
کمتر کسی انتظارش را داشت.
میدانستیم که بار دیگر اتفاق خواهد افتاد اما شاید خوشبینانه امیدوار بودیم ما قربانی ظهور دوبارهاش نباشیم.
همهگیریهای ویروسی همدم تاریخی ما انسانها به شمار میروند. ویروسها، این ساکنان شگفتانگیز سیاره زمین، موجوداتی که در مرز تعاریف حیات، قدم بر میدارند، نقشی انکار نشدنی در تحول محیط زیست ما دارند. بخشی از اکسیژنی که هر روز تنفس میکنیم به واسطه حضور ویروسهایی است که در اقیانوسها وجود دارند. اگر همه این ویروسهای ساکن اقیانوس را در امتداد طول یکدیگر به خط کنیم، طولی به درازای 42 میلیون سال نوری را اشغال میکنند.
وقتی به جملات سرنوشتساز وجودمان که در قالب آن مارپیچ معروف در هم تنیده، نسل به نسل ویژگیهای ما را منتقل می کنند (DNA) نگاه میکنیم، میبینیم چطور ویروسهایی که در زمانی دور، اجداد ما را به خود مبتلا کرده بودند، ردِ خود را در این نقشه سازنده زندگی ما به جای گذاشتهاند و بخشی از DNA خود را درون DNA ما به یادگار گذاشتند.
روی کاغذ همه میدانستند که دیر با زود از جایی بر روی کره زمین، ویروسی تازه سر برخواهد آورد و به سرعت جهان را آلوده خواهد کرد. اما بین دانستن و قبول رویداد تفاوتی وجود دارد. این همان تفاوتی است که خود را در برخوردهای موج اول ما با همهگیری کوید-19 که حاصل ویروس SARS-CoV-2 بود بروز داد.
از چین که به نظر میرسد ویروس تازه از همنشینی نامیمونِ خفاش با موجودی دیگر زاده و به انسان منتقل شده و منشا همهگیری فعلی را رقم زد تا ایران و ایالات متحده در موج اول مواجهه خود راه انکار در پیش گرفتند. آنها که با ذهنی باز به استقبال واقعیت همهگیری رفتند و به توصیه جامعه علمی گوش دادند این روزها شاهد اثر مثبت رفتار خود هستند. آنها که دست به انکار برداشتند نیز نتیجه سوءتدبیرشان را میبینند.
تاریخ ورود: نامعلوم
ما نمیدانیم دقیقا چه زمانی ویروس وارد ایران شد. اما حدس میزنیم زمان ورود آن بسیار قبلتر از آن چیزی باشد که به طور رسمی اعلام شده است. برخی از گزارشهای تایید نشده یا بعدا انکار شده، خبر از این دارد که بخشی از جامعه درمانی و سیاسی کشور از اوایل بهمن ماه از ورود ویروس به ایران خبر داشتند.
اما آمار رسمی میگوید نخستین مورد مشکوک به مرگ ناشی از کرونا در ایران، در تهران و روز 21 بهمن اتفاق افتاده است. اما روز 30 بهمن بود که با مرگ دو شهروند در بیمارستان کامکار-عربنیا در قم شایعه ابتلای نخستین مرگها به واسطه کرونا قوت گرفت. به سرعت این خبر تکذیب و اندکی بعد تایید شد.
بدین ترتیب نخستین مرگ رسمی ابتلا به کرونا ویروس تازه یا همان SARS-CoV-2 در ایران در آخرین روز بهمن اتفاق افتاده است. همزمانی دهه آخر بهمن و روزهای اول اسفند با مراسم دهه فجر از یک سو و انتخابات مجلس شورای اسلامی، با روزهایی که خبر از توسعه کوید-19 در کشورهای مختلف می آمد، باعث شک گروهی از ناظران شد که آیا دولت، نگران از تاثیر وحشت همهگیری و تاثیری که بر دو رویداد مهم سیاسی و اجتماعی پیش رویش دارد، در اعلام این همهگیری تعلل به خرج داده است؟
پاسخی برای این پرسش وجود نداشت.
از سویی پروازهای ورودی از چین که در آن زمان کانون اصلی بحران بود ادامه یافت و حتی پروازهای متعددی از ووهان به تهران صورت گرفت.
اندکی بعد توسعه بیماری به حدی افزایش یافت که امکان کم توجهی به آن عملا امکان ناپذیر بود.
ایران به دومین کانون داغ همهگیری پس از چین بدل شد. دیگر سخنان آرام بخش فایدهای نداشت. مشاور وزیر بهداشت در حالی که همگان را به آرامش دعوت میکرد در مقابل دوربین های تلویزیونی آثار حاد شدن بیماری را از خود بروز داد. مجری پزشک خبر، که می گفت این کرونا چیزی نیست و خود من چند هفته پیش مبتلا شده و بدون مشکل خوب شدم، تنها چند روز بعد و این بار واقعا به ویروس مبتلا و خانه نشین شد.
کمکم برخی از سیاستهای توصیه شده سازمانهای بهداشتی به عرصه عمل در آمد. برخی از پروازها لغو، برخی از ادارات و مدارس تعطیل، نمازهای جمعه لغو و برخی از مراکز مذهبی تعطیل شدند که البته هیچ کدام از این اقدامها بی دردسر هم نبود. از یک سو کسانی این ویروس و شیوع آن را توطئه جهانی علیه ایران میدانستند. زمانی بعدتر آن را محصولی دست ساز بشر دانسته و سپس آن را با اعتقادات دینی و سیاسی گره زدند.
SARS-CoV-2 اما بیتوجه به همه این داد و قالها به دنبال میزبانهای تازهای میگشت که به واسطه آنها تنها وظیفهای که بر عهده دارد را به بهترین نحو انجام دهد: ورود به سلولهای تازه و یافتن میزبانهایی نو و تکثیر بیشتر.
دنیا سیاستهای متفاوتی را برای مقابله با این همهگیری در پیش گرفت. اما شاید تنها نقطه مشترک در همه این سیاستها ارائه آمار دقیق بود.
به رسمیت شناختن مسأله اولین گام در مسیر مقابله با آن
بدون داده و بدون اطلاعات نه تنها مردم که قربانیان اصلی این بیماری هستند نمیدانند در چه آبی شنا میکنند که تصمیم گیریهای سیاسی و فرهنگی و اقتصادی به شکل کور دنبال خواهد شد. بدون انتشار دقیق آمار، مردم نمیدانند وضعیت بحران در کشور و شهر و محلهاشان چگونه است. آیا سیاستهای موجود پاسخگو بوده یا باید درخواست تغییر آنها را داشته باشند، آیا مکانهایی که قصد دارند به آن سفر کنند – چه به جبر یا اختیار – امن است یا نه؟ و اینکه آیا شرایط محلشان به گونهای هست که کار و کسب خود را باز کنند یا لازم است که به تعطیلی خود خواسته ادامه دهند؟
