ایدههایی درباره روزنامهنگاری علم – ۱
این مجموعه یادداشتهای کوتاهی است که به طور غیر منظم و به مرور درباره برخی از توصیهها و ایدههای مربوط به روزنامهنگاری علم با عنوان کلی «ایدههایی درباره روزنامهنگاری علم»، در اینجا منتشر خواهد شد
بحران یافتن منبع
پیدا کردن منبع معتبر یکی از چالشهای اولیه پیش روی روزنامهنگاران در همه حوزهها است. در حوزه علم نیز این ماجرا وجود دارد و حتی اندکی دشوارتر و چالشبرانگیز تر از بقیه حوزهها است. دلیل آن هم این است که تعداد متخصصان و کارشناسان یا دانشمندانی که بتوانند به زبان قابل فهم صحبت کنند و منظور خود را ساده و روان بیان کنند اندک است و به خصوص در فضای حرفهای علمی در ایران به دلایل مختلف فرهنگی و اجتماعی و از جمله جا افتاده نبودن مفهوم روزنامهنگاری علم و سوءظن عمدهای که به این رشته وجود دارد، بسیاری از دانشمندان حتی اگر فرصت و توان صحبت داشته باشند این سخن گفتن و نظر دادن را وارد چنان فرآیند پیچیدهای می کنند که دنبال کردن آن برای خبرنگاران غیرممکن میشود.
شاید شما برای گفتگویی عمومی و بدون زمان بتوانید به سازهای مختلف کارشناسان و مصاحبه شوندههای خود برقصید؛ اما زمانی که خبری فوری در جریان است و شما نیاز به نظر کارشناسی برای اطمینان از نوشتن خبر خود دارید یا نیاز دارید واکنشی تخصصی و علمی به موضوع را به گزارش خود اضافه کنید کار واقعاً گره می خورد.
فهرست کارشناسان دم دستی
در رسانه های حرفه ای معمولا فهرستی از کارشناسان «دم دستی» ( به معنی قابل دسترس بودن و نه به معنی کم ارزش) یا To Go وجود دارد که بر اساس شناخت های قبلی در شرایط فوری افراد میتوانند به آنها مراجعه کنند.
یکی از مهمترین ویژگیهای افرادی که در این فهرست قرار میگیرند (یا دانشمند یا روزنامه نگار تخصصی) علاوه بر به روز بودن و دنبال کردن خبر و داشتن اطلاعات دقیق، توانایی در ایجاد تمایز میان نظرات حرفهای شخصی و اطلاع رسانی است. به عبارت دیگر این افراد، به خصوص دانشمندانی که در فضایی مشغول کار هستند (درباره روزنامه نگاران با فرض حرفه ای بودن این ایجاد تمایز بخشی از آموزش حرفه ای ایشان است) میتوانند تا حدی هنگامی که مورد پرسش قرار می گیرند ضمن ابراز موافقت یا مخالفت حرفه ای خود با یک موضوع استدلال طرف مقابل را نیز بیان کنند.
اگرچه این اتفاقی نیست که همیشه رخ بدهد و برای همین هم راه کارهایی برای پیدا کردن منابع معتبر پیشنهاد شده است. برای مثال اگر موضوعی در جامعه علمی مطرح می شود که میان این جامعه – نه بین افراد غیر مرتبط بیرونی – درباره آن اختلاف نظر و مناقشه وجود دارد، بعد از بررسی های ابتدایی و صحت سنجی داده ها، وجود مناقشه را در چارچوب داستان قرار داده و به آن اشاره کنید.
بحث تشخیص مناقشه و چگونگی گزارش آن داستان مجزایی است که از جمله می توانید در اینجا درباره آن مطالع کنید.
نکته ای که نباید از نظر دور داشت این است که استفاده از فهرست دانشمندان دم دستی در حوزه های مختلف عمدتا هنگام پوشش دادن به خبرهای فوری است که کار آمد است. برای مثال دقایقی قبل زلزله ای رخ داده است و ما نیاز داریم بخشی از داده های خود را از نظر صحت علمی بررسی کنیم، دانشمندان آشنا و عضو این فهرست می توانند به ما کمک کنند اما زمانی که کار به تحلیل و گزارش های دقیق تر می رسد منابع ما نباید به این فهرست ابتدایی محدود بماند.
دانشمندانی در نقش ستاره رسانهای
نکته مورد توجه این نوشته این است که زمانی فر میرسد که یا به دلیل تحت فشار زمانی بودن و یا به دلیل کم بودن تعداد کارشناسانی که حاضر به گفتگو و نظردهی باشند، ما دایره کارشناسان هر موضوع را به نفرات فوق العاده معدودی مختصر میکنیم.
