،فیلم یا خبری را ببینید که واقعاً درست باشد اما از بافتار واقعی خود خارجشده باشند تا تصویر و پیام ویژهای را به ذهن شما تحمیل کند.
برای مثال این نمونه ای است که در آن با انتشار تصاویری از کودکان درون قفس، ادعاشده است که این کودکان ربودهشده اسراییلی هستند که در غزه درون قفس نگهداشته میشوند. این تصویر درست است اما ربطی به مناقشه اسراییل و فلسطین ندارد و درواقع چهار سال قبل منتشرشده است.
نمونه دیگر از مواردی که با آن مواجه هستیم ،نمونهای از افرادی است که تظاهر میکنند شخص دیگری هستند. برای مثال این نوشته درباره اکانتی است که ادعا میکند خبرنگار بیبیسی است اما درواقع بیبیسی چنین گزارشگری ندارد. در فضای کنونی شبکه X با توجه به اینکه شما میتوانید تیک تایید را بخرید، داشتن اکانت تایید شده بههیچوجه به معنی اصیل بودن و واقعی بودن نیست. همینطور در گوشه ذهن خود داشته باشید – بهخصوص در فضای توییتر فارسی – ما با تعداد بسیاری از کاربرانی مواجهیم که خود را با الفاظی مانند فعال …. یا روزنامهنگار معرفی میکنند. روزنامهنگار و فعال و کارشناس القابی نیستند که فرد به خود بدهد و باید قابل تحقیق باشد. برای مثال شما میتوانید سابقه روزنامهنگاری من را بررسی کنید و ببینید آیا ادعای اینکه من روزنامهنگاری با تمرکز بیشتر بر حوزه علم و رسانه هستم درست است یا نه؟ اما اگر من بدون هیچ مدرکی از شما بخواهم که مرا روزنامهنگار فرض کنید و سپس تمام اعتبار دستگاه رسانهای دارای ساختار حرفهای را برای من قائل شوید نهتنها حق که وظیفه شما است که درباره واقعیت من سوال کنید. این موضوع بهخصوص درباره کارشناسان و فعالان (اکتویسیتها) نیز به همین اندازه مهم است.
اولین قدم برای مبارزه با اطلاعات غلط و مراقبت از خود و دیگران در برابر آن این است که کمی صبور باشیم.
زمانی که خبری را میبینیم و یا ادعایی را درجایی میشنویم پیش از آنکه بلافاصله به بازنشر آن بپردازیم کمی تأملکنیم و چند بررسی ساده انجام دهیم و اگر مطمئن نبودیم از بازنشر آن خودداری کنیم. همین قدم کوچک بزرگترین نقش را میتواند در مهار بازار آشفته اطلاعات غلط بهخصوص بخشی که با این هدف طراحیشده است که با به کار گرفتن احساسات و سوگیریهای ما بهطور ناخواسته ما را به ابزاری برای ترویج آن بدل کند، مؤثر است.
در مواجهه با اخبار و برای تشخیص اینکه آیا چنین خبری ممکن است دربردارنده نشانههای خبرهای دروغ یا جعلی باشد در گام بعدی لازم است کمی شکاک باشیم. آیا خبری که میبینیم ادعای خیلی بزرگی را مطرح میکند؟ در این صورت باید متکی بر مستندات قوی باشد و اگرنه احتمال جعلی بودن آن بسیار زیاد است.
در قدم بعدی شاید راه مناسب استفاده از سه سوال اساسی باشد که کارگروه آموزش تاریخ در دانشگاه استنفورد پیشنهاد داده است:
- چه کسی در پشت اطلاعات قرار دارد و آن را منتشر میکند؟
- مدارک مربوط به این ادعا کجا است و کدام ها هستند؟
- بقیه منابع درباره این خبر چه گفتهاند؟
روش عملی برای پاسخ دادن به این پرسش روشی است که به مطالعه جنبی همزمان یا Lateral reading موسوم است. در این روش هنگامیکه خبری را آنلاین میخوانید، زبانه مرورگر خود را باز بگذارید و همزمان با باز کردن زبانههای تازه نام نویسنده، منابع مورداستفاده شده یا بستری را که خبر را نقل کرده است در آنها جستجو کنید تا ببینید آیا با فرد و ادعای معتبری سروکار دارید یا نه.
هیتر کلی، در واشنگتنپست توصیه های دیگری در این باره مطرح کرده است که رعایت آن ممکن است به ما کمک کند.
ازجمله توصیههای او این است که از خود بپرسیم از این خبر چه کسی سود میبرد؟ آیا ممکن است هدف خبر نه اطلاعرسانی که تنها کسب سود از بازنشر آن باشد؟
نکته خیلی مهمی که کلی هم بر آن تأکید دارد حفظ خونسردی و آرامش در مواجهه با خبر است. هدف ما از خواندن اطلاعات و اخبار افزایش آگاهی ما است – بهخصوص و اگر بهطور مستقیم درون مهلکه حضور نداشته باشیم – مسابقهای برای دیدن و شنیدن و خواندن همهچیز وجود ندارد. کمی حفظ خونسردی و کاهش سرعت در خواندن و دیدن و شنیدن و بهخصوص بازنشر خبرها بهطور قابلتوجهی کمک میکند تا دقت ما افزایش یابد.
توصیه خوبی است که خبر جدی و مهم را از شبکههای اجتماعی و حداقل مواردی که شبکه اجتماعی به منبعی بیرونی ارجاع نداده قبول نکنیم.