سیاست مشترک در تمام دنیا انتشار دقیق اطلاعات بود. آمار مبتلایان، تعداد آزمایش های انجام شده، تعداد مرگ ناشی از بیماری، به تفکیک نه تنها کشور و استان و ایالت که به تفکیک شهر و محله منتشر می شدند و میشوند. در ایران نیز با آغاز همهگیری، وزارت بهداشت شروع به انتشار آمار به تفکیک استان ها نمود. اما وقتی برخی از کارشناسان نسبت به اینکه داده ها با روند جهانی سازگاری ندارد و برای مثال اشاره کردند، آمار رسمی ابتلا در ایران در دوره ابتدایی اعلام، بر خلاف روند توسعه ویروسی نشانی از رشد نمایی ویروس نیست و نمودار ابتلا به شکل خطی تغییر می کند، نه تنها وزارت بهداشت دست به شفاف سازی نزد که پس از مدتی اعلام کرد حتی اعلام آمار استانی را نیز متوقف خواهد کرد. از آن به بعد هر روز تنها آمار ابتلاهای تازه و مرگ ناشی از آن در مقیاس کشوری اعلام شده است.
این تصمیم همراه با برخی از اخبار نیمه معتبری مانند اینکه به برخی از پزشکان قانونی توصیه شده علت مرگ افراد را تنها زمانی کرونا بزنند که مجوزهایی را از برخی از نهادهای امنیتی گرفته باشند، به شک عمومی بیشتر دامن زد.
در پاسخ بار دیگر وزارت بهداشت به جای تاکید بر شفاف کردن تنها به اعلام این موضوع اکتفا کرد که داده ها همین است که میگوییم و لاغیر.
در این بین افرادی که داستان کرونا را دنبال می کنند سعی داشتند تا با دنبال کردن منابعی غیر مستقیم شاید نشانه ای از آمار واقعی پیدا کنند.
رد مرگ را دنبال کنید تا به مرگ برسید
یک راه، دنبال کردن آمار مرگ و میر بود.
مرجع اعلام این آمار نیز اداره ثبت احوال کشور است. جایی که در آن می توانید، آمار تفکیکی فصلی مرگ و میر را برای سال های مختلف و البته با فرمتهایی غیر همسان به دست بیاورید. از سال 1392 به بعد این دادهها در قالب فایلهای جدول بندی شده در 5 صفحه (آمار چهار فصل و کل سال) به تفکیک استان منتشر میشود.
اگر ما آمار دقیق مرگ و میر را به تفکیک تاریخ داشته باشیم و آن را در مقیاس زمانی بگذرایم، روند یا تِرِندی از تغییرات به دست میآید که با دقت قابل قبولی می تواند، عددی که برای سال یا فصل بعد انتظار داریم را پیش بینی کند.
اگر بین عدد پیش بینی شده و عدد اعلام شده اختلافی فاحش وجود داشته باشد ممکن است بتواینم سرنخی از عاملی ویژه را پیدا کنیم که در تغییر این روند نقش داشته است.
ستون گمشده زمستان 1398
اما زمانی که خبرنگاران برای دریافت این داده ها به وبسایت اداره ثبت احوال مراجعه کردند متوجه شدند که در پرونده ای که به سال 1398 مربوط است بخش زمستان این سال خالی مانده است. پیگیری های متعدد در ابتدا بی پاسخ ماند و در نهایت جوابی که اداره ثبت احوال به یکی از خبرنگاران پیگیر این موضوع داد، این بود که دلیل عدم وجود این ستون دستور شورای عالی امنیت ملی، وزرات بهداشت و ستاد کرونا است. این موضوع تنها مختص به ثبت احوال هم نبود و حتی آرامستانهایی مانند بهشت زهرا نیز از ارائه آمار تدفین طفره میرفتند.
بدیهی است که هیچ تفسیری جز خطا بودن داده های رسمی را نمی توان از چنان ادعایی برداشت کرد.
پس از چند روز سرانجام اداره ثبت احوال هفته گذشته فهرست درگذشتگان زمستان 1398 را نیز منتشر کرد.
این انتشار دیرهنگام خود بستری برای ایجاد شبهه در ماهیت داده ها به همراه دارد. با این وجود این آمار معتبرترین دادهای است که تا کنون در اختیار داریم. اما نگاهی به این دادهها آیا کمکی به درک واقعیت موجود خواهد کرد؟ در ادامه سعی کردهایم نگاهی به این اعداد بیندازیم.
بیایید با مرور برخی از نکات در نظر گرفته شده در این محاسبات آغاز کنیم.
- در داده های اداره ثبت احوال در هر سال دو عدد وجود دارد. یکی آمار کلی فوت و دیگری کل اسناد فوت. تفاوت این دو قاعدتا باید به زمان ثبت فوت و زمان وقوع فوت یا تفاوت محل فوت و مکان ثبت برگردد. با این وجود تماس من برای مطمئن شدن از این موضوع به نتیجه نرسید و برای همین در همه محاسبات بعدی برای هر نقطه هر دو عدد را به طور مجزا بررسی کردهام. هرجا عدد کل گفته شده منظور اشاره سازمان ثبت احوال به کل تعداد و اسناد یا Doc اشاره به ستون مجموع اسناد در داده های سازمان ثبت احوال است.
- همه این داده ها بر اساس اطلاعات منتشر شده سازمان ثبت احوال است.
- اطلاعات کرونا مربوط به آمار ارائه شده رسمی از سوی وزارت بهداشت است.
قدم اول بعد از انتشار اعداد مربوط به زمستان 1398 مقایسه مستقیم این اعداد بود.
برای این منظور و با توجه به اینکه عوامل فصلی در تغییر نرخ مرگ و میر نقش دارد و برای مثال مقایسه بهار با زمستان به دلیل تغییر این پارامترها (روزهای تعطیل، سفرها، وضعیت آب و هوا و امثال آن) ممکن است خطا ایجاد کند در این بررسی آمار مربوط به زمستانها با هم مقایسه شده است. همچنین به دلیل یک دست نبودن دادهها پیش از سال 1392، این سال را به عنوان مبدا انتخاب کردهایم.
مرگ در ایران از 1392 تا 1398
قبل از اینکه اعداد را بر مبنای دادههای هر استان و به شکل تفکیکی بررسی کنیم این عدد را برای کل ایران در طول زمستان های سال 1392 تا 1398 مقایسه کردهایم
نمودارهای زیر تغییرات را بر مبنای دو پارامتر کل مرگ ها (نمودار آبی) و ثبت فوت (نمودار نارنجی) نشان می دهد


