چند روز قبل من از دوستان در توییتر درخواست کردم که به یک نظرسنجی سه گزینهای پاسخ داده و از دیگران نیز دعوت کنند که به آن پاسخ دهند.
متن سوالی که طرح کردم این بود:
«با علم به اینکه نظرسنجی در توییتر بههیچوجه بازتابدهنده جامعه و حتی کلیت توییتر نیست. اما فقط برای داشتن تصوری ابتدایی ممنون میشوم به این سؤال پاسخ داده و از بقیه هم دعوت کنید. اگر امروز واکسن کوید-19 مورد تائید وزارت بهداشت به رایگان عرضه شود، آیا آن را دریافت خواهید کرد؟»
570 نفر در این نظرسنجی شرکت کردند و چند دهنفری هم بهخصوص در فضای اینستاگرام به دلیل عدم دسترسی به توییتر در همانجا پاسخم را دادند.
نتایج این نظرسنجی را در ادامه مشاهده میکنید.

36.8% پاسخ مثبت دادند، 34.4% پاسخ منفی و 28.8% نیز پاسخ دادند که هنوز مردد هستند.
آیا پاسخ چنین نظرسنجی معتبر است؟
آیا از چنین نتایجی میتوان تصوری از ذهنیت مردم نسبت به واکسن به دست آورد و اگر بله این نتایج را چگونه باید تحلیل کرد؟
قبل از اینکه به نتایج برسیم بیایید درباره اعتبار این نظرسنجی صحبت کنیم؟ آیا چنین نظرسنجی میتواند بازتابدهنده افکار عمومی در مقیاسی بزرگتر باشد؟ جواب بهطورقطع منفی است.
دلایلی که نظرسنجیهای اینترنتی، شبکههای اجتماعی و پیامکی قابلاعتماد نیستند زیاد است.
جامعه آماری نامتناسب با جمعیت
در مرحله اول اینکه نظرسنجی زمانی میتواند بازتابی از جامعه را ارائه دهد که نمونههای آن بهطور تصادفی انتخابشده باشند، نسبت مقیاس جمعیت نمونه بهاندازهای باشد که ازنظر آماری قابلیت تعمیم با خطای معقولی به جمعیت کل را داشته باشد، ازنظر تقسیمات طبقات و گروهی که ممکن است بر پاسخگویی اثر بگذارد متناسب با جمعیتی اصلی باشد (برای مثال ازنظر ترکیب جنسیتی، هرم سنی، طبقه اقتصادی، طبقه تحصیلاتی و …) و دهها نکتهای که عدم توجه به آنها نظرسنجی را به کاری نفسگیر و پیچیده بدل میکند.
نظرسنجی مورداشاره ما چنین ویژگیهایی را نداشت و درواقع فراخوانی از همهکسانی بود که دسترسی به این پیام داشتند تا در آن مشارکت کنند.
تنها مشارکتکننده فعال مشارکت میکند
نکته دوم این است که حتی اگر به طریقی ممکن بود چنین نمونهای را از دل مخاطبان درآورد، بازهم نظرسنجیهای اینگونه بازتابدهنده کل جمعیت نیستند.
نخست اینکه این نمونههای این نظرسنجی بر اساس علاقه در آن شرکت کردهاند. برای مثال شما برای اینکه در این نظرسنجی شرکت کرده باشید باید، ابتدا به طریقی به صفحه من آمده باشید، پست را خوانده باشید، علاقهمند به مشارکت بوده باشید و درنهایت اقدام اضافی کرده و نظر خودتان را ثبت کنید. همه مخاطبان بالقوه این فرآیند را طی نمیکنند. شما ممکن است متن را نبینید، یا ببینید و نظر قوی هم درباره موضوع داشته باشید اما حوصله شرکت در آن را نداشته باشید یا هزار دلیل دیگر.
