
کتب درسی مقطع متوسطه ایران چگونه مساله گرمایش زمین و تغییرات اقلیم را به دانش آموزان آموزش می دهند؟
کریستالینا جورجیِوا که در فاصله سالهای ۲۰۱۷ تا ۲۰۱۹ مدیریت اجرایی بانک جهانی را بر عهده داشت در جمله معروفی گفته است: «ما به وضوح آخرین نسلی هستیم که میتوانیم روند گرمایش زمین را متوقف کنیم اما ما در عین حال نخستین نسلی هستیم که اثرات (ملموس) این تغییرات را تجربه میکنیم.»
هنوز چند سالی از این جمله نگذشته است اما همه شواهد نشان از آن دارد که شاید این ادعا دیگر اعتباری ندارد. برآوردهای گزارش تکان دهنده کمیته بین الدولی تغییرات اقلیمی در سال ۲۰۲۲ بیان میکند رسیدن به هدف متوقف کردن میزان گرم شدگی زمین در حد یک و نیم درجه تا سال ۲۰۴۰ تقریباً با ادامه سیاستهای فعلی دستنیافتنی است.
بیعملی دولتها، سیاست زدگی موضوع تغییرات اقلیم و انکارگرایی در آن به حدی است که هر سیاستگذاری مؤثری را با چالش مواجه میکند.
اگر زمانی عمده شکاف میان جهان شمال و جنوب سیاسی تقسیم میشد که یکی دیگری را متهم میکرد که خود جهان را آلوده و حالا از دیگری میخواهد رشد اقتصادیاش را متوقف کند تا حاصل تخریب آنها را جبران کند، حالا گسلههای اختلاف به درون پیشروترین جوامع و کشورهای پیشرو مدعی مقابله با تهدید گرمایش زمین هم رسیده است.
در کانادا حزب محافظهکار در آخرین نشست رسمی خود حتی حاضر به نام بردن و اشاره به تغییرات اقلیم نشد. آنهم در کشوری که هماکنون آب شدن صفحات یخی شمال نهتنها تهدیدی برای زندگی مردمش ایجاد کرده که آستانه بحرانی امنیتی را به مرزهای کانادا آورده است. آب شدن یخهای قطبی که باعث در دسترس قرار گرفتن منابع زیرزمینی انرژی شده رقابت ویرانگر در این ناحیه را توسعه داده و حتی امکان تنش نظامی را بالابرده است.
در ایالاتمتحده یکی از دو حزب اصلی در تازهترین پوستاندازی خود بخشی از هویتش را در انکار گرمایش زمین و نقش انسانی در آن تعریف کرده است.
در همین حال شرکتهای بزرگ اقتصادی و تجاری که از یکسو میخواهند خود را همراه علم و وجدان اجتماعی نشان دهند و از سوی دیگر حاضر به تغییر هزینهساز نیستند دست به سبزشویی (Greenwashing) گسترده میزنند تا رفتار آلاینده خود را توجیه کنند.
زمین گرمتر میشود، انباشت گازهای گلخانهای چرخههای زیستی را با خطر مواجه کرده، انقراضهای بزرگ را به همراه دارد، روند جمعیتشناسی، توزیع ثروت و مهاجرت در جهان را با همه عوارض و آسیبهای اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگیاش آغاز کرده است و در همین حال نهتنها دولتها حاضر به اقدامی سخت در این زمینه نیستند که گاهی جوامع مدنی بهجای اعمال فشار بر نهادهای دارای قدرت تغییر بار سنگین اصلاح این روند را بر دوش کسانی میگذارند که کمترین نقش را در این فرآیند دارند و از مردم عادی میخواهند تا نقش مبارزه اصلی را در این زمینه بر عهده بگیرند.
کارزارهای تهدید دانشمندان، تشکیک در علم، تظاهر به وجود عدم قطعیت در بروز و دلیل بروز تغییرات اقلیم، توسعه شبهعلم و تولید شبه مقالات بهخصوص در عصر رواج اخبار غلط و جعلی سازمانیافته بیداد میکند و دراینبین زمین در حال پوستاندازی است.
