تصاویر مهمند، به آن‌ها فکر کنیم

در طی چند روز گذشته سه مورد شاهد انتخاب قاب و تصویرهایی بودیم که با اخبار روز همراه بود. هر سه این موقعیت‌ها یادآور اهمیت تصویر است و به‌خصوص برای کسانی که به کار رسانه مشغولند هر یک از این تصاویر یادآور بخشی از واقعیت‌های ارتباطی است.

اینکه می‌گویند یک تصویر ارزش هزار کلمه را دارد، حرف درستی نیست. معمولاً عکس‌ها فریبنده هستند. واقعیت را جعل می‌کنند و در بهترین حالت ممکن است آن را از بافتار خود خارج کرده و باعث شوند تا شما بتوانید آن را در بافتاری متفاوت و به‌دوراز آنچه واقعیت بوده است بازنشر کرده و آن را تفسیر کنید. اما اگر این گفته را اگر از این زاویه نگاه کنیم که در رسانه قدرت انتقال معنی و بار احساسی انتقال‌دهنده یک تصویر بیش از هزار کلمه و هزار کتاب است، احتمالاً حرف درستی زده‌ایم. تصاویر به‌طور مستقیم می‌توانند ماشه فرآیندهای شناختی را در ذهن ما فعال کنند که رابطه نزدیکی با ارتباط حسی دارند درنتیجه اگر تصویری با بی‌دقتی یا به‌عمد اشتباه انتخاب شود ممکن است اثراتی فراتر ازآنچه داستان شما روایت می‌کند برای مخاطب داشته باشد.

همین هم باعث می‌شود که افراد در قدرت و گروه‌های روابط عمومی آن‌ها تلاش کنند تا نه‌تنها در انتشار تصاویری از این افراد و موقعیت‌هایی که حضور دارند دقت کنند که حتی با صحنه‌آرایی نمادی متفاوت را در ذهن مخاطب ایجاد کنند. سه مثال زیر زوایای مختلفی از قدرت مفهومی تصویر در رسانه است که شاید هرکدام از آن‌ها بیانگر بخشی از اهمیتی باشد که ویراستاران باید در انتخاب تصویر اعمال کنند و مراقب باشند به دام صحنه‌آرایی گاه خطرناک روابط عمومی‌ها نیفتند.

مثال اول: جو بایدن به کووید مبتلا شد

هفته گذشته اعلام شد رئیس‌جمهور ایالات‌متحده مبتلا به کووید-۱۹ شده است و علائم خفیفی از این بیماری را در خود دارد.

این خبر مهمی است. نه‌تنها ازاین‌جهت که بایدن مبتلا شده است، که ازاین‌جهت که اولا نشان‌دهنده توسعه ویروس در شرایط مهار گسترده است، بایدن به دلیل سن بالا و بیماری‌های زمینه احتمالاً درخطر بالاتری نسبت به یک فرد میان‌سال قرار دارد. بخشی از این داستان و در تاریخچه این خبر که باید مورداشاره قرار بگیرد این است که بایدن نه‌تنها هر دو دز واکسن را تزریق کرده که دو دز بوستر را نیز دریافت کرده است.

برخی از رسانه‌ها – برای مثال رادیو فردا و البته بسیاری از رسانه‌های دست راستی در آمریکا – برای پوشش این خبر تصویر بایدن در حال واکسن زدن را منتشر کردند.

این تصمیم و انتخاب – چه عمدی و چه سهوی – نتیجه مشخصی دارد. تصویر شخصی که چهار دز واکسن زده و از مبلغان واکسن است و تیتر بایدن کووید گرفت، کافی است که بدون هیچ نیازی به جزییات دیگر در ذهن مخاطب شک نسبت به عملکرد واکسن را ایجاد کند و نسبت به اثرگذاری واکسن کووید تشکیک ایجاد کنیم.

نکته اینجا است که خبر ربطی به واکسن ندارد. خبر ابتلای بایدن به کرونا است. حتماً باید در تاریخچه خبر به سابقه واکسیناسیون او اشاره کرد، اما همین‌طور باید به سابقه سلامت وی و سن وی و میزان خطری که او در معرض آن بوده هم اشاره‌کرده است. به هیچ‌وجهی از این مساله که بایدن با چهار دز واکسن مبتلا به کووید شده است نمی‌توان نتیجه گرفت که واکسن بی‌تأثیر است. چه‌بسا بدون این واکسیناسیون بایدن پس از ابتلا دچار بستری و حتی فوت می‌شد و از آن گذشته داده‌های علمی بر اساس یک پرونده بیان نمی‌شوند.