برای مثال در همین مورد بر اساس گزارش توییتر 3702 نفر این توییت را تنها در بستر توییتر مشاهده کرده بودند اما کل آمار 579 نفر بود. این عدد با مطالعات دیگر که نشان میدهد بهطور طبیعی واکنش به چنین فراخوانهایی در فضاهای اجتماعی حدود 10 تا 15 درصد طبیعی است همخوانی دارد. (در این مورد 15.6% بوده است)
معنی این اعداد این است که 85% کسانی که به این توییت رسیده و آن را خواندهاند به هزار و یک دلیل تصمیم به عدم مشارکت گرفتهاند.
در دسترس نبودن بستر پرسش برای همه
از سوی دیگر دسترسی به توییتر امکان پیش فرضی برای همه شهروندان نیست. انتظار این است که بخش بزرگی از کاربران را افراد به نسبت جوانتر جامعه که دارای امکان دسترسی به اینترنت دارند کاربران توییتر باشند. در ایران متأسفانه پیش از رسیدن به توییتر این جمع باید دسترسی به فیلترشکن یا وی پی ان هم داشته باشند و سرعت اینترنت اجازه این استفاده را به آنها بدهد. خود این مسئله بخشی دیگر از مخاطبان را حذف میکند. از این گذشته بخش بزرگی از مردم که در شکل دادن پاسخ نهایی به چنین پرسشی نقشآفرینی میکنند اصولاً در سوی دیگر شکاف دیجیتال قرار دارند.
سوگیریها و پیشفرضها
آخرین نکتهای که وجود دارد و باعث امکان ورود خطا به اینچنین سؤالی میشود، سوگیریهای شرکتکنندگان است.
برخی ممکن است در مواجهه با این سؤال و دانستن سابقه من بهعنوان مطرح کننده آن احساس کنند که من به دنبال تائید نظری پیشینی هستم و فارغ ازنظر خودشان برای پاسخ به واکنش من پاسخ دهند.
برخی از افراد ممکن است در رمزگشایی از پیام سؤال دست به تأویل و تفسیری پیچیدهتر از ماهیت اصلی سؤال بزنند. مثلاینکه نام بردن از وزارت بهداشت با توجه به نقدهایی که من پیشتر از این نهاد داشتهام مشکوک است و شاید نکته انحرافی در متن باشد.
پس چرا انجامش دادم؟
با تمام نکاتی که در بالا اشاره کردم به نظر میرسد این نوع نظرسنجی بهطور کل بیفایده باشد. به نظرم اینطور نیست. تا زمانی که اشتباه نکنیم و یافتههای خود را به جامعه عمومیت نبخشیم هنوز این سؤالها به شرطی که تعداد قابلتوجهی از مخاطبان به آن پاسخ بدهند برخی از رگهها و روندهای احتمالی موجود در ذهن مردم را آشکار میکند.
نتایج این نظرسنجی در بهترین شرایط تنها میتواند بازتابدهنده بخش کوچکی از کاربران توییتر باشد که به طریقی به صفحه من دسترسی داشتهاند، به من اعتماد داشتند، به بحث کوید-19 علاقهمند بودند، حوصله، علاقه و زمان و امکان مشارکت در نظرسنجی را داشتند و درنهایت اقدام به این کار کردند. بدین ترتیب یک زیرمجموعه بسیار کوچک از فضای توییتر را شامل میشود.
اما از سوی دیگر ممکن است رگههایی از طرز تفکر بزرگتر در آن اثر داشته باشد. بهخصوص در فضایی مانند توییتر.
ماهیت مختصر و مفید توییتر باعث شده است که بسیاری از کاربران بهسرعت در جریان بحثهای فضای عمومی قرار بگیرند و به آن واکنش نشان بدهند، به عبارتی نظری که کاربر توییتر بهطور احتمالی ثبت میکند تحت تأثیر مجموعه نظرات دیگری است که با آنها در تماس بوده و به او کمک کرده است تا به نتیجه برسد. بهخصوص در فضای حبابی ارتباطات و تماسها ممکن است برخی از کاربران آنچه را میگویند بازتاب نظر حبابی از همفکرانشان باشد.