زمستان سیاه 1393
نگاهی گذرا به دو بازنمایی فوق، پیش از آنکه نوبت به سال 1398 برسد، دو نکته قابل توجه را آشکار میکند. یکی افزایش ملموس ترند یا روند مرگ و میر بین پیش و پس از سال 1395 است. نکته دوم اما نکته شاید مهمتری باشد.
در سال 1393 و به طور خاص در زمستان 1393 ما شاهد جهشی قابل توجه و بزرگ هم در تعداد کل مرگ و هم به طور خاص در کل اسناد مرگ هستیم. این جهش اگر تنها به دادههای مربوط به اسناد محدود بود شاید می شد آن را به تغییر آرشیو یا نحوه صدور سند یا چیزی شبیه آن ربط داد. اما این تغییر با مقیاس کمتری در مجموع فوتیها نیز مشاهده میشود. اگرچه ممکن است بخشی از این تغییر به مسائل اداری بازگردد اما این جهش علامت سوالی است که جای فکر دارد.
در جدول زیر سعی شده است این تغییرات را بر مبنای هر دو پارامتر اسناد و مجموع فوت، بر حسب هر استان مرتب کرده و سپس عدد کل سال 1393 ( و نه فقط زمستان این سال) در هر ستون از معادل آن در 1394 کم شود. قاعدتا با توجه به افزایش نرخ جمعیت و افزایش قابل انتظار تعداد مرگ و میر و بالارفتن هرم سنی انتظار داریم که تفاضل درگذشتگان میان سال 1394 و 1393 مثبت باشد (به عبارت دیگر عدد درگذشتگان 1394 باید بیشتر از 1393 باشد). اما این گونه نیست.