برای مثال اگر صحبت از زلزله پیش می آید همه ما نه تنها در داستان های مختلفی که در یک رسانه منتشر میکنیم که همه رسانههای مختلف به سراغ یک فرد مشخص می روند. وقتی نوبت به نجوم میرسد، همه رسانهها همزمان با یک یا چند فرد خاص گفتگو میکنند. درباره شهاب سنگ، زیست شناسی، یا هر چیز دیگری نیز وضع به همین منوال است.
بدین ترتیب نتیجه این می شود که اگر ما یک نفر را در یک رشته پیدا کنیم که توان صحبت به زبان ساده دارد و به سرعت هم پاسخگو باشد همه رسانهها به سوی او هجوم میآورند و به خصوص پس از آن که رویداد مرتبطی رخ دهد یکباره می بینید یک شخص همزمان در چند رسانه متفاوت درباره یک موضوع یک حرف را تکرار کرده است.
خطر اتکاء دائمی به کارشناسان ثابت
این رفتار برای رسانه و برای روح فعالیت روزنامه نگاری علم که شاید بتوان آن را در قالب جمله کلیشه ای ولی کارآمد «تعریف کردن داستان ها دقیق و جذابی که برای مخاطب اهمیت دارند» تعریف کرد خطرناک است.
همچنین اگرچه در کوتاه مدت ممکن است یک چهره علمی را به یک سلبریتی یا ستاره رسانهای تبدیل کند اما در دراز مدت اعتبار آن شخص را نیز با چالش های جدی مواجه میکند.
با محدود کردن منابع تخصصی به یک فرد در عمل بخش مهمی از صدای جامعه علمی را خاموش می کنیم.
درباره بخش رسانه ای مشکلات متعددی در این روش وجود دارد.
فرض را بر این بگذاریم که چنین منبعی هیچ قصد سو یا بدی نداشته باشد و نخواهد برای مثال از تصویر رسانهای خود بعداً برای کسب امتیازهای حرفه ای یا فرصت های مالی و غیره استفاده کند. (نمونههای بیشماری از این موارد در تاریخ معاصر رسانه و رسانههای علمی وجود دارد.)
نخست اینکه شما با انجام این کار تمایز خود با رسانههای دیگر را از بین می برید اگر در موضوعی علمی همه رسانه ها همزمان به هم برای توضیح به سراغ یک شخص واحد بروند و او هم کم و بیش همان حرف ها را برای همه تکرار کند طبیعی است که تفاوت جدی در گزارش و تحلیل رویداد بین رسانه های مختلف وجود ندارد. چرا مخاطب باید رسانه شما را به جای دیگری که درباره همان موضوع از همان شخص نقل قول کرده است انتخاب کند؟ (این موضوع درباره تفسیر و توضیح خبر است وگرنه موضوع درباره صحبت با منابع دست اول متفاوت است.)
نکته دوم اینکه با انجام چنین کاری شما خود و رسانه خود را در معرض خطر اشتباهات قرار میهید. دو عامل اعتماد به یک فرد در یک زمینه و تکرار او در همه رسانه ها طبیعتا میزان دقت شما در ویرایش او را کاهش می دهد و ضمن اینکه حتی اگر خطایی در ایده، تحلیل یا نظر او وجود داشته باشد تعدد استفاده از او و ایده های او باعث می شود سند سازی رسانه ای قدرتمندی حول او ایجاد شود که کار اصلاحات بعدی را دشوار می کند.
تصویر نادرست از دنیای علم
اتفاق مهم و منفی بعد این است که با این کار این تصور را در ذهن مخاطب ایجاد می کنید که این حوزه قلمرو اختصاصی یک فرد است و هیچ کس دیگری در این حوزه کار نمیکند. بدین ترتیب رفتارهای شخصی به صورت جدی تری خود را بر ساختار آن علم – به عبارت بهتر برداشت عموم از ساختار آن علم – تلقین می کند و در نتیجه خطای چنین فردی به سرعت به خطای ساختار حوزه علمی او تعمیم داده خواهد شد.
نکته مهم دیگر این است که با این کار ما بخش مهمی از صدای جامعه علمی را خاموش می کنیم. در جامعه علمی در ایران و جهان حتما بیش از یک نفر هست که در یک زمینه کار می کند. این ادعا که بسیاری از آن ها نمیتوانند یک یادداشت خوب بنویسند و راحت حرف بزنند، نکته درستی است اما به خاطر داشته باشید این بخشی از وظیفه ما روزنامه نگاران علم است که اولا اعتماد منابع را جلب کنیم، ثانیا بتوانیم گفتار پیچیده آن ها را ساده و به زبان مردم عادی – مخاطب – ترجمه کنیم.
