اگر حوادث سیاسی و اجتماعی فرصتی دهد شاید شما هم نگاهی به خبرهای علمی بیاندازید و حتما در این میانه خبر موفقیت های مخترعان ایرانی جان و روح شما را نیز نوازش می دهد.
اگر این طور است باید بیشتر دقت کنید. اگرچه بسیاری از این خبرها ریشه در حقیقت دارد اما برخی دیگر را تنها می توان در بهترین حالت در رده شوخی های بی مزه طبقه بندی کرد.بیایید سر خط چند خبر علمی به ظاهر معتبر را با هم مرور کنیم.
براساس خبری که روز شنبه منتشر شد جوانی در یکی از شهرها ماهواره ای ویژه را طراحی و ساخته بود؛ ماهواره ای بسیار ویژه که براساس این گزارش ، به پرتابگر احتیاجی نداشت.
با نوعی بالن به فضا می رفت. در مداری بالا قرار می گرفت. امکانات عکسبرداری و ضد جاسوسی داشت.
می توانست از تمام نقاط جهان عکاسی کند و بنابراین در ارتفاعی بسیار بالا حرکت می کرده است (احتمالا مدار قطبی) و از هیچ منبع انرژی سود نمی جست ! و البته بسیاری از مشخصات دیگر هیجان انگیز.یک خبرگزاری رسمی هم از اختراع موتور دوگانه سوز آب و بنزین از سوی دو جوان بنابی خبر داد که بر مبنای آن خودروها می توانند با کمک هیدروژن حاصل از الکترولیز آب به راه خود ادامه دهند.
در گزارشی دیگر به نقل از ایرنا، مدیر عامل یک شرکت خودروسازی (نمی دانم این شرکت چه خودروهایی می سازد اما همین قدر می دانم که این شرکت گویا در نیشابور است و بر خلاف آنچه انتظار می رود تنها نشانی آن در جهان مجازی ، وبلاگ و نه وب سایت در یک ارائه دهنده سرویس های رایگان فارسی و پست الکترونیکی در سایت یاهو است) اعلام کرد که این شرکت موفق به ساخت خودرو و قطارهایی شده است که نیاز به هیچ گونه موتوری ندارند و تنها با کمک قوانین فیزیک!!! حرکت می کنند.
جالب و شاید دردناک این جا ست که همه این موارد گواهی ثبت اختراع دارند و خبر آن از سوی رسانه های رسمی کشور اعلام شده است.
متاسفانه آنچه خواندید واقعی بود و ما هرروز در میان سیلی از خبرهای این چنین غرق می شویم و این تنها مشتی نمونه خروار بود. دوست عزیزی که ماهواره ساخته است فراموش کرده است که نمی توان با بالن ماهواره به فضا (فضا بنا بر تعریف از مرز ۱۰۰ کیلومتری زمین آغاز می شود) فرستاد چون وقتی فشار هوا کاهش یابد و جو رقیق شود بالن شما کارایی ندارد و اگر بخواهید از نقاط جهان عکاسی کنید باید در مداری مانند مدار قطبی قرار بگیرید که ارتفاع آن بسیار بیشتر از سقف پرواز بالن های هواشناسی یا رصدی است که در ارتفاع پایین پرواز می کنند و برای راه انداختن سیستم های اندازه گیری ، عکاسی ، ارتباطی و… نیاز به منبع انرژی دارید که معمولا از صفحات خورشیدی یا باتری های درونی استفاده می شود و از همه جالب تر ادعای غیر قابل ردیابی بودن آن است در حالی که اگر قدم در فضا بگذارید همه مشخصات ماهواره شما را خواهند دانست.
مخترعان سیستم دوگانه سوز نیز فراموش کرده اند ایده آنها اگرچه منطقی به نظر می رسد اما هنوز در جهان هزینه های چندین میلیارد دلاری در حال پیگیری است که بتوانند موتوری اقتصادی و کارآمد هیدروژن سوز بسازند و هنوز راه طولانی در پیش است و تنها کافی است سری به جستجوگرهای اینترنتی بزنید تا هزاران تحقیق را در این خصوص فهرست کنید.