برای مثال برای کل ایران مجموع درگذشتگان در سال 1393، عدد 15578 نفر بیشتر از سال بعد بوده است. همچنین تعداد اسناد ثبت مرگ در این سال حدود 70 هزار مورد بیشتر از سال بعد خود بوده است.
آیا در سال 1393 و به خصوص زمستان آن اتفاقی غیر منتظره باعث این جهش شده است؟
آمار متهم میکند: کرونا مظنون شماره 1
احتمالا مظنون اصلی یکی از اعضا خاندان ویروسهای کرونا باشد.
ویروس MERS-CoV یا کرونا ویروس عامل سندروم تنفسی خاور میانه، سال 2012 برای نخستین بار کشف شد. این ویروس از خانواده کرونا است که این روزها ما را گرفتار خود کرده است و همانند خویشاوند خود، از خفاشها نشات گرفته بود.
در جایی خفاشی این ویروس را به شتر منتقل کرده و ویروس از طریق شتر به انسان انتقال یافته بود. MERS از آن زمان تا کنون با ما است و هر ازچندگاهی شیوعی محلی را ایجاد میکند. از جمله در سال 2015 در کره جنوبی و 2018 در عربستان سعودی این ویروس طغیانی البته با دامنه کمتر داشت. در سال 2014 سازمان بهداشت جهانی اعلام کرد که گزارشهایی از شیوع مرس در عربستان سعودی دریافت کرده است. بر اساس این گزارش عربستان از چندین مورد ابتلا و مرگ ناشی از این بیماری خبر داده بود. شیوه سال 2014 یکی از شیوعهای قابل توجه مرس بوده است.
گزارش سازمان بهداشت جهانی از بروز دوباره مرس در عربستان مربوط به موج دوم آن سال است. تاریخ این اعلام مطابق 7 ذیالحجه 1435 قمری است. اوج روزهای حج واجب که زائران از سراسر جهان به زیارت مکانهای مقدس عربستان رفته بودند. اگرچه در گزارش اولیه اشارهای به شیوع در مکه و مدینه نیست اما مطمئنیم که این ویروس راه خود را به این دو شهر نیز باز کرده بود. و البته از قبلتر گزارشهایی از شیوع در جده که دروازه ورودی بسیاری مسافران حج عمره و حج واجب است گزارش شده بود.
نیاز چندانی به گمانه زنی نیست. ما به واقع میدانیم، که ویروس مرس چند ماه پیش از آن پای خود را به ایران باز کرده بود. بر اساس گزارشهای وزارت بهداشت این ویروس از طریق زائران حج عمره در اردیبهشت ماه به ایران رسیده و حداقل 6 نفر را در استان کرمان آلوده کرده بوده است. روزنامه همشهری در اواخر اردیبهشت 1393 از آلوده شدن احتمالی 1600 نفر در ایران و مرگ 5 نفر گزارش داده بود.
در آن زمان نیز داستان به شکل فعلی به جریان افتاد . سایت تابناک در گزارشی در خرداد ماه این سال از عدم شفافیت وزارت بهداشت در باره ویروس مرس انتقاد کرد. با وجود این نگرانی ها اعزام زایرین به حج ادامه یافت.
عمده اخبار این بازه زمانی در ایران بر عربستان سعودی تمرکز دارد و اگرچه از وجود ویروس و توسعه آن در ایران مطمئن هستیم اما کمتر اخباری از پیگیری دائم این بیماری به چشم می خورد.
بدین ترتیب به نظر میرسد، مرس در آن سال با سکوت بیشتری نسبت به خویشاوند تازه خود دست به قتل عام مردم زده باشد. اینکه چرا در ان دوره به این همهگیری به اندازه SARS-CoV-2 توجه نشد شاید به این مساله برگردد که شیوع و گسترش آن به اندازه امروز نبود و به خصوص به دلیل عدم توسعه جدی در غرب توجه جدی رسانههای منبع را به خود جلب نکرد.
اگر (و البته که این اگر بسیار مهمی است) این جهش در اعداد در زمستان (و در کل) سال 1393 به واسطه درگذشتگان ناشی از ابتلا به ویروس MERS-CoV باشد و حتی اگر درصدی از آن به این بیماری اختصاص داشته باشد، باید این اعداد زنگ خطری فوق العاده را درباره چشم انداز کوید-19 برای ما به صدا درآورد و از آن مهمتر این پرسش را پیش روی مسئولان بگذارد که با وجود این سابقه و تجربه چرا آماده این همه گیری نبودیم؟ و با آن تجربه چرا بار دیگر مسیرعدم شفافیت در اطلاع رسانی آمار را در پیش گرفتهایم؟
متاسفانه ساختار پاسخگویی فعلی وزارت بهداشت و نهادهای وابسته به خصوص برای کسانی که خارج از مرزهای ایران زندگی می کنند پیچیده و دشوار است. همکاران ما در ایران شاید بتوانند با دسترسی بهتر به مقامات یا آرشیوهای موجود و همچنین استفاده از امکان قانون دسترسی آزاد به اطلاعات در پاسخ دادن قطعی تر به این پرسش که تا چه حد ویروس کرونا مرس عامل جهش تعداد مرگ ها در سال 1393 بوده است کمک کنند.
بازگشت به 1398
در ادامه بر مبنای آمار موجود در باره مرگ (اسناد و جمع کل) زمستان های سال های 1392 تا 1398 را به تفکیک استان مقایسه شده است.
نمودار زیرین بر مبنای اعدادی است که اداره ثبت احوال در قالب مجموع درگذشتگان منتشر کرده است