تغییرات اقلیم زمین را تهدید نمیکند. بلکه زمین بهگونهای خود را با شرایط تازه حاصل دست ما تطبیق میدهد که زندگی ما به شکلی که اکنون آن را میشناسیم غیرممکن میشود. مبارزه ما برای مقابله و محدود کردن آثار گرمایش زمین تلاش برای بقای خودمان است و نه زمین.
در این میان کسانی که کمی دورتر را میبینند از اکنون پذیرفتهاند که امکان متوقف و معکوس کردن این روند وجود ندارد. ما دیگر آخرین نسلی نیستیم که میتواند گرمایش زمین را متوقف کند، بلکه ما آخرین نسلی هستیم که میتوانست این روند را متوقف کند و نکرد.
در مقابل ما نخستین نسلی هستیم که بهطورجدی باید با عوارض آن مواجه شویم، شاید بتوانیم روند آن را کند کرده و دامنه اثرات آن را کاهش دهیم. این کار به معنی تطبیق با شرایط است. تطبیقی که بدون آگاهی اتفاق نمیافتد.
نخستین گام درراه حل مساله ب رسمیت شناختن و دانستن صورت مساله است. چطور ما انتظار داریم با این روند مبارزه یا خود را برای زیستن با برخی از اثرات گریزناپذیر آن تطبیق دهیم وقتی هیچچیزی درباره صورت مساله نمیدانیم؟
از آن مهمتر اینکه اگر ما نخستین نسلی هستیم که بهوضوح شاهد عوارض این رویداد هستیم، این نسل بعدی است که باید برای مقابله با آن و زیستن با آن بیشتری انعطاف را در سبک زندگی خود انجام داده و با دانستن رویداد و جدی گرفتن آن نهتنها دست به اقداماتی برای مقابله به آن بزند که امکان زندگی خود در دنیای جدید را فراهم آورد.
گرمایش زمین اگرچه معضلی جهانی است اما بروز عوارض آن در همه جای جهان یکسان نیست. کشورهای ضعیفتر ازنظر فناوری، بنیه اقتصادی و سیاستگذاریهای ایدئولوژیک بیشترین ضربه را خواهند خورد.
ایران ما یکی از نقاطی است که بیشترین آثار مستقیم و غیرمستقیم این تغییرات را درک خواهد کرد. این تغییرات در ترکیب با همه بحرانهای محیط زیستی دیگر همچون بحران آب، مدیریت اشتباه خاک و زمین، جنگلزدایی، توسعه غیراصولی کشاورزی و دامداری و درعینحال تأکید مصرانه نهادهای تبلیغاتی نظام برای افزایش جمعیت، دستبهدست هم داده و میدهد تا فردای ایران برای نسل آینده بحرانیتر از بسیاری از نقاط دیگر باشد.
به یاد داشته باشیم که تنها مصیبت گرمایش زمین مصیبت مستقیم زیستی نیست و اثرات امنیتی اقتصادی فراوانی دارد. گرمایشی که نواحی ساحلی شبهقاره را با بحران مواجه کند موجی از مهاجران و آوارگان را به راه میاندازد که کشورهای مسیر خود را با چالش مواجه میکنند. کمبود آب و مواد غذایی و بحران مهاجرت ناشی از تغییرات اقلیم که باعث سیل و توفان و آفت و آتشسوزی است، باعث شکلگیری گروههای سیاسی افراطی و خرده گروهکهای نظامی میشود و آتش جنگ و ناآرامی را در اطراف گسلهای اقتصادی و اجتماعی تعمیق شده بهواسطه تأثیرات گرمایش زمین را فروزان میکند.
در این شرایط سوال این است که در مقابل این مهمترین چالشی که بشریت از ابتدای حضور خود روی این سیاره با آن مواجه شده و درصورتیکه آن را مهار نکند ممکن است آخرین چالش بزرگی باشد که تمدن امروزی با آن مواجه شود، چگونه نسل آینده را آماده میکنیم.
یکی از مهمترین بخشهای موجود در ساختار فعلی نظامی ایران، برای آشنا کردن نوجوانان با مفاهیم مهم ساختار آموزشوپرورش است.
