خبر رسانی در برابر ارشاد مخاطب
تصور کنید در مقابل دکه روزنامهفروشی ایستادهاید و قصد خرید روزنامه را دارید.
اینها برخی از تیترهای اصلی صفحه اول روزنامه هستند. فارغ از نوع خبری که این تیترها به آن پرداختهاند، تنها با توجه به نوع تیتر (و نه سلیقه سیاسی) کدام روزنامه را انتخاب میکنید؟
- بلندپروازی با خودرو
- پاتک به طالبان
- سیاست عباس و حماس
- آقای باهنر؛ خوشخیمتر از «کارگزاران سازندگی»؟! بسمالله…!
- ترکشهای مبنا در بدنه اصولگرایی
- قتلعام در جبالیا با بمبهای آمریکایی
- کابوس اسراییل تعبیر شد، انصار الله به حزبالله لبنان پیوست
- خفهخون غرب
- جنایت حرام زادگان
- مارپیچ دشوار آتشبس
- همزمان باهدف قرار دادن حماس از سوی اسراییل، وقوع حملهای مرگبار در منطقه متراکم
- حمله هوایی اسراییل اردوگاه پرجمعیتی از آوارگان را در شمال غزه هدف گرفت
- حمله هوایی باعث ویرانی اردوگاه پناه جویان در غزه شد
- دو سرباز اسراییلی در حمله ارتش اسراییل به مقر حماس کشته شدند، ۵۰ عضو حماس جان خود را از دست دادند
- «قبرستانی برای کودکان»: حمله هوایی باعث مرگ چند ده نفر در اردوگاه پناه جویان غزه شد.
- آوار و اجساد در جبالیا و تانکهای اسراییلی در حال پیشروی هستند
این موارد نمونههایی از تیترهای امروز روزنامههای زیر بودند ( به ترتیب):
دنیای اقتصاد، سازندگی، هممیهن، آفتاب، اعتماد، ایران، کیهان، همشهری ، جام جم، شرق، نیویورکتایمز، والاستریت ژورنال، واشنگتنپست، هاآرتص، گاردین، الشرق الاوسط
احتمالاً شما هم بدون اینکه نیاز باشد تا نام روزنامهها را ببینید متوجه تفاوت دودسته تیتر اول در این میان شدهاید، گروه اول تیترهایی هستند که فرض را بر این میگذارد که مخاطب از پیش با متنی که قرار است روبرو شود آشنایی دارد و سعی میکند تیتری جذاب برای آن انتخاب کند یا میخواهند موضع خود را به ذهن مخاطب وارد کنند و دسته دوم تیترهایی هستند که سعی میکنند با – حداقل تظاهر به – بیطرفی، خبر اصلی روز را به اطلاع مخاطبش برساند.
همه روزنامههای دسته دوم دارای دیدگاههای سیاسی و موضعگیریهایی هستند که در مقام مقایسه از بسیاری از موضعگیریهای آشکار دسته اول تندتر و صریحتر به شمار میرود اما در انتخاب تیتر اول که اولین مواجهه با مخاطب است لزومی برای به رخ کشیدن مخاطب خود ندارند.
طبیعتاً در دوران ما که ابزارهای متعدد ارتباطی در اختیار همه مردم است، دیگر مانند گذشتهها مردم به دلیل اطلاع صرف از تیترهای خبری به سراغ روزنامهها نمیروند. اگر ارجاعی به روزنامه وجود دارد به این دلیل است که مخاطب میخواهد ضمن مطالعه بخشهای مختلف غیر خبری یک روزنامه، تحلیل و گزارش دقیق خبری را درباره خبرهای روز بخواند که اطمینان دارد از صافی راستی آزمایی و بررسیهای روزنامه نگارانه عبور کرده است.
بااینوجود مخاطب – غیرمشترک – در نگاه اول به روزنامه باید بتواند نوعی اعتماد و اطمینان را به محتوای آن برقرار کند.
تیترهای دسته دوم، تیترهایی هستند که مهمترین خبر را بیان میکنند. در موردی مانند گاردین انتخاب تیتر اگرچه به نظر کمی احساسی میآید اما خالی از حقیقت و فکت نیست. اما در بقیه موارد تیتر مستقیم و شفاف و دقیق و قابلاعتنا وجود دارد که شما میتوانید بدون آنکه بلافاصله سوگیری – احتمالی – آن روزنامه را ببینید، بهعنوان راوی یک داستان به آن توجه کنید. در حالیکه در دسته اول، شما با تیترهایی مواجه هستید که اصولاً شما مخاطبش نیستید، (آقای باهنر…) یا گنگ و غیر شفاف است (سیاست عباس و حماس، ترکشهای مبنا در بدنه اصولگرایی، بلندپروازی با خودرو) و یا اینکه در همان نگاه اول سوگیری عمیق آن رسانه را به شما نشان میدهد (خفهخون غرب، قتلعام در جبالیا با بمبهای آمریکایی، کابوس اسراییل تعبیر شد، انصار الله به حزبالله لبنان پیوست، جنایت حرام زادگان).