و این یکی نمودار بر اساس مجموع تعداد فوتی ها است

و البته هر دو نمودار تنها مربوط به زمستانهای سال 1392 تا 1398 هستند.
همانطور که می بینید نمودار نارنجی رنگ که متعلق به زمستان سال 1393 است افزایش چشمگیری در برخی از استانها نشان می دهد. اما اکنون توجه خود را به خط بنفش یا ستون معرف زمستان 1398 جلب کنیم.
همانطور که میبینید آمار با تاخیر اعلام شده زمستان 1398 نشان از جهشهایی در استانهای اصفهان، تهران، قم، گلستان، گیلان و مازندران دارد. در بقیه موارد تغییرات مرگ در زمستان 1398 نسبت به زمستان قبل چشمگیر نیست. به همین دلیل هم تمرکز ادامه این یادداشت بر این شش استان است.
پیشبینی در مقابل اعداد رسمی
در ادامه شاهد محاسبات و جدول هایی هستید که برای این شش استان و کل ایران صورت گرفته است. در هر بخش شما نمودار حاصل از پیش بینی ترند یا روند فوت در زمستان 1398 بر مبنای داده های سال 1392 تا 1397 را می بینید. در مورد هر یک از استان ها و کل ایران ما مدلی را بر مبنای داده های زمستان 1392 تا 1397 ایجاد کردیم که با اطمینان 95 درصد بتواند نقطه بعدی این روند را پیش بینی کند. به عبارتی داده اعلام شده سال 1398 را از فهزست داده ها خود حذف کردیم و سعی کردیم بازه ای که باید این عدد در ان قرار بگیرد را تخمین بزنیم.
نکته مهم در این بین این است که به خصوص در آمار کلی ایران و استان گلستان به دلیل جهش فوق العاده زمستان 1393 دقت مدل و بازه خطای آن افزایش یافته است.
در هر مورد ضمن ارائه نمودار پیش بینی زمستان 1398 (برای هر دو ستون مجموع و اسناد فوت) کرانههای بالایی و پایینی پیشبینی شده را در نظر گرفته و سپس تفاضل میان عدد اعلام شده از سوی سازمان ثبت احوال با کرانه بالایی پیش بینی را محاسبه کردیم. این جداول و محاسبات را در ادامه می بینید.
ایران
اسناد
پیش بینی ترند زمستان (اطمینان 95 درصد) برای سال 1398

کرانه پایینی 90602.12 – کرانه بالایی 106652.70 – عدد اعلام شده 105788 – تفاوت با حد بالای پیش بینی 864.7 منفی
جمع
پیش بینی ترند زمستان (اطمینان 95 درصد) برای سال 1398

کرانه پایینی 97033.92 – کرانه بالایی 106157.52 – عدد رسمی 105447 – فاصله با حد بالایی تخمین: منفی 710.52
استانها
اصفهان
اسناد
پیش بینی ترند زمستان (اطمینان 95 درصد) برای سال 1398

کرانه بالایی 7060.8 – کرانه پایینی 6006.51 – عدد رسمی 6729– فاصله با کرانه بالایی تخمین: -331.8
جمع کل
پیش بینی ترند زمستان (اطمینان 95 درصد) برای سال 1398

کرانه بالایی 6942.34 – کرانه پایینی 5976.83 – عدد رسمی 6681
فاصله با کرانه بالایی تخمین: -261.34
تهران
اسناد
پیش بینی ترند زمستان (اطمینان 95 درصد) برای سال 1398

کرانه بالایی 16542.08 – کرانه پایینی 14946.16 – عدد رسمی 16773
فاصله با کرانه بالایی تخمین: 230.92+
جمع کل
پیش بینی ترند زمستان (اطمینان 95 درصد) برای سال 1398

کرانه بالایی 16495.49 – کرانه پایینی 14944.59 – عدد رسمی 16676
فاصله با کرانه بالایی تخمین: 180.51+
قم
اسناد
پیش بینی ترند زمستان (اطمینان 95 درصد) برای سال 1398