اما این عکس اصولاً فرصتی به خواننده ما نمی‌دهد که بیشتر فکر کند. بدون حتی یک‌کلام، تصویر سوال میان واکسیناسیون و ابتلا و ناکارآمدی آن را – حداقل به گروه زیادی از مردم و مخاطبان – تلقین می‌کند.

این نسخه دیگری از همان مثال معروفی است که وقتی گزارشگران در مطلبی که درباره اهمیت واکسیناسیون کودک می‌نویسند، برای عکس تزیینی خود، تصویر کودکی نالان و در حال گریه هنگام تزریق واکسن را منتشرکننده که بدون اینکه بخواهند همه مطلب آن‌ها را زیر سوال می‌برد.

گروهی از رسانه‌ها – برای مثال جریان‌های وابسته به شبه‌علم، یا جریان‌های سیاسی ضد واکسیناسیون، شاید آگاهانه و به‌عمد چنین انتخابی را انجام دهند اما اگر من و شما روزنامه‌نگار حرفه‌ای و به‌خصوص فعال در حوزه علم هستیم باید مراقب چنین سوءبرداشت‌هایی باشیم. فرآیند انتقال پیام فرآیندی چندوجهی است که بخشی از بار را متن به دوش می‌کشد و تصویر در این فرآیند نقشی فوق‌العاده قدرتمند دارد.

مثال دوم: وزیر ارتباطات و دورویی در مقابله با حجاب

در روزهایی که بخش بزرگی از مردم ایران نسبت به رفتارهای تند گشت ارشاد و برخوردهای شدید با موضوعی که عنوان «بدحجابی» روی آن گذاشته‌اند واکنش نشان می‌دهند، تصویری از سفر وزیر ارتباطات ایران – که همین اخیراً در فرآیند فعال کردن قفل کودک جستجو برای مردم ایران نقش داشته است – به روسیه و مصاحبه او با خبرنگار روسی منتشر شد که به‌گونه‌ای طبیعی موجی از خشم و انزجار – عمدتاً از دو رویی – را به همراه داشت.

تصویر پشت‌صحنه مصاحبه وزیر ارتباطات بود که از سویی مصاحبه‌گر، احتمالاً به دلیل روابط حسنه فعلی روسیه با ایران و درخواست طرف ایرانی، تن به پوشیدن حجاب و سر کردن روسری داده است. این تصویر به‌تنهایی بعداً می‌توانست از سوی وزیر و هواداران دولت به شکل اقتدار سیاستمداران ایرانی تعبیر شود که حتی در خاک کشوری دیگر، مصاحبه گران و افراد را وادار می‌کنند تا حجاب موردنظر آن‌ها را رعایت کنند و وقتی ما زورمان می‌رسد که خبرنگار روسیه را وادار به روسری بر سر کردن کنیم پس شما هم خیلی تلاش نکنید و زور ما به شما هم می‌رسد.

اما تصویر پشت‌صحنه نه‌تنها این صحنه‌سازی را بر باد داد که تبدیل به ضد خود شد و نشان از دورویی شکننده و اقتداری ظاهری داد. تصویر پشت‌صحنه نشان‌دهنده حضور تهیه‌کننده این مصاحبه بود که با لباس معمول خود و بدون استفاده از حجاب پشت دوربین و در مقابل وزیر نشسته بود. این تصویر، فارغ از اینکه شرایط اتاق گفتگو چه بوده است (همان‌طور که گفتم قدرت عکس الزاماً به بیان واقعیت نیست. می‌تواند یک لحظه را جدا کند و آن را حتی در بافتاری متفاوت تفسیر و بیان کند.) به بازنمایی از ظاهرسازی، دورویی و اقتداری ساختگی شده است.

