مدتی پیش که دوباره نام مارس-وان و پروژه اعزام یک طرفه انسان به مریخ مطرح شدو در فضای رسانه ای بازتاب گسترده ای یافت، به دعوت دوستان ماهنامه نجوم دیدگاهی درباره این ماموریت نوشتم که مبتنی بر تمام نوشته های قبلی ام بود. اگر این وب سایت را دنبال کرده باشید احتمالا به خاطر دارید که از زمان مطرح شدن این طرح من نسبت به آن بدبین بوده ام. دلیل بدبینی ام هم مقایسه چند فکت ساده در طراحی ماموریت و جدول زمانی و همچنین تجربه های پیشین و مدل اقتصادی آن بود.
آن متن در ادامه آن نوشته ها می آمد و دوستان معتقد بودند زبان خوش آیندی ندارد و تند است . با وجود اینکه فکر می کنم وقتی با شیادی علمی طرف هستیم باید با صراحت بگوییم متن طولانی تری برای دوستان نوشتم که در شماره اخیر ماهنامه نجوم منتشر شده است.
در این فاصله گزارشی که یکی از داوطلبان تفننی این طرح از ساز و کار داخلی آن داد بازتاب پیدا کرد اصل گزارش را می توانید در اینجا بخوانید. جالب اینکه برنده جایزه نوبل فیزیک که در ابتدا از ایده این طرح حمایت می کرد اخیرا گفته است سفر به مریخ تنها دربازه زمانی بسیار طولانی تری ممکن است.
حالا کم کم سایت ها و رسانه های دیگری که زمانی با آب و تاب از این طرح تعریف می کردند و همچنین کم کم سایر رسانه ها در حال نوشتن این موضوع هستند که گویا این داستان چندان هم واقعی نیست و شیادی در پشت آن پنهان شده است. حالا کم کم به سویی می رویم که همه از اول می دانستند و واقعیت این است که دانستن این حرف ها چندان کار دشواری نبوده است. من شکی ندارم که همه آن هایی که در آن دوره با آب و تاب و بدون در نظر گرفتن بدیهیات از آن تعریف و تمجید کرده اند هم می دانستند با شوخی بزرگی طرف هستند. سوال این است که چه بر سر روزنامه نگاری علمی ما آمده است؟ وقتی ادعایی از فیلترهای بررسی فکت ها و واقعیت ها نمی گذرد چرا بدون توجه به دروغ بودن و یا حداقل اشتباه بودن آن دست به انتشار می زنیم؟
در این فرآیند کسانی که به دلیل چشم پوشی ما رسانه های علمی و ترویجی و به دلیل اینکه ما کار خود را درست انجام ندادیم وارد این طرح شدند می توانند و باید از ما سوال کنند که چرا شما به ما هشدار ندادید؟
در ادامه متن اولیه ای که برای ماهنامه نجوم نوشته بودم و به دلیل تند بودن آن را تغییر دادم را در ادامه می خوانید:
چرا باید دربارهی پروژهی مارس وان نگران بود؟
بعید است در بین علاقهمندان حوزه رویدادهای فضایی و حتی عموم مردم کسی پیدا شود که با پروژه مارس وان آشنا نباشد. پروژهای که با ادعایی بزرگ و جاهطلبانه نام خود را میان زبانها انداخت.
ایده این پروژه به نظر ساده است. طراحان پروژه ادعا میکنند امروز بشر همه فناوریهای لازم برای اعزام انسان به سیاره سرخ منظومه شمسی و فراهم آوردن شرایط زیست دائم او در آنجا را در اختیار دارد. تنها دلیلی که چنین کاری تاکنون صورت نگرفته است کمبود بودجه، عزم و داوطلبانی شجاع است که حاضر باشند بار دیگر روح ماجراجوی انسان را به نمایش بگذارند.
به همین دلیل هم بانیان این شرکت (که درباره سابقه آنها میتوانید به گونه مفصل در انبوهی از گزارشهای پیشتر چاپشده در ماهنامه نجوم و البته بسیاری از رسانههای داخلی و خارجی بخوانید) طرحی شگفتآور ریختند و بر سر آن برآمدند که دستبهکاری زنند کارستان.