کرانه بالایی 1669.35 – کرانه پایینی 1562.28 – عدد رسمی 2305
فاصله با کرانه بالایی تخمین: 635.65+
جمع کل
پیش بینی ترند زمستان (اطمینان 95 درصد) برای سال 1398

کرانه بالایی 1667.75 – کرانه پایینی 1561.29 – عدد رسمی 2301
فاصله با کرانه بالایی تخمین: 633.25+
گلستان
اسناد
پیش بینی ترند زمستان (اطمینان 95 درصد) برای سال 1398

کرانه بالایی 2347.37 – کرانه پایینی 889.26 – عدد رسمی 2947
فاصله با کرانه بالایی تخمین: +599.63
به دلیل جهش بالای سال 1393 در استان گلستان بازه پیش بینی سال 1398 نیز گسترده شده است
جمع کل
پیش بینی ترند زمستان (اطمینان 95 درصد) برای سال 1398

کرانه بالایی 2357.76 – کرانه پایینی 1789.25- عدد رسمی 2941
فاصله با کرانه بالایی تخمین:+583.24
گیلان
اسناد
پیش بینی ترند زمستان (اطمینان 95 درصد) برای سال 1398

کرانه بالایی 4766.17 – کرانه پایینی 4289.23 – عدد رسمی 5937
فاصله با کرانه بالایی تخمین: 1137.83+
جمع کل
پیش بینی ترند زمستان 1393 (اطمینان 95 درصد) برای سال 1398

کرانه بالایی 4765.32 – کرانه پایینی 4287.34 – عدد رسمی 5936
فاصله با کرانه بالایی تخمین: 1170.68+
مازندران
اسناد
پیش بینی ترند زمستان (اطمینان 95 درصد) برای سال 1398

کرانه بالایی 4689.86 – کرانه پایینی 4118.95 – عدد رسمی 5274
فاصله با کرانه بالایی تخمین: +584.14
جمع کل
پیش بینی ترند زمستان (اطمینان 95 درصد) برای سال 1398

کرانه بالایی 4686.75 – کرانه پایینی 4109.22 – عدد رسمی 5261
فاصله با کرانه بالایی تخمین: +574.25
همانطور که مشاهده می کنید در مورد آمار کل ایران و استان اصفهان عدد اعلام شده برای درگذشتگان زمستان 1393 (چه در کل و چه در اسناد) در بازه تخمین ما قرار دارد.
البته یادآوری مجدد اینکه به دلیل جهش بزرگ زمستان 1393 بازه تخمین کل برای ایران گشودهتر و غیر دقیقتر بود ضروری است. در هر دو موارد تعداد درگذشتگان از میانه بازه پیش بینی شده بالاتر است اما به هر حال درون بازه قابل قبول جای میگیرد.
اوضاع اما برای برخی از استانهایی که می دانیم ضربه سنگینتری از کوید-19 خوردهاند و در موج اول بیشتر مورد آسیب قرار گرفتهاند اینگونه نیست. در هر پنج5 استان تهران، قم، گلستان، مازندران و گیلان، عدد اعلام شده برای درگذشتگان از کرانه بالایی پیش بینی بر مبنای سال های قبل بالاتر است. این امری طبیعی است و انتظار داریم به واسطه شیوع کرونا اتفاق افتاده باشد اما مشکل اندکی بعد ظهور میکند.
جدول زیر این میزان بالاتر بودن عدد اعلام شده از سوی سازمان ثبت احوال و کرانه بالایی پیش بینی را نشان می دهد. تکرار این موضوع بیضرر است که این عدد نشان دهنده میزان افزایش نسبت به بالاترین حد پیشبینی برای این زمستان بوده است.