بخش دوم اهمیت اینچنین سؤال پرسیدنی این است که کاربران توییتر عمدتاً افراد تأثیرگذاری در شکلدهی فضای بحث عمومی چه در فضای مجازی و چه بهطور غیرمستقیم در فضای واقعی هستند. آنها نهتنها زمانی که موضوعات مهم مطرح باشد وارد بحثهای شورمندانه در هواداری یا مخالفت با آن میشوند که این بحثها را به خانواده، دوستان و ساکنان اقلیم غیر دیجیتال نیز منتقل میکنند و در فرآیند تصمیم سازی آنها اثر میگذارند.
اگر به همه این موارد این واقعیت را اضافه کنید که امکان اجرای یک نظرسنجی دقیق و به معنی واقعی کلمه منطبق با اصول آماری، برای روزنامهنگار مستقلی مثل من عملاً غیرممکن است، به نظر گزینه قابل مراجعهای است. البته این سؤال باقی میماند آن رسانهها یا مراکزی که امکان برگزاری چنین نظرسنجی مهمی را دارند چرا انجامش نمیدهند یا نتایجش را منتشر نمیکنند.
تشابه با آمارهای جهان
قبل از ادامه و تفسیر این اعداد یک نکته مهم در نتایج ابتدایی وجود دارد. نتایج این نظرسنجی با آنچه در سایر کشورها بهطور خاص در ایالاتمتحده و کانادا و بر اساس نظرسنجیهای علمی بهدستآمده همخوانی دارد. بر اساس گزارشی که موسسه گالوپ منتشر کرده بود (7 آگوست) حدود 33 درصد مردم آمریکا اعلام کرده بودند اگر همین امروز واکسن رایگان کوید-19 دارای تاییده FDA در اختیارشان قرار بگیرد آن را دریافت نخواهند کرد. البته این تفاوت وجود دارد که در آزمایش ما کمتر از یکسوم مردد هستند و احتمال دارد بخشی از آنها پایان تردیدشان به سمت منفی ماجرا و تصمیم به عدم اتخاذ واکسن ختم شود.
در کانادا نظرسنجی مشابهی به این نتیجه رسیده بود که با شرایط مشابه، 32 درصد مردم کانادا قبل از مراجعه برای دریافت واکسن ترجیح میدهند مدتی را صبر کنند تا نتیجه را بر دیگران ببینند و 14 درصد هم اعلام کردهاند تحت هیچ شرایطی واکسن نمیزنند.
در آزمایش ما نیز تعدادی از مخاطبانی که نظر گذاشته بودند اشاره داشتند که پس از در دسترس شدن واکسن چندهفتهای صبر میکنند و بعد آن را دریافت خواهند کرد.

چه دلیلی ممکن است پشت این نتایج باشد
بیایید با 36.8 درصدی شروع کنیم که پاسخ مثبت دادهاند. این بخش به نظر راحتترین بخش داستان است. این تعداد از پاسخگویان به کارآمدی واکسن در مهار بیماری اعتقاد دارند و اگر واکسنی تائید شده و رسمی بهرایگان از سوی مراکز معتبر به آنها ارائه شود آن را دریافت خواهند کرد. البته در بین این گروه ممکن است یک بدفهمی هم وجود داشته باشد و آن اینکه فردای دریافت واکسن همهچیزتمام خواهد شد و زندگی به شرایط نرمال باز خواهد گشت که دراینباره در مطلب مستقلی توضیح خواهم داد.
