یکی از برنامه هایی که جایش در تلویزیون ما خالی بود برنامه های از جنس Talk show یا گفنگوهایی ویژه باافراد مختلف است . نمونه بی نظیر این برنامه ها در شبکه های مختلف تلویزیونی جهان اجرا می شود که شاید یکی از مهمترین آنها برنامه معروف لری کینگ در CNNو Hard Talk در شبکه BBC است که به واسطه مطالعه دقیقی که در انتخاب میهمانان انجام می شود و تسلط اجرا کننده این برنامه ها بر موضوع نوعی سندیت اجتماعی پیدا کرده است.
امروزه بیشتر از آنکه حضور یک میهمان در برنامه لری کینگ باعث اعتبار این برنامه شود ، این حضور باعث اعتبار آن شخص خواهد شد.
در ایران نیز چندی است در مباحث سیاسی دو برنامه گفتگوی ویژه خبری شبکه ۲ سیما با اجرای مرتضی حیدری و برنامه تا نتها در شبکه خبر سعی کرده اند این نقیصه را رفع کنند اما اکثر میهمانان این برنامه ها به واسطه ذات سیاسی برنامه از میان چهره های اقتصادی ، سیاسی یا اجتماعی انتخاب می شوند.
ظهور برنامه صندلی داغ با قالب نسبتا جدید و اجرای فردی ماهر چون داریوش کاردان باعث شد تا این نقیصه تا حدی رفع شود اگرچه این برنامه با اجرای منوچهر نوذری با افت اجرایی خاصی روبرو شد اما با حضور بازیگری چون نجفی با ویژگیها و کارکتارهای شخصیتی ویژه و تحرک فراوان بار دیگر این برنامه را در معرض توجه قرار داد. اما بحث من در مورد این برنامه و نحوه اجرا و فاصله آن با استانداردهای چنین برنامه ای نیست . بحث من تنها به حول حضور یک میهمان ویژه نوروزی در این برنامه محدود می شود
حمید جدیری خداشناس
مردی که در معرفی او از صفاتی چون منجم سیاح و پژوهشگر یاد شد و از او به عنوان یککارشناس نجوم سخن به میان آمد .
نمی دانم آیا آقای خداشناس از اعطای این صفات به خود آگاه بود یا نه اما این باری از تقصیرات برنامه سازان کم نمی کند.
همانگونه که در بالا نوشتم آنچه باعث اعتبار چنین برنامه هایی در دنیای رسانه شده است تسلط و اطلاع مجری و برنامه سازان از محتوای بحث است و این همان چیزی است که در این برنامه خاص نبدش بسیار چشمگیر و تاسف برانگیز بود.
اگر مجریان و برنامه ریزان این برنامه اندکی از نجوم اگاهی داشتند صفت اخترشناس را برای فردی که نمی داند ستاره سهیل از اندکی جنوبتر از تهران دیده می شود به کار نمی بردند و صفت پژوهشگر را برای مردی ک حتی یک مقاله علمی یا حتی طرح یک پژوهش میدانی را در کارنامه خود ندارد استفاده نمی کردند.
درباره آقای خداشناس و سفرقطب جنوب داستانهای زیادی وجود دارد که به احترام حضور بابک امین تفرشی در آن سفر از بازگو کردن انها می گذرم اما چه خوب است اگر همه ما جایگاه واقعی خود را بدانیم
آقای خداشناس در جایی که مردی چون فرد اسپناک (که اتفاقا عکس او با شما زینت بخش سایت شخصی شما www.mreclipse.irاست و بسیار ادعای دوستی او را دارید )با هزاران صفحه اینترنتی مقاله و کار محاسباتی و عهده دار بودن سمت استخراج گرفتهای خورشیدی در ناسا نام سایت خود را www.mreclipse.com می گذارد . شما با چه جراتی چنین عنوانی را برای صفحه شخصی خود بر می گزینید ؟
آقای خداشناس باور کنید شما کار بزرگی را در ایران آغاز کردید . شما ثابت کردید می توان بدون کمکهای دولتی دست به کار بزرگ زد و رویاهای بزرگ دست یافتنی هستند .
باور کنید شما توانستید بسیاری از سدهای ذهنی را بشکنید و بار کنید سیاح و رصدگر گرفتهای خورشید بودن عنوان کمی نیست . چرا سعی می کنید با ورود به عرصه هایی که در آنها تبحری ندارید نام خود و ارزش کارهای خود را زیر سوال ببرید ؟
شما عاشق آسمان و گرفتهای خورشیدی هستید و این مساله قابل احترام است اما باور کنید همانقدر که این موضوع محترم است همان اندازه نیز زمانی که شما وارد مقوله چون تعریف پروژه هایی می شوید که از نظر علمی تنها می توان از واژه نامناسب مسخره برای توصیف آنها سود جست به خودتان و کار بزرگی که آغاز کرده اید ضربه می زنید .
آقای خداشناس و دست اندرکاران برنامه هایی چون صندلی داغ باور کنید جامعه نجوم ایران و به ویژه نجوم اماتوری ایران رشد چشمگیر چند سال اخیر خود را راحت به دست نیاورده است . پس بیایید اگر نمی توان چیزی بر آن افزود چهره آن را نیز خراب نکنیم .
آقای خداشناس شاید از من به خاط نوشتن این سطور ناراحت شوید اما مهم نیست . چراکه شما می توانید جایگاه بزرگی در رشد نجوم آماتوری ایران داشته باشدی و نقشی مهم را در این میانه بازی کنید اگر اسیر توهم نشوید …
از همان زمانی که بابک امین تفرشی به سفر قطب جنوب رفت یادم بود که یه ایرانی دیگه هم همراهش بود که یه سرچ کردم و رسیدم به این مطلب شما. و خیلی برام جالب بود این مقاله ی انتقادی. نمیدونم الان آقای خداشناس چه کار می کنن و کجا هستن اما امیدوارم ایشون و کلا هرکسی ادعاش به اندازه وسعش باشه نه بیشتر.