باید در نظر داشت که حداقل با مرور خبرهای روز به نظر نمیرسد عامل اضافهای چون افزایش سفرهای جادهای (که احتمالا با کاهش آن و در نتیجه تصادفات ناشی از آن هم مواجه بودهایم)، طغیان دریا، سیل، زلزله، آلودگی هوا یا میزان خشونتهای منجر به مرگ نقشی در این استان ها در زمستان سال نقشی در افزایش تعداد مرگ داشته باشد. تنها عامل چشمگیری که به طور خاص در این استان ها شاهد آن بودیم شیوع کرونا است.
این اعداد با ابراز خطرهایی که به خصوص در آغاز زمستان و با تعطیلات بهمن و اسفند رخ داد و هشدارهایی که در مورد سفر به مناطق شمالی داده می شد و از سوی دیگر در نظر گرفتن اینکه قم کانون ورودی ویروس به ایران به شمار می آید سازگاری دارد.
اما بخش نگران کننده این تصویر در جایی است که این اعداد را با آمار رسمی و خط زمانی اعلام شده مقایسه میکنیم.
همانطور که پیشتر اشاره شد، بر اساس داده های رسمی وزارت بهداشت، نخستین مرگ ناشی از کرونا روز 30 بهمن ماه رخ داده است (یک مورد مشکوک پیش از آن و در 21 بهمن گزارش شده است). بدین ترتیب تمام مرگ ناشی از کرونا در زمستان 1398 مرتبط به تنها یک ماه اسفند است. (بر اساس ادعای وزارت بهداشت).
با گشتن در میان آمارهایی که تا پیش از فروردین 1399 درباره شیوع و میزان مرگ و میر ناشی از کرونا در کشور اعلام شده است متوجه میشویم که وزارت بهداشت ایران اعلام داشته به طور رسمی در کل زمستان 1398 (تا 20 مارس 2020) کل درگذشتگان ناشی از کرونا در کل کشور 1433 نفر بوده است.
این عدد تنها معادل نیمی از عدد افزودهای است که ما تنها برای پنج استان به دست آورده ایم. به عبارت دیگر ترکیبی از کوید-19 و عامل مجهولی باعث شده است تعداد مرگ زمستان 1398 این پنج استان، نسبت به بدبینانه ترین پیش بینی بر مبنای روند قبلی، حدود 3 هزار مورد افزایش یابد. از این بین تقریبا نیمی از آن طبق آمار رسمی مربوط به کرونا – اما در کل کشور – است.
البته به طور منطقی این امکان وجود دارد که دلایل دیگری در افزایش مرگ در این استان ها و بالاتر بردن آن از مقدار پیش بینی شده نقش بازی کرده باشد اما چنین عاملی را هنوز نمی شناسیم.
به عبارتی ما با دو گزینه مواجه هستیم: الف) اینکه آمار مرگ ناشی ازکوید-19 به دلایلی (عمدی یا غیر عمدی) اشتباه اعلام شده باشد یا ب) عامل مرگ دیگری در همان استانهایی که موج شدید مواجهه با کوید-19 را داشتند بیش از آن دست به قتل هموطنانمان زده است. در غیاب هیج نشانهای از گزینه ب شاید منطقی ترین انتخاب گزینه الف باشد.
این مقایسه نشان می دهد که در حالت بسیار خوشبینانه آمار رسمی مرگ ناشی از کرونا به دلایل مختلف (از جمله شاید به دلیل کم بودن تست ها، ثبت علت مرگ به واسطه یکی از عوامل جنبی، یا در بدگمان ترین حالت دستکاری آمارها) بسیار پایین تر از آن چیزی است که در دنیای واقعی اتفاق می افتد.
سوالهایی برای پرسیدن
این مقایسه به تنهایی نه میتواند علت قطعی افزایش مرگ سال 1393 را توجیه کند و نه الزاما تایید کننده میزان تفاوت مرگ ناشی از کرونا بین آمار رسمی و غیر رسمی در زمستان 1398 باشد. اما در هر دو مورد بر این نیاز تاکید می کند که تا چه حد به آمار و داده های شفاف نیاز داریم. آمار و داده های شفاف نه تنها به مسئولان و مردم کمک می کند تا با ارزیابی درست از خطر تصمیمات منطقی بگیرند، که باعث افزایش اعتماد می شود.
در نهایت باید به یاد داشته باشیم در دنیای امروز زمانی که می توان داده ها را پنهان کرد روز به روز کوتاهتر می شود و دیر یا زود آمار و داده ها آشکار خواهد شد.
آنچه امروز می تواند اعلامش باعث اعتماد شود، اگر فردا منتشر شود بیشتر بر بیاعتمادی دامن خواهد زد.
این یادداشت را باید با تکرار دو سوال اصلی به پایان برد.
در سال 1393 و به خصوص زمستان 1393 چه عاملی باعث افزایش ثبت مرگ و میر در ایران شده است؟ اگر دلیلش مرس است، چرا از ان به اندازه کافی نیاموختیم؟
چه چیزی دلیل افزایش بیشتر از انتظار مرگ و میر در زمستان 1398 و در بین پنج استان اشاره شده است و اگر این افزایش ناشی از کوید-19 است چرا این اعداد با آمار رسمی اعلام شده سازگاری ندارند.
درود جناب ناظمی
تحلیلی که با آما منتشر شده کردید از لحاظ آماری و تکنیکال مشکلی نداشت.ونکاتی رو که ذکر کردید نه برای ایران بلکه برای اکثر کشور های جهان این گونه بود حتی در چین هم مخفی کاری هایی در این زمینه بود.اما اگر ضریب اعتماد مردم به وزارت بهداشت بالاتر میرفت و به توصیه هایی که در سطح جهانی اعلام میشود عمل کنند اوضاع متفاوت خواهد بود.سپاس