اما کسانی که ابراز تردید کرده و یا با قطعیت نه گفتهاند را چطور باید تحلیل کرد؟
به نظرم دو دیدگاه در شکل دادن به این تصمیم یا عدم تصمیم نقش اصلی را بازی میکند
بخش اول به گروههایی مربوط میشود که به یکی از دلایل انبوه از تئوری توطئه گرفته تا توصیه دینی یا تحت تأثیر حرفهای مد روز ستارههای شبکههای اجتماعی خود را ضد واکسن یا شکاک به واکسن معرفی میکنند. این گروه که به جنبش ضد واکسن شناخته میشوند، در دهههای اخیر به گونه قابلتوجهی رشد کرده و قدرت گرفتهاند و حتی در ایران هم در سالهای اخیر رشد بزرگی داشتهاند.
متأسفانه آمار دقیقی از این افراد در ایران وجود ندارد. اما مانند هر جای دیگر جهان طیف وسیعی را شامل میشوند. من در قسمت هجدهم برنامه در این شبها بهطور مفصل درباره جنبش ضد واکسن صحبت کردم و برخی از دلایل ایشان را مرور کردم که میتوانید آن را در اینجا مشاهده کنید. دلایل این گروهها از فرضیه عوارض جنبی واکسن بر بدن تا ارتباط – غیر موجود – واکسن و اوتیسم در کودکان تا تئوریهای عجیبوغریبی مانند اینکه گروهها و افرادی مانند بیل گیتس قصد دارند با واکسیناسیون درون بدن ریزتراشه قرار دهند و هدایت افراد را به دست بگیرند و یا اینکه کل داستان واکسن افسانه داروسازی است یا مؤلفههای اعتقادی و مذهبی، همگی در یک ویژگی مشترک هستند. این گروه به «علم» اعتماد ندارند. آنها دلیل نه گفتنشان به واکسن به اینکه چه کسی تائید کرده یا واکسن از کجا آمده است برنمیگردد آنها علم فرآیند واکسن را انکار میکنند و دانشمندان را همدست توطئه پردازان و سودجویان و بقیه چیزها میدانند و دراینباره استثنایی هم قائل نیستند. آنها به دنبال مدارک علمی معتبر برای رد یا تائید نظرشان نیستند چراکه اصل ادعای آنها بر اساس مخالفت با علم بنا شده است.
متأسفانه مثل بسیاری از موارد دیگر ما آمار دقیقی از این افراد در ایران نداریم. اما برداشتهای مبتنی بر برخوردهای اجتماعی و واکنش حداقل کاربران فضای توییتر در کنار این موضوع که حدود 29 درصد پاسخگویان ابراز تردید کردهاند و نگاهی به نفوذ این جنبش در نقاط مختلف جهان، این فرض را مطرح میکند که بخش بزرگی از کسانی که پاسخ نه را انتخاب کرده یا مردد هستند با علم واکسیناسیون مشکل ندارند. پس مشکل کجا است؟
اعتماد
به نظر بخش بزرگی از کسانی که پاسخ منفی داده و ابراز تردید کردهاند، به دلایل مختلف نسبت به مرجعیت تائید کننده واکسن مشکوک هستند.
در سؤال من اشارهکرده بودم که واکسن موردنظر واکسنی است که رایگان و مورد تائید وزارت بهداشت باشد. دلیل انتخاب وزارت بهداشت هم بهطور طبیعی به این مسئله برمیگردد که این نهاد – یا سازمانهای زیرمجموعه آن – عالیترین نهاد تصمیمگیری رسمی در حوزه بهداشت و سلامت هستند برای مثال سازمان غذا و دارو ایران که چنین مجوزهایی را صادر میکند زیرمجموعه وزارت بهداشت است و بهطور طبیعی در ستاد مبارزه با کرونا نیز درنهایت در بخش پزشکی باید انتظار داشت که بخش علمی بر عهده وزارت بهداشت باشد.
بحران بیاعتمادی
این نکته هشداردهنده است.
اگر این فرض درست باشد که بخش بزرگی از آنها که نه گفته و یا مردد هستند، تردیدشان و مخالفتشان بهواسطه نام وزارت بهداشت بهعنوان تائید کننده است، باید با تأسف گفت که آن هشدارهایی که در تمام این سالها و این ماهها درباره از دست رفتن اعتبار نهاد سلامت میدادیم، رنگ واقعیت به خود گرفته است.