آنها اعلام کردند قصد دارند مطابق یک چارچوب زمانی مشخص انسان را به سفری یکطرفه و دائمی بهسوی مریخ بفرستند. آنها معتقد بودند که فناوری لازم در این زمینه وجود دارد. برای تأمین هزینههای چنین پروژهای تنها چیزی که لازم بود بودجه بود و طراحان قول میدادند این بخش را با فروش امتیاز پخش تلویزیونی این سفر یکطرفه و اقامت انسانها روی مریخ به دست آورند. چیزی شبیه به داستان فیلم نمایش ترومن با این تفاوت که این بار مشارکتکنندگان از قبل میدانستند که از زندگی آنها تصویربرداری خواهد شد و جهان شاهد این ماجراجویی بزرگ است. از سراسر دنیا داوطلبانی برای شرکت در این پروژه ثبتنام کردند. تاکنون چندین بار این شرکت فهرست اولیه خود را غربال کرده است و چندی پیش هم اعلام کرد ۱۰۰ نفر را برای مرحله نهایی گزینش نهایی انتخاب کرده است. از بین این ۱۰۰ نفر سه ایرانی نیز حضور دارند.
رسانههای جهان حتی رسانههایی که رسانههای علم محور به شمار میروند و مردم ازنظر محتوای علمی به آنها اطمینان دارند به انعکاس این داستان پرداختند. با داوطلبان مصاحبه کردند و از دلیری آنها و قدم جسورانه این شرکت نوشتند. همهچیز دراینبین خوب و عالی به نظر میرسد. شرکت اعلام کرده است برخی قراردادهای اولیه برای بررسی مفهومی برخی از سفینهها را منعقد کرده است و داوطلبان نهایی در کمپی ویژه آموزش خواهند دید. تنها نکته کوچکی که دراینبین وجود دارد این واقعیت تلخ است که این شرکت و این پروژه دروغ میگویند. آنها به فریب اذهان عمومی مشغولاند و نمونه تازهای از شبهعلم را به دنیا معرفی کردهاند. رسانهها و حتی رسانههای علم محور هم که گویا وظیفه خود رد برابر مخاطب را فراموش کردهاند در این شیادی شگفتانگیز شریک شدهاند.
درباره اینکه چرا بانیان این پروژه دروغ میگویند دلایل بارزی وجود دارد. زمانی که این پروژه مطرح شد من به برخی از آنها اشاره کردم. اینکه چرا در یککلام ما فناوریهای موجود در این زمینه را در اختیار نداریم. نه امکانات روباتیک ما، نه فناوری فرود و نه سیستمهای پشتیبانی حیات و نه نیازهای زندگی مادامالعمر در مریخ هیچیک به این مرحله نرسیده است. حتی با فرض اینکه چنین فناوری وجود میداشت که ندارد، جدول زمانی موجود بههیچوجه با زمان چنین امادهسازی تطبیق نداشت.
درباره مسائل حقوقی و همچنین مدل اقتصادی این طرح نیز مفصل نوشتهاند و نوشتهام.
اما قرار نیست شما به حرفهای من استناد کنید. دانشمندانی که طرح شبیهسازی سفر ۵۰۰ روزه به مریخ را در پروژه Mars-500 اجرا کردهاند گزارش دادهاند که بههیچوجه شرایط روانی فضانوردان حرفهای که در طرح مشارکت داشتند – دقت کنید فضانوردان حرفهای و نه داوطلبانی که قرار است با یک دوره کوتاهمدت پیشقراول سفر دائمی به مریخ شوند – به هیچوجه برای سفری ۵۰۰ روزه به حالت پایدار قرار نداشت و با افزایش مدتزمان سفر آنها نشانههای شکست روانی را از خود بروز میداند. روندی که بر تصمیمگیری و عملکردهای شناختی تأثیر مستقیم دارد و میتواند باعث بروز درگیریهای جدی بین مشارکتکنندگان شود.
گروهی از متخصصان دیگر در موسسه فناوری ماساچوست MIT تحقیقی جامع بهطور خاص بر روی بخش سیستمهای پشتیبان حیات و بازیافت این مجموعه انجام دادند و نتیجه آنها هم مشابه بود ما هنوز فناوری لازم را در اختیار نداریم و در مواردی که فناوری وجود دارد با جدول زمانی و امکانات پیشبینیشده تطابق ندارد.