ما نمی توانیم دایره منابع خود را به این دلیل که دوست نداریم کار خود را درست انجام دهیم، تنگ و تصویری فیلتر شده و غیر واقعی از جامعه علمی و نظرهای آن به مخاطب بدهیم.
برای مثال به موضوع گرمایش جهانی و نقش انسان در آن توجه کنید. می دانیم که بیش از ۹۵ درصد جامعه علمی اقلیم شناسان نه تنها معتقد به گرمایش زمین هستند که بر نقش انسان در آن تاکید می کنند.
گونه دیگری که می توان این جمله را خواند این است که ۵ درصد جامعه علمی به این گزاره اعتقاد ندارند (به هر دلیلی که ممکن است از روش غلط تحقیق باشد ، یا نظریات حاشیه ای یا حتی تضاد منافع مالی و …)
حال تصور کنید یکی از این افراد که دارای درجه علمی اقلیم شناسی هم باشد به دلیل توان ارتباط ساده به یکی از این چهره های رسانه ای بدل می شود. رسانه های متعدد هنگامی که درباره تغییرات اقلیم گزارشی را تولید می کنند به طور مداوم به سراغ او میروند و او با توجه به اینکه خود در رده اقلیت است به طور دایم با استفاده از این فرصت رسانه ای نظر و دیدگاهی را تبلیغ میکند که مخالف اجماع جامعه علمی است. بدین ترتیب بدنه مردم گمان می کنند اجماع علمی وجود ندارد و یا اجماع علم در این موضوع چیز دیگری از واقعیت است.
حتی در این موارد به چالش کشیدن او و گفتن اینکه برای مثال فلان ژورنال معتبر نظر مخالف شما را منتشر کرده هم کارآمد نیست آن فرد می تواند با ارجاع به درصد کوچکی از خطاهای سابق آن ژورنال ادعا کند که چون این مطلب در این ژورنال منتشر شده است الزاماً به معنی درست بودن آن نیست. نکته درستی که وقتی از چارچوب خود خارج می شود به ابزاری شبه علمی برای فرار از پاسخ تبدیل می شود.
این روند خطرناک نه تنها با اصول عمومی گزارشگری که تلاش برای به دست آوردن بهترین نسخه و ویرایش واقعیات و تلاش برای توضیح آن به مخاطب است مغایرت دارد که باعث ایجاد تصویری نادرست در علم می شود.
راه حل چیست؟
منابع خود را متنوع کنیم.
خوشبختانه در سال های اخیر بسیاری از دانشمندان ایرانی در دانشگاه های مختلف در ایران و سراسر جهان فارغ التحصیل شدهاند. در هیچ رشته ای نیست که شما نتوانید چندین و چند متخصص مایل به همکاری پیدا کنید. پیدا کردن این افراد وظیفه ما است. شاید برخی از این افراد این قابلیت را داشته باشند که پاسخگوی فوری ما در مواقع ضروری باشند احتمالا بخش بزرگ تری از آن ها می توانند در کار درک، تحلیل و گزارشگری های دارای زمان بیشتر به کمک ما بیایند.
این تنوع به ما امکان می دهد که فهرستی کامل تر و متنوع تر از افراد داشته باشیم که حتی در گزارش مناقشات بتوانند به ما کمک کنند. در عین حال امکان خطای ما را کاهش می دهند.
برای شروع شاید بد نباشد همکاران ما زمانی که قصد دارند درباره موضوع خاصی که در آن شاهد حضور ستارههای رسانهای هستیم بروند و گمان می کنند که احتمالا این شخص همزمان منبع رسانه های دیگر هم هست، با احتیاط بیشتری به دنبال سایر افراد در آن رشته بگردند و مواظب باشند تنها تبدیل به نسخه رونویسی شده ای از بقیه رسانه ها نشوند.
ما به مخاطب خود این دین را داریم که بهترین کاری که از دستمان بر می آید را برای آن ها انجام دهیم. نه اینکه محصولی را در اختیار آن ها قرار دهیم که تولیدش برای ما راحت تر بوده است.
فراموش نکنیم که ما در مقابل محتوای خود نه تنها از مخاطب طلب هزینه مادی می کنیم که از آن مهم تر وقت بی بازگشت او را به خود اختصاص می دهیم و این سرمایه ای غیر قابل برگشت است.