این تصویر شاید یادآور این باشد که اگرچه شاید یک عکس قدرت اثرگذاری بالایی بر مخاطب داشته باشد اما کسی که قصدش فعالیت حرفه‌ای و رسانه است باید مراقب باشد تا به‌جای استدلال و تحلیل یک فریم بدون در نظر گرفتن بافتار و داستانش سعی کند درک بهتری از موقعیت ماجرا داشته باشد و بر اساس آن داستانش را روایت کند و در انتخاب تصویر مرتبط با آ دقت کند.

برای مثال من با پشت‌صحنه این تصویر و داستان آن گفتگو آشنا نیستم. برای همین هم همان‌قدر که تحلیلم از قابی که وزیر و خبرنگار محجبه – به‌تنهایی – را نشان می‌داد و اضافه کردن بار اضافی بر آن احتمالاً دقیق نیست (که تصویر پشت‌صحنه نشان از این عدم دقت دارد)، نوشتن تحلیل درباره قاب دوم به‌تنهایی نیز دقیق نیست اما وجود این دو تصویر نشان‌دهنده دو داستان هم‌زمان است و تضاد میان این دو حالا داستانی است که حداقل می‌توان درباره آن سوال پرسید. این نمونه بصری همان توصیه‌ای است که همیشه مطرح می‌شود، در بیان داستان دنبال زوایای دیگر باشید.

مثال سوم: پاپ برای عذرخواهی از بومیان وارد کانادا شد

سال‌های طولانی است که بومیان کانادا از کلیسای کاتولیک درخواست دارند تا ظلم و ستمی که در دوران استعماری از سوی این نهاد بر بومیان رفته است را به رسمیت پذیرفته و از آن عذرخواهی کند.

یکی دو سال اخیر برای بومیان سال‌های تلخی بود. در این چند سال بازمانده دانش آموزان بومی که در تلاش برای فرار از مدارس شبانه‌روزی اصلاح سازی بومیان در کانادا تأسیس‌شده بود، کشف شدند. بسیاری از این کودکان از خانواده‌های خود جدا شده بودند تا در این مدارس، که بخش عمده آن‌ها از سوی کلیسای کاتولیک مدیریت می‌شد، مطابق اصول اروپایی مسیحی تربیت شوند. استعمارگران و نوادگان آن‌ها و کلیسای کاتولیک این بومیان را بدوی و فاقد فرهنگ می‌دانست و به‌زور هر خشونتی اصرار داشت تا آن‌ها را «انسان» کند. بسیاری از این دانش آموزان در این مدارس جان خود را از دست دادند و آن‌هایی که زنده ماندند برای سال‌های طولانی با عوارض افسردگی و اضطراب و خاطره دهشتناک کابوس این مدارس، نتوانستند قد راست کنند. این مدارس – در کنار سایر سیاست‌های تبعیضی دولت‌های کانادا – باعث بروز همه‌گیری اعتیاد به الکل در بومیان شده بود و این جامعه هنوز در حال خسارت دادن است.

با آشکار شدن این آرامستان‌ها رهبران بومیان، آشتی و دولت فدرال کانادا (که برای چندین ماه پرچم کشور را در حال نیمه‌افراشته نگاه داشت) با شدت بیشتری از کلیسای کاتولیک و واتیکان درخواست کردند مسئولیت خود را پذیرفته و از بومیان عذرخواهی کنند.

در همین دوره اتفاق تاریخی دیگری افتاد. برای نخستین بار در تاریخ کانادا یکی از رهبران بومیان به‌عنوان فرماندار کل و جانشین ملکه در کانادا انتخاب شد. انتخاب مری سیمون که از فعالان برجسته دفاع از حقوق بومیان بوده است نشانی نمادین از تلاش دولت کانادا برای گام برداشتن در ترمیم تاریخ تلخ خود با بومیان بود.

در این دوره سرانجام پس از رایزنی‌های بسیار، پاپ فرانسیس، در دیداری با گروهی از نمایندگان بومیان به‌طور ضمنی عذرخواهی کرد و قول داد برای عذرخواهی به کانادا سفر کند.