نظام آموزشوپرورش یکپارچه در ایران این امکان را به مدیران آموزشی میدهد تا موضوعاتی که ازنظرشان مهم است را بتوانند به تمام نوجوانانی که به مدرسه میروند برسانند.
شکی در تأثیر نقش اینترنت، رسانههای عمومی و مطالعات خارج مدرسه در آموزش و آگاهی مردم و بهخصوص نوجوانان وجود ندارد، اما در جامعهای که فشارهای اقتصادی و برخی از روندهای فرهنگی سبد مطالعات را کوچکتر کرده و دسترسیهای دیجیتال را محدود نموده است و در شرایطی که رسانه بیتفاوت یا در حال شکستی دائمی از رقبای خود است، یکی از اصلیترین تکیهگاهها برای انتقال موضوعی مهم به دانش آموزان ساختار آموزشوپرورش رسمی است.
قبل از اینکه اعتراض کنیم که اصولاً این نهاد قابلاعتماد و توجه نیست به یاد داشته باشیم که بخش عمدهای از کسانی که در بحث و موضوع داستان ما در معرض خطر قرار دارند و در سالهای آینده باید بیشترین هزینه را در برابر بلاهای زیستمحیطی ناشی از تغییرات اقلیم بپردازند و در نتیجه باید بیشترین آمادگی را در مواجهه با آن داشته باشند دقیقاً همان افرادی هستند که به دلی شرایط اقتصادی خود و دسترسیهای اجتماعی و فرهنگی، کمتر از دیگران امکان استفاده از خدمات فرا مدرسهای را در اختیاردارند و درنتیجه نقش آموزش مدرسهای برای آنها بیشتر از هر جایی است.
وضعیت توجه به گرمایش زمین در کتب درسی مدارس
(با تذکر یکی از خوانندگان کتاب شیمی پایه دهمن که در متن اول از قلم افتاده وبه اضافه و متن بر اساس آن اصلاح شد)
برای بررسی میزان توجه و پوشش موضوع گرمایش زمین، دلایل و عوارض آن و م آموزش آمادگی درباره تغییرات ناشی از این پدیده در این گزارش به مرور کتب درسی رسمی ایران پرداختهشده است.
با استفاده از سامانه پایگاه کتاب های درسی وزارت آموزش و پرورش مجموعه کتب دوره متوسطه تحصیلی (دوره اول و دوم) شامل مقاطع هفتم تا دوازدهم (سال ۱۴۰۱) موردبررسی قرار گرفته است. در این بررسی و در بخش دوره دوم متوسطه تنها کتب رشتههای نظری بررسیشدهاند.
از بین فهرست این مجموعه در بخش اول کتبی که بهطور مستقیم یا غیرمستقیم با موضوع مرتبط نبودند حذف شد و درنهایت ۱۹ ۲۰ کتاب برای بررسی نهایی انتخاب شدند. دلیل این حذف این بود که برای مثال اشاره به گرمایش زمین در کتابی مانند ریاضیات یا ادبیات و نگارش و معارف اسلامی طبیعتاً جایگاهی ندارد و اگر اشارهای هم به این موضوع شده باشد، در قالب مثال خواهد بود.۱۹ ۲۰ کتاب نهایی انتخابشده به شرح زیر هستند:
- علوم تجربی پایه هفتم
- مطالعات اجتماعی پایه هفتم
- تفکر و سبک زندگی پایه هفتم
- تفکر و سبک زندگی – دختران پایه هفتم
- علوم تجربی محتوای تکمیلی م.ا.د پایه هفتم
- علوم تجربی پایه هشتم
- مطالعات اجتماعی پایه هشتم
- تفکر و سبک زندگی پایه هشتم
- تفکر و سبک زندگی – پسران پایه هشتم
- علوم تجربی محتوای تکمیلی م.ا.د پایه هشتم
- علوم تجربی پایه نهم
- مطالعات اجتماعی پایه نهم
- علوم تجربی محتوای تکمیلی م.ا.د پایه نهم
- جغرافیا پایه دهم همه
- شیمی پایه دهم (اضافه شده در ۲۸ آگوست)
- زمین شناسی پایه یازدهم علوم تجربی و ریاضی فیزیک
- انسان و محیط زیست پایه یازدهم همه
- جغرافیا ۳ پایه دوازدهم ادبیات
- هویت اجتماعی پایه دوازدهم ریاضی تجربی کار دانش فنی
- سلامت و بهداشت پایه دوازدهم نظری – فنی – کاردانش
برای بررسی این مجموعه ابتدا جستجوی متن با استفاده از کلمات کلیدی شامل (ولی نه محدود به) گرمایش زمین، تغییرات/تغییر اقلیم، گازهای گلخانهای، سوخت فسیلی و دیاکسید کربن انجام شد و سپس در مرور دوم فصلهای مرتبط بهطور کامل مطالعه شد تا نکته یا اشارهای جا نمانده باشد.