این موضوع به نظر ساده را در روزهای آینده هم دنبال کنید یا اگر دسترسی به آرشیو رسانههای ایران و جهان دارید، در مورد روزهای گذشته نیز دنبال کنید. یکبار دیگر تأکید میکنم که منظور من محتوا و همدلی شما با سوگیریها نیست، منظور من مشخصاً نوع استفاده از تیتر اصلی برای برقراری ارتباط با مخاطب است.
در سالهای اخیر با کاهش اقبال مردم در ایران و جهان (البته نه به دلایل یکسان) به روزنامهها، بسیاری از مدیران رسانه این سوال را میپرسند (گاهی با کمی لحن و نگاه عاقل اندر سفیه) که چرا مردم دیگر روزنامه نمیخوانند؟ و البته که دراینبین دنبال مقصری همانند دنیای ارتباطات دیجیتال میگردند و همه گناه را به گردن آن یا افت فرهنگ عمومی میاندازند.
سوالی که باید بهجای این پرسید این است که چرا مخاطبی باید روزنامه ما را بخرد؟ ما چه چیزی را برای مخاطب فراهم میکنیم که برای او ضروری و مهم است و بدون داشتن آن احساس کمبود در سبد آگاهیاش میکند و درعینحال احساس میکند که به او احترام گذاشتهایم، قصد نداریم او را شستشوی مغزی دهیم و دیدگاه خود را بهزور تیترهای احساسی و در سالهای اخیر بیادبانه و درشت گویانه، به او تحمیل کنیم.
آیا ما در بخش خبر همان تیترهایی که او نیز در ۲۴ ساعت قبل در رسانههای مختلف دیده است را عیناً تکرار میکنیم و تنها تغییری که در آن میدهیم اضافه کردن سوگیری خود به آن است؟ یا اینکه در بخش خبر ضمن استفاده از اصول حرفهای و قدیمی روزنامهنگاری، خبر را صحت سنجی میکنیم، در بافتار قرار میدهیم و آن را تفسیر مبتنی بر واقعیت میکنیم؟ و البته که در بخش دیدگاه و تحلیل، نظرات خود را برای او بیان میکنیم.
اما حداقل در ظاهر نشان میدهیم که برای او اینقدر احترام قائل هستیم که تیتری ساده و شفاف و درست برای خبر انتخاب کنیم.
من در مواردی دیگر نیز نوشتهام و امیدوارم اگر دوستانی که در زمینه تاریخ مطبوعات ایران فعالیت میکنند، در این حرفم اشتباهی میبینند بیان کنند، که ما ریشه و بخشی از ماهیت روزنامهنگاری کشورمان بر مبنای خطابه و توصیه و ارشاد مخاطب بوده است نه اطلاعرسانی به او. در تاریخ روزنامهنگاری پیش از سالهای اخیر، شما اگر نام روزنامهنگاری را به یاد دارید، معمولاً به خاطر مقالات و نوشتههای شخصی و دیدگاههای او است و نه به خاطر گزارشگری و اطلاعرسانی خبری.
گاهی به نظر میآید دیدگاه رایج در تحریریهها (فرقی هم بین رسانههای اصلاحطلب و اصولگرا نیست) افرادی هستند – یا تحریریه با آنها در ارتباط است – که خود را دانای کل و بینیاز از هر کار اضافهای در بررسی رویداد میدانند و هر خبری که رخ دهد میتوانند بدون گزارشگری، تحقیق یا راستی آزمایی، دربارهاش تحلیل ارائه کنند و مخاطب را هم افرادی میدانند که محتاج و نیازمند ارشاد و راهنمایی ایشان هستند. اگر این در قالب یادداشتهای صفحه اول ممکن نشد در تیترهای خبری باید مخاطب را تربیت کرد.
البته این غیر از مواردی است که اصولاً تیتر و روزنامه کاری به مردم ندارد و به قول کاربران شبکههای اجتماعی، برای مخاطب خاص منتشر میشود.
بد نیست اگر نگران اعتبار رسانه هستیم گاهی نگاهی به سوابق و تجربههای موجود بیندازیم و برخی از سادهترین نکات را اصلاح کنیم. اینکه در میانه دهه دوم قرن ۲۱ باید فریاد بزنیم تیتر یک روزنامه جای فحاشی نیست و لازم نیست با استفاده از صفتهای مختلف حتماً به مخاطب یادآوری کنیم که باید چه برداشتی از خبر داشته باشد، شاید نشانه این باشد که حتی در فضای محدود موجود جای کار بیشتری برای ایجاد اعتماد حداقلی به رسانه وجود دارد و احترام به مخاطب اصلیترین رکن این بنا است.