حتی صدای چهرههای برنامههای فضایی هم درآمده است. دکتر فیروز نادری که یکی از باتجربهترین افراد درزمینهی سفر به مریخ است پس از اعلام خبر انتخاب ۱۰۰ نفر نهایی در فیس بوک خود نوشت:
«چه اراجیفی! باید این فرد (مدیر پروژه) را بهعنوان یک شارلاتان محاکمه کنند، نه به خاطر رؤیایی که میفروشد به این دلیل که مردم را گمراه میکند. آنچه او مدعی است در دهه دیگر ممکن خواهد بود شاید در قرن بعد امکانپذیر شود»
هیچ فردی که اندکی اطلاعات فردی و مطالعه درزمینه رویدادهای فضایی داشته باشد نمیتواند هیچ نوع دفاعی از این پروژه بکند. بااینوجود هنوز این پروژه و اخبار آن – بدون اشاره بهدروغ بودنش – در رسانههای عمومی و از آن بدتر رسانههای ترویج علم منتشر میشود.
من نمیتوانم درباره انگیزههای کسانی که داوطلب این سفر شدهاند حرفی بزنم اما همینقدر میدانم که در شرایط طبیعی این افراد گمراه شده و فریبخوردهاند. به آنها اطلاعات درست از سوی پروژه داده نشده است؛ و البته این از مسئولیت آنها کم نمیکند و قبل از اینکه داوطلب پروژهای شوید لازم است که درباره آن تحقیق کنید؛ اما آنها به این پروژه و احتمالا به رسانههای معرفی کننده آن اعتماد کردهاند.
سوال مهم این است که چه بر سر رسانههای علمی آمده است؟
در سالهای اخیر که فضای اقتصادی برای رسانهها شرایط پیچیدهای را به وجود آورده است، تلاش برای بقا و باقی ماندن در رقابت اوج گرفته است و این بحران اقتصادی در کنار رشد و توسعه روندها و رسانههای آنلاین و بازار گسترده محتوای آنلاین باعث میشود گاهی رسانهها فراموش کنند برای چه وجود دارند.
روشهایی که تمایل بهسوی روزنامهنگاری زرد در آنها دیده میشود توسعهیافته است. تیترها و داستانهایی که فارغ از محتوی و ارزش خبری و اهمیتی که باید برای مخاطب داشته باشد به دلیل موضوع و یا تیتر جذاب مورداستفاده قرار میگیرند و چرخههای خبر متوالی را میسازند.
این مخصوص ایران نیست. همین چند روز پیش وبسایت Space.com که سالها است یکی از مراجع معتبر در اطلاعرسانی نجومی به شمار میرود گفتگویی با بابک فردوسی را منتشر کرد. همان مهندس جوان ناسا که روز فرود مریخ نرود کنجکاوی موهایش را به شکل ویژهای آرایشکرده بود و به ستاره آن شب بدل شد. تیتر این گفتگو این بود که پسر موهاک (مدل موی ویژه او) ما را به اروپا میبرد. این تیتر به مخاطب این برداشت را میدهد که طراح مأموریت احتمالی به قمر مشتری بابک فردوسی است؛ اما او فقط یکی از صدها نفر دخیل در این پروژه است. این گمراه کردن مخاطب است. چندی پیشتر و در هنگام فرود سطحنشین فیله بر دنبالهدار مقصد رزتا، تمام داستان تحت شعاع لباسی قرار گرفت که یکی از دانشمندان طرح به تن داشت. بدین ترتیب یکی از موفقیتهای بزرگ را رسانهها برای جذب مخاطب بیشتر دزدیدند و به موضوعی ربط دادند که در نهایت به یک نفر مربوط بود.
داستان و پروژه مارس وان از همه اینها بدتر است. این پروژه جذاب است، موضوعی شگفتانگیز که سالها درباره آن صحبت شده را مطرح میکند، از ابزار روابط عمومی بهره میبرد و بر ماجراجویی کاشفان دنیای جدید تکیه دارد و البته که دروغ است. این پروژه دروغش را در زیر ظاهری علمی پنهان کرده است. بهعبارتدیگر ادعا میکند جامعه علمی و فناوری امروز ازنظرش پشتیبانی میکند درحالیکه این هم دروغ است. او حتی برای موجه جلوه دادن ادعایش نقلقولی از یک دانشمند برنده نوبل در رشتهای بیارتباط با این پروژه را مطرح میکند. بدین ترتیب وانمود میکند به زبان علم حرف میزند و صدای فناوری روز است. این کار دقیقا در زیرمجموعه شبهعلم قرار میگیرد.