البته قبل از اینکه برای «پاپ مردمی» هورا بکشید و تشویقش کنید به یاد داشته باشید که او در آن متن سخنرانی عذرخواهی حاضر به پذیرش دخالت کلیسای کاتولیک در این فاجعه نشد و آن را به چند کشیش خودسر و نماینده‌های بی‌ایمان تقلیل داد. این مساله از این نظر اهمیت دارد که تا وقتی پاپ و واتیکان دخالت مستقیم و ساختاری را نپذیرند، خود را در قابل شکایت‌های جبران خسارت دور نگاه می‌دارند و بعید است که پاپ در سفرش به کانادا (که ساعتی قبل – عصر روز یکشنبه ۲۴ جولای ۲۰۲۲) آغاز شد هم تا این حد پیش برود که مسئولیت سازمانی کلیسا را بر عهده بگیرد.

اما برای جامعه بومیان که سال‌ها همین حد پذیرش فاجعه هم از آن‌ها دریغ شده بود این روز بزرگی است. سال‌های طولانی تلاش آن‌ها سرانجام منجر به سفر پاپ برای عذرخواهی (در همین حدی که هست) به موفقیت رسیده است و پاپ قدم به خاک کانادا گذاشته است.

در مراسم استقبال از پاپ که در مونترال و با حضور مری سیمون، فرماندار کل، جاستین ترودو نخست‌وزیر و برخی از رهبران بومیان رخ داد، پاپ سوار بر ویلچر از هواپیما پیاده شده و مقام‌های کانادایی در حالی از او استقبال کردند که او روی صندلی چرخ‌دار نشسته بود.

این مساله باعث شد تا در قاب‌هایی که از این سفر تاریخی ثبت می‌شود، شما تصویری از رهبران بومیان و به‌خصوص مری سیمون، فعال حقوق بومیان و عالی‌ترین مقام کانادا را ببینید که در هنگام خوش‌آمد گویی به رهبر کاتولیک‌های جهان که نهاد زیردست او متهم به آزار و کشتار کودکان بومیان است، در حال خمیده و تعظیم دیده شوند.

بار دیگر ما نمی‌دانیم که وضعیت سلامت پاپ تا چه حد بحرانی است و آیا واقعاً نمی‌توانسته روی پای خود بایستد یا اصرار بر استفاده حتمی از صندلی چرخ‌دار از سوی گروه روابط عمومی واتیکان دقیقاً برای شکل گرفتن چنین صحنه‌ای بوده است.

اما فارغ از این تصویر ثبت‌شده در رسانه‌ها که در تاریخ به آن ارجاع خواهد شد، از تعظیم بومیان در مقابل عالی‌جناب پاپ آن‌هم در سفری که قرار است او عذر خواه باشد، روایت خواهد کرد.

این تصویر قدرتمندی است. اما آیا برای تیتر اول صفحات روزنامه‌های کانادایی فردا تصویر مناسبی برای عکس اصلی خبر این بازدید است؟ اگر از من بپرسید به قطعیت خواهم گفت نه. تصویر فردای روزنامه‌ها اگر داستانش سفر پاپ برای عذرخواهی است باید تصویری باشد که با چاپ آن به‌طور ضمنی جایگاهی مضاعف به پاپ ندهد و باعث نشود که این تصویر که هم‌زمان از شکنندگی پیرمردی مهربان روایت می‌کند و هم از رضایت بومیان که در مقابل او خم‌شده‌اند، تصویری در ذهن بسازد که نشان از تمام شدن ماجرا و مهربانی وارث ظلم باشد.

البته طبیعتاً کسی از من سوال نکرده است اما من به‌شدت مشتاقم صفحات اول روزنامه‌های فردا را ببینم که چگونه عکس این سفر را بازتاب خواهند داد. اما این تذکر بدی نیست که مراقب باشیم تصاویری که از یک رویداد در کنار داستان منتشر می‌کنیم به‌خصوص تصاویر اصلی پیامی اشتباه یا در تضاد با داستان اصلی را به مخاطب منتقل نکند. به ساختار رمزگذاری و رمزگشایی پیام فکر کنیم.

دیدگاه‌ها

  1. لغت اعلام در این جمله اشتباه تایپی داره: هفته گذشته اعلم شد رئیس‌جمهور ایالات‌متحده مبتلا به کووید-۱۹ شده است

  2. ضمن تشکر از متن خوبتان، من این بخش را متوجه نشدم:
    “..خود را در قابل شکایت‌های جبران خسارت دور نگاه می‌دارند..”

دیدگاهتان را بنویسید

*

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.