بسیاری از دوستانی که در توییتر یا اینستا گرام درباره این موضوع پیام داده بودند اشاره به همین موضوع داشتند که اگر این واکسن تایید شده FDA، WHO یا CDC را داشته باشد و یا کشورهای معتبر آن را تائید کنند آنها نیز آن را استفاده خواهند کرد و در غیر این صورت خودداری میکنند.
این نظرات وزن بیشتری به این فرض میدهد که نگرانی عمده مردم از اعتبار وزارت بهداشت است.
این جایی است که فاجعه ممکن است اتفاق بیفتد.
در نظر بگیریم که بسیاری از ما امکان راستی آزمایی یا تائید سلامت دارو یا واکسن را نداریم و ناچاریم بهجایی اعتماد کنیم. در ایران هر واکسنی ساخته یا وارد شود از دریچه تأییدیه وزارت بهداشت خواهد بود و حداقل در چند ماه اول قطعاً ما با انتخابهای زیادی روبرو نخواهیم بود.
این همان جایی است که تمام رفتارهای سالهای اخیر و بهطور خاص چند ماه اخیر وزارت بهداشت منجر به چنین نتیجه یا میشود.
وقتی وزارت بهداشت از انتشار آمار جزئی و منطقهای کوید-19 در ایران – چه به دلیل نداشتن آمار و چه به دلیل تلاش برای هدایت آن – خودداری میکند، وقتی درحالیکه مردم در خیابان شاهد رشد هستند مدیران این وزارتخانه از مهار کوید-19 صحبت میکند، زمانی که ما هیچ دوره سکون و مهاری از ویروس نداشتیم مقامهای ارشد این وزارت خانه از الگوی مدیریت جهانی خود برای کوید -19 میگویند، وقتی سخنگوی وزارت بهداشت بهجای ارائه استدلال و سند و مدرک با اشاره به «یافتههای خودمان» از تجویز دارویی مانند کلروکویین و هیدروکسی کلرو کویین به بیماران دفاع میکند، وقتی تنها در یک روز آمار کلی وزارت بهداشت از مجموع آمار تنها 8 استان کشور کمتر است. وقتی سخنگوی وقت در پاسخ به آمارهای دیگر میگوید آمار همین است که ما میگوییم و گفتن آمارهای دیگر غیرقانونی است، وقتی معاون وزیر بهداشت که سرپرست گروه مقابله با کرونا بود – در زمانی که آثار بیماریاش را میتوانستی از پشت قاب تلویزیون ببینی در برنامه زنده با تب و سرفه میگفت کوید – مهار شده است، وقتی رئیسجمهور یک روز از مهار کامل سخن میگوید، فردا از ابتلا 42 میلیون نفر و روز دیگر بیان میکند که میتوان مراسمی مانند محرم را برگزار کرد، یا وقتی وزارت بهداشت برخلاف نظر کارشناسان خودش که برگزاری کنکور را فاجعهای در آستانه رخ دادن نامیده بودند، نهتنها باعث لغو یا تأخیر آن نمیشود و سعی میکند با چسباندن واژه بیمعنی «با رعایت پروتکلهای بهداشتی» قبل از هر کاری ادعای رعایت شرایط لازم را کند، وقتی مردم به چشم میبینند که کادر پزشکی و در مانی ایران تا چه اندازه در حال هزینه دادن هستند، وقتی مردم میبینند حتی سخنگوی وزارت بهداشت توصیه ساده فاصله اجتماعی را رعایت نمیکند یا اینکه وزیر بهداشت موقع صحبت در یک جلسه حضوری وقتی ساکت نشسته ماسک بر صورت دارد و تا شروع به صحبت میکند ماسکش را از مقابل دهانش بر میدارد، وقتی دادهها و اطلاعات درباره تستها و آزمونهای