آیایک روزنامه نگار علمی صرفا باید به وقایع نگاری حوادثی بپردازد که در حوزه سرویسهای دیگر روزنامه ها قرار نمی گیرد؟ آیا برای یک روزنامه نگار علمی نباید شرایط ویژه ای را تعریف کرد؟ به نظر می رسد در عصر جدید که با ظهور و گسترش اینترنت و شبکه های اطلاع رسانی و ارتباطات جمعی بسیاری از تعاریف کلاسیک جابجا شده است باید به تعاریف جدیدی از روزنامه نگاری علمی نیز توجه کنیم شاید تا چندی پیش به دلیل در دسترس نبودن منابع روزنامه نگاران احساس میکردند دستشان بازتر است و آزادی عمل انها بیشتر . شاید وجود غلط هایی محدود و ناخواسته در متون نوشته شده و سهوهای انجام شده قابل بخشش می نمود اما امروز و در شرایطی که در کسری از ثانیه رویدادی که درسیاره ای دیگر در حال رخ دادن است در اختیار خواننده قرار دارد خبر علمی نوشته شده توسط روزنامه نگار باید دارای نگاه متفاوتی باشد تا بتواند نظر و اعتماد خواننده را جلب کند به همین دلیل با تخصصی شدن شاخه های علوم روزنامه نگاران نیز نیازمند اطلاعات بیشتر و حتی تخصصی تر برای به دست آوردن توانایی لازم در انجام وظیفه خود هستند. بخش عمده ای از فعالیتهای سرویسهای علمی روزنامه های کشور ترجمه و انتقال اطلاعات منابع خارجی به زبان فارسی به خواننده است . اگرچه نهضت ترجمه خبر در دوران فعلی لازم است اما به هیچ وجه کافی نیست خبرنگار علمی دوره ما باید دارای بینش در حوزه تخصصی خود باشد و بتواند موضوع را برای خواننده ای که در فضا و زمانی به نام ایران – سال ۱۳۸۲ قرار دارد بیان کند و این نیازمند شناخت فرهنگهای مقصد و مبدا خبر است. نباید فراموش کرد که در دوره ما جامعه در خال گذار اطلاعاتی است و اگر این گذار بهنحو شایسته ای هدایت شود می تواند آینده علمی بهتری برای ما به ارمغان آورد بخش عمده ای از این نقش باید توسط خبرنگاران علمی ایفا شود.