اگر خبرهای خود را از شبکههای اجتماعی میگیریم سعی کنیم ببینیم منتشرکنندگان چه کسانی هستند. خوداظهاری افراد درباره کارشناس بودن کافی نیست و حتی تیکهای تعیینکننده اعتبار افراد نیز معتبر نیست.
مراقب جعل نشان یا شبیهسازی نشان رسانهها و نامهای آنها برای فریب باشید.
اگر بتوانید در یکزمان آرام فهرستی از منابع معتبر را تهیه کنید – یا با بررسی خودتان و یا با همکاری کسانی که آشنایی بیشتری به موضوع دارند – و خبرهای دیگری را که میبینید با آن منابع مرور کنید، کمک بزرگی به شما برای کاهش خطر افتادن به دام خبرهای جعلی میکند.
همیشه و همیشه در مورد هر خبری بهخصوص درباره خبرهای چنین رویدادهایی مراقب بافتار (کانتکست) وسیعتر و اصلی موضوع باشید.
هیچ تک عکس، چند ثانیه ویدیو، یک تک نقلقول یا متنی کوتاه از یک گزارش عظیم نمیتواند داستان را در بافتار کامل خود به ما منتقل کند. همین طور به یاد داشته باشیم که تجربه یک نفر قابل توسعه به تجربه یک ملت نیست.
در مواجهه با اخبار این گفته معروف که یک عکس به هزار کلمه میارزد را نادیده بگیرید چون یک عکس میتواند خارج از بافتار واقعی بهجای هزاران دروغ اثرگذار باشد.
یکی از چالشهای دوران ما برای مقابله با خبرها ،تصاویر و ویدیوهای جعلی رشد بینظیر و خیرهکننده ابزارهای مبتنی بر هوش مصنوعی است که هم متن و هم تصویر را بازسازی میکنند. اگرچه ابزارهایی برای شناسایی این موارد وجود دارد اما برخی از روشهای سادهای وجود دارد که میتواند ما را نسبت به اصالت تصویر مشکوک کند. در مورد تصاویری که باهوش مصنوعی تولید میشود به این نکات دقت کنید:
- به دست افراد دقت کنید: بسیاری از ابزارهای تولید تصویر بر مبنای هوش مصنوعی فعلی، در ترسیم دقیق دستان با مشکل مواجه هستند.
- وقتی در تصویر اشیا بیجانی وجود دارد آن را بزرگ کنید و ببینید آیا به نظر درست میآیند یا دچار از شکل افتادگی (دفرمگی) هستند یا غیرعادی به نظر میآیند.
- به نوشتههای روی تابلوهای رانندگی، فروشگاهها یا هر نوشتهای که در تصویر میبینید دقت کنید. بسیاری از ابزارهای تولید تصویر هوش مصنوعی در استفاده درست از کلمات برای موارد جزئی با خطا همراه هستند.
- پیشزمینه تصاویر را بررسی کنید. معمولاً تصاویر تولیدشده توسط هوش مصنوعی جزییات پیشزمینه را محو نشان میدهند.
- ببینید آیا شخصیتها و بناها در تصویر زیاده از حد هنری هستند یا افراد در آن دارای پوشش و حالاتی هستند که متناسب با شرایطی که عکس ادعا میکند هست یا نه؟
البته دستکاریهای ویدیویی تنها توسط هوش مصنوعی صورت نمیگیرد و ممکن است تصاویری به روشهای رایج دستکاری شوند و از آن مهمتر اینکه تصاویر مربوط به خبری که ادعا میکند نباشند. در این موارد میتوانید از ابزارهایی مانند Google Lense یا TinEye استفاده کنید که یک عکس را در شبکه جستجوی میکند و منابع دیگر آن را به شما نشان میدهد. شما این کار را برای ویدیو هم میتوانید انجام دهید و با گرفتن اسکرین شاتی از صحنه مهم فیلم آن را با کمک این ابزارها بررسی کنید که آیا مربوط به داستان دیگری است یا قبلاً در جای دیگری منتشرشده یا نه.
برای مثال در ویدیویی که اخیرا بازنشر می شود ادعا شده است افسر ارشد ارتش اسراییل توسط نیروهای حماس به اسارت گرفتهشده است. با همین روش مشخص میشود که این تصویر درواقع مربوط به یک سایت روسی و مربوط به مناقشه قرهباغ است.
همینطور میتوانید برای اطلاع از سایر روشهای راستی آزمایی ویدیوها این راهنمای واشنگتن پست را مطالعه کنید.
همینطور وبسایتهای حرفهای متعددی وجود دارند که سعی میکنند در حد امکان اخبار دروغینی که با وسعت زیادی بازنشر میشوند را راستی آزمایی کنند. The Washington Post’s Fact Checker, Snopes و PolitiFact ازجمله این منابع هستند. وبسایت فکت نامه نیز به زبان فارسی تلاش میکند در مواردی بهراستی آزمایی ادعاها بپردازد.
سیل اطلاعات غلط و دادههای گمراهکننده یکی از معضلاتی است که در عصر ما جنبههای تازهای یافته است. نقشی که ما میتوانیم در مقابله با آن بازی کنیم نهتنها مهم که برای زیستن ما در عصر جدید حیاتی است.
ممنون آقای ناظمی . مطلب مفیدی بود