تشخیصی، آنتیبادی و حتی روند و دستورالعمل شمارش بیماران مشخص نیست و وقتی ستاد کرونا، برای مدتی طولانی نهاد ثبتاحوال را از انتشار آمار درگذشتگان فصلی بازمیداشت، وقتی وزیر از چندین پروژه ساخت واکسن و ورود آنها به فاز بالینی خبر میدهد وقتی نهتنها هیچ خبری از آن در مراکز بینالمللی نیست که در مراکز ملی مانند تأییدیه آزمایشهای بالینی یا دریافت مجوز کمیته اخلاق هم نشانی از آنها نیست، چه دلیل برای اعتماد به این نهاد باقی میماند؟

ما در میانه یک بحران سلامت هستیم. کوید-19 بیماری ویروسی عجیبی است که ما هرروز موارد تازهای را دربارهاش میآموزیم و روزبهروز باید دادهها و بر اساس آن واکنش خود به آن را اصلاح کنیم. نهادی مانند سازمان بهداشت جهانی CDC و خیلی جاهای معتبر دیگر هم در این بازه خطا داشتند. اما در برابر آن واکنش نشان دادند آن را توضیح دادند و با انتشار بیشتر دادهها و آمار سعی در جلب اعتماد مردم دارند.
وزارت بهداشت و ستاد مقابله با کوید – 19 تقریباً هرچه در توان داشت برای از دست دادن اعتبار و اعتماد عمومیاش به میدان آورد. اشتباه نکنید این به معنی این است که ادعا کنم اعضا و فعالان این دو نهاد سیاستگذار بدخواه هستند اما میتوانم ادعا کنم به هر دلیل کارشان را اشتباه انجام دادهاند. یا به دلیل تن دادن به ملاحظات سیاسی، یا نگاهی منسوخ که مهار بحران در پنهان کردن واقعیت میداند یا هر دلیل دیگر.
ما در میانه بحران مرجعیت اعتبار و اعتماد را ازدستدادهایم. وزارت بهداشت و نهاد تأثیرگذار سلامت ما نتوانستهاند خود را فراتر از جریانات سیاسی نشان دهند تا مردم در این شرایط به آنها اعتماد داشته باشند.
این اتفاق بهخصوص در ماهها و روزهای آتی اثر خود را بیشتر نشان خواهد داد. اگر این بیاعتمادی تا این حد گسترده باشد، از کجا معلوم که اگر این وزارتخانه بهترین واکسن را وارد بازار کند، این بخش از مردم اعتماد کنند؟
بهخصوص اینکه ما میدانیم در روزهای آغازین پس از تائید واکسنهای اولیه احتمالاً ما امکان دسترسی به نمونههای مؤثرتر را در بازه زمانی کوتاه نداریم و شاید لازم باشد در فاز اول به سراغ مواردی مانند واکسن چین یا روسیه برویم. خال تصور کنید این بیاعتمادی وقتی با اعتمادی جهانی به رفتار چین و روسیه در هم بیامیزد تا چه حد میتواند بر سرنوشت ما اثر بگذارد.
اگر بگوییم هنوز دیر نشده دروغ گفتهایم اما حداقل از امروز وزارت بهداشت سعی در بازسازی اعتبار خود کند. بهجای تلاش برای موجه و عادی جلوه دادن آمارهای در دسترس را با جزییات ممکن منتشر کند، اگر عدد و ادعایی دارد به سند و مدرک ارجاع دهد. توصیههای خود را علم محور و فارغ از ملاحظات سیاسی بیان کند. شاید اندکی از این آب رفته به جوی بازگردد و شاید خسارت ناشی از این بیاعتمادی اندکی کاسته شود.
نکات مهمی در واکسن کوید-19 و انتظارات ما از آن و تفاوت میان این دو وجود دارد که من بهزودی سعی میکنم درباره آن بنویسم.