رسانههای عمومی و بهطور خاص رسانههای ترویج علم به این دلیل وجود دارند که مخاطب خود را آگاهتر کنند. آنها باید به هزار و یک روش برای باقی ماندن متوسل شوند اما خطوط قرمزی وجود دارد یکی از آنها استناد مطالب بر مبنای فکت ها و واقعیتها است. این ادعا که ما دو سوی داستان را میگوییم فقط یک ظاهرسازی است. ما تنها وجوهی از داستان را میگوییم که اعتبار داشته باشد برخی از داستانها فقط یک طرف دارد برخی از آنها دو سمت و برخی دهها سمت و زاویه مختلف. مردم روزنامه و مجله و رسانه ما را انتخاب میکنند چون بهحکم اینکه خود را علمی معرفی کردهایم مطالبمان را از دل فیلترهای سختگیرانه عبور دادهایم. خط قرمز ما است که دروغ نگوییم و به دروغگو کمک نکنیم. ما صدای شیادها را منتشر نمیکنیم و اگر این کار را میخواهیم انجام دهیم حداقل این کار را به نام روزنامهنگاری علمی انجام ندهیم.
پروژه مارس وان در شرایط کنونیاش دروغ است. هر بار که ما خبری را بدون تحقیق و بدون توضیح دادههای مرتبط با آن درباره آن منتشر کنیم بهسادگی ما هم دروغ گفتهایم و در انتشار شبهعلم سهیم هستیم.
ما روزنامهنگاریم و مهم است که چگونه، چه چیزی را میگوییم.
.
راستش من باورم نمیشه که مجله هایی مثل آسمان شب و نجوم که انقدر به این موضوع پرداختند، در تمام این مدت به شبه علم بودن یا به قول شما دروغ بودن آن یقین داشتند.
با سلام
چندتا سوال :
۱ چقدر امکان دارد (با اینکه همینجور فرمودید ما امکانات لازم برای اجرای این پروجه را نداریم) ,در زمان اعلام شده انسان به مریخ بفرستیم البته با پذیرفتن ریسک شکست؟
۲آیا با عملی کردن این طرح و شکست کامل آن,مجریان طرح باید به نهاد خاصی جوابگو باشند؟
۳آقای ناظمی شما زمانی که این طرح به مرحله اجرا برسد و کاملا موفقیت آمیز باشد,بازم پای پستتون وا می ایستید؟؟(:-D)
در نهایت تشکر میکنم از شما و دوستان
یک درخواستم هم داشتم, سایتتون خیلی فعال نیست با اینکه مطالبتون جالب به روز هست.
سلام و معذرت بابت تاخیر در پاسخ.
۱٫ اگر منظورتان جدول زمانی مارس وان است واقعا به نظرم – با این اعداد و این جدول زمانی و این برنامه ریزی موجود – ممکن نیست مگر اینکه بازنگاری کلی در معماری برنامه صورت بگیرد.
۲٫ در مرحله فعلی خیر. اما اگر کار با اعزام برسد – که من بعید می دانم – ممکن است مسایل حقوقی هم از سوی آژانس های فضایی و هم از سوی نهادهای حقوقی و حقوق بشری مطرح شود.
۳٫ اگر این طرح در جدول زمانی اعلام شده با فناوری امروز و با بودجه اعلام شده و با جزییاتی که تا الان اعلام کرده اند به نتیجه برسد من رسما معذرت خواهی خواهم کرد
اگه میگفتی من هرگز معذرت خواهی نخواهم کرد که سنگین تر بود!
وجدانا زور داره که یه همچین کامنت درپیتی منو! تایید میکنید اما تا الان یه نظر و یه سؤال که در مورد (یا بهتر بگم علیهِ) سفر آمریکاییها به ماه و مریخ نوشتم، تایید نشده.
همانطور که در پست جدیدی نوشتم برای چند ماهی به دلیل مشکلی که در سیستم ردیابی اسپم های من بود برخی از کامنت ها بدون تایید پاک شده اند. ممکن است برخی از نظرات را پاسخ ندهم اما همه آنها غیر از آنهایی که در بردارنده توهین به افراد دیگری باشد را منتشر می کنم.
با تشکر از جواب شما!!!