مورد سوم (قطار و خودروی بی موتور) آشکارا چیزی جز طنز علمی نیست ، نویسندگان متن این اختراع متاسفانه فراموش کرده اند که همه خودروها و ابزارهای نقلیه از قوانین فیزیک استفاده می کنند و جالب اینجاست که در ادعای خود ساده ترین بدیهیات فیزیک را زیر پا گذارده اند و ادعای ساخت ماشین و قطار بدون موتور را نموده اند که معلوم نیست چگونه می خواهد از پس قانون بقای انرژی بر بیایند؟ از این دست خبرها را بسیار می بینیم و می شنویم و متاسفانه گاه منابع معتبر آنها را پوشش می دهند و کاری می کنند تا دانش پیشگان واقعی ، اندیشمندان ، مخترعان و صاحبان واقعی خلاقیت در سرزمین ما آه حسرت سر دهند و از این تطاول و جفایی که به علم می رود، خون بگریند.چه باید کرد؟ آیا باید در انتظار دولت یا مجلس و یا وزارت علوم یا صد نهاد دیگر ماند تا به اصلاح امور دست زنند.
البته که ایشان وظیفه ای مهم دارند اما نه همه بار بر عهده آنها است و نه آنها هستند که همه فرصت های چنین سودجویی هایی را در اختیار سودجویان و نا آگاهان قرار می دهند.شبه علم ، تاریخی به قدمت علم دارد و خرافات آن قدر قدرتمند است که می تواند علم را نیز گاهی از صحنه به در کند. اینجا اگر وظیفه ای هست که هست ، بر عهده رسانه ها است.
روزنامه نگاری علمی متولد شده و به سرعت رشد کرده است تا جلوی بروز فرصت برای ناآگاهان و سودازدگان علمی را بگیرد. رسانه امروز اگر به رویدادهای سیاسی اهمیت می دهد به همان اندازه به دانش ، فناوری و محیط زیست اهمیت می دهد و اگر درج خبر اشتباه سیاسی مایه خجالتش است ، درج خبر غلط علمی را نیز بر نمی تابد.کشور ما در زمان بسیار حساسی قرار دارد. اگر بسترهای لازم و آگاهی های عمومی اصلاح نشود ،عزم بزرگی که برای جهشی مهم در علم و فناوری ایجاد شده است و امیدهای خود را در سند چشم انداز ۲۰ ساله ترسیم کرده است ، ناکام می ماند.
بسترها و زیر ساخت ها را دولت ها و نهادها می سازند و آگاهی عمومی را رسانه ها تبیین می کنند. تا زمانی که صفحات علمی روزنامه ها زنگ تفریح به حساب آیند، تا زمانی که بخش های خبری علمی را کسانی مدیریت کنند که تجربه و دانش کار علمی رسانه ای ندارند و تا زمانی که علم و ژورنالیسم علمی به ضرورتی در رسانه ها تبدیل نشود، نمی توان امیدی به بهبود این وضع داشت.
تا آن روز بازهم دانشمند نماها کشفیات عجیب و دروغین خود را فریاد می کنند، بنیان های علم را یک شبه زیر و رو می کنند، اختراع های خنده دار خود را به ثبت می رسانند و عطش شهرت خود را از طریق رسانه های ناآگاه فرومی نشانند و چون بختکی بر جان بدنه نحیف و ظریف علم راستین در سرزمین ما می افتند و مجال تنفس و زیستن را از او می گیرند.
امروز رسانه های جدی و به ویژه در کشورهایی مانند ما که عزم توسعه همه جانبه در سر دارند ناچار به انتخابند یا باید نقش خود را در راه دشوار توسعه علمی کشور با ایجاد گروه های مجرب علمی و اطلاع رسانی دقیق علمی پاسخ گویند و یا خود را شریک این اقدامات نادرست بدانند.
***
این مطلب در ستون یادداشت ۱۱ دی ماه روزنامه جام جم منتشر شده است