بله در مورد زمستان امسال و کلا آما رو ابتلای به کرونا همه جای دنیا داریم متوجه می شویم که عدد شیوع و مرگ بالاتر از اعدادی است که به دست آمده و منتشر شده. واقعا این می تواند غیر عمدی باشد. یعنی به نظرم حتی پنهان کاری هم ممکنه نباشد. اینکه ما چون تست کم داریم یا زمان را اشتباه تشخیص دادیم شاید برخی از موارد از زیر چشممان در رفته. شاید تنها انتقاد به بخش رایج ماجرا این است که چرا انتشار داده ها دایم محدود تر می شود. درمورد سال 1393 اما اطلاعاتم خیلی کمه و فقط در حد سوال هست. می دانیم یک به قول خارجی ها کورولیشینی بین مرس و مرگ وجود دارد اما ممکنه واقعا این ارتباط علت و معلوم نباشد
باز هم ممنون
عالی بود استاد ناظمی
عالی بود نکته جالب در مورد سال ۹۳ است که میتواند پاسخی برای معمای عدم ابتلای بسیاری از ناقلین ویروس و یا ابتلا به صورت بسیار خفیف را پاسخ دهد
بسیار عالی بود استاد
با سلام. بحث بسیار جامع و کاملی بود که جای آن در بین تحلیل ها و گزارش های مربوط به کرونا واقعا خالی بود. سپاس فراوان از تیزبینی و درایت حضرتعالی
تحلیلی جامع و ارزشمند بود و سؤالاتی مطرح شد که باید پاسخ داده شود و بررسی شود. هم پرونده سال ۱۳۹۸ و هم پروندهی قدیمیتر سال ۱۳۹۳.
ممنون. متاسفانه من دسترسی ندارم. کاش دسوتانی که در ایران هستند حال یا از طریق ارتباط با وزارت بهداشت یا فرم دسترسی آزاد به اطلاعات به طور خاص برای آمار فوت شدگان مرس 1393 پیگیری کنند.
با سلام
اینطور که شنیده ام متاسفانه یک سری از بیماران مبتلا به کوید-۱۹ پس از مرخصی از بیمارستان بر اثر سکته قلبی فوت میکنند(یا حتی قبل از مراجعه به بیمارستان و همینطور عدم تشخیص) و پزشکی قانونی علت مرگ را کرونا ثبت نمیکند. آیا مواردی این چنینی در ثبت علت فوت میتواند از دلایل تفاوت در آمار درگذشتگان بر اثر کوید-۱۹ باشد؟
متوجه شدم که در حالت خوشبینانه که فرض کردید، گفتید که: این عامل میتواند از دلایلی همچون کم بودن تست ها، ثبت علت مرگ به واسطه یکی از عوامل جنبی، محسوب شود.
با تشکر
این یکی از دلایل هست. به خصوص یک یا زنگرانی ها این است که تا جایی که می دانم ییک از داروهای رایج که به بیماران داده می شود ، هیدروکسی کلروکویین است که اخیرا معلوم شده نه تنها تاثیری د ربهبود ندارد که منجر به ایست قلبی می شود
بله، در عوارض جانبی این دارو، مشکلات قلبی ذکر شده. این دارو حتی برای بیماران مشکوک به کرونا هم تجویز شده(شاهد مثال یکی از دوستانم که در زمان اوج شیوع کرونا با داشتن علایم سرماخوردگی، چند بار به پزشک مراجعه میکنن و این دارو براشون تجویز میشه).
ولی، گویا مصرف همزمان با آزیترومایسین برای درمان کرونا موثر بوده است.
همین الان خواندم که کارآزمایی بالینی جدید برای ارزیابی هیدروکسی کلروکین همراه با آزیترومایسین توسط NHI شروع شد. تا حالا استفاده از این دو دارو برای درمان کرونا نتایج متناقضی ایجاد کرده.
آیا میتوان نتیجه گرفت که لزوما مبدا شیوع ویروس کرونا تنها از یک استان نبوده است؟ گیلان هم میتواند یکی از گزینهها باشد؟
آقای ناظمی شرایط کرونا با بقیه متفاوته و یک مورد بینظیره ، اینم باید مدنظر قرار داد.
در باقی بیماریها راه انتقال و پیشگیری منجر به قرنطینه یا دورکاری یا تعطیلی کشور(ها) نمیشد اونم به این وسعت که دو گزینه بیشتر روی میز نیست:
۱. درصورت قرنطینه مشکلات معیشتی مالی و اقتصادی سنگینی روی دوش جامعه بزاره و اقتصاد و حتی سبک زندگی افراد جامعه رو تغییر بده
و
۲.درصورت شکستن قرنطینه هم نمیشه چندان به افراد که از اقشار مختلف جامعه با تفاپت در سطح درآمد،سواد،امکان رعایت نکات پیشگیری کننده و غیره و غیره هستن ایرادی گرفت فقط میشه به استفاده از ابزار پیشگیری «توصیه» یا حتی «اجبار» کرد.
میزان صحت اطلاعات و آمار رسمی اعلام شده با میزان توانایی کشور(ها) نسبت به مقابله و پیشگیری با شیوع هم بستگی داره که درباره کرونا همگی درمانده شدن .
صحت اعلام اطلاعات با میزان «احساس امنیت» و «کفایت»از اعلام اون هم رابطه داره و همچنین پاسخگویی به سوال بزرگ :
حالا چه کنیم
جواب حالا چه کنیم برای کرونا همونطور که گفتم هرچی که باشه بازی دو سر باخته ، هم برای جامعه هم « ابعاد مختلف زیست جامعه».