دلیل بررسی کتبی مانند سبک زندگی در این مجموعه بهطور خاص این است که تطبیق با شرایط تازه ناشی از تغییرات اقلیم، بهطور خاص آمادگی برای مقابله با آثاری که در ۲۰ تا ۳۰ سال دیگر (زمانی که نسل دانشآموز فعلی مواجهه اصلی خود را در برابر آن داشته یا در مقامی برای تصمیمگیری و حل یا تشدید بحران هستند) نیازمند تغییری بنیادی در سبک زندگی و آمادگی برای انعطاف در برابر شرایطی است که این مساله پدید میآورد.
این بررسی نشان داد که درمجموع این ۱۹ ۲۰ کتاب (و به تعمیم کل کتب درسی مقطع متوسطه نظری) تنها ۲۸ ۳۱بار به موضوع تغییرات اقلیم بهطور مستقیم یا غیرمستقیم اشارهشده است. از این تعداد ۹ مورد مربوط به دو کتاب علوم تجربی محتوای تکمیلی برای دانش آموزان استعدادهای درخشان (پایه ۷ و ۹) است که قاعدتاً در سرفصلهای بخش بزرگی از دانش آموزان قرار ندارد. بدین ترتیب با حذف آن مجموع اشاره به این موضوع در کتب درسی سایرین در کل دوره متوسطه و در رشتههای مختلف به عدد ۱۹ ۲۲مورد کاهش مییابد.
نمودار زیر توزیع این اشارات بر مبنای کتابها را نشان میدهد:
اما این همه داستان نیست. برای بررسی بیشتر، تکتک این موارد را مورد بررسی قرار دادیم:

در کتاب علوم تجربی پایه هفتم اشاره به گرمایش زمین در قالب دو باکس کوچک و یک اشاره در بخش انرژیهای تجدید پذیر است. در باکس اول با عنوان آیا میدانید آمده است: «بسیاری از دانشمندان سوختهای فسیلی را عامل اصلی افزایش دمای میانگین کره زمین یا همان گرمایش زمین میدانند. … انباشت این گازها درگذر زمان سبب افزایش دمای زمین و گرمایش جهانی میشود.»
باکس دوم اشارهکرده است که منابع تجدید پذیر باعث گرمایش جهانی نمیشوند و در باکس دیگری اشارهشده است که انرژی مصرفی یک خانواده برای پختوپز در سال پنجتن گاز گلخانهای وارد جو میکند.
چیزی که در این مورد دیده نمیشود تأکید بر عوارض و دامنه این رویداد است و همچنین ارائه مثالی بدون چارچوب. اینکه یک خانواده چند تن گاز وارد جو میکند آیا زیاد است؟ یا کم؟
کتاب علوم تجربی مدارس استعدادهای درخشان (محتوای تکمیلی) برای پایه هفتم به همراه کتاب انسان و محیطزیست پایه یازدهم هرکدام با شش مورد اشاره به گرمایش زمین بیشترین تعداد این موارد را در خود دارند. اشارات در کتاب علوم تجربی مدارس استعدادهای درخشان پایه هفتم بهطور خلاصه شامل این موارد است:
۱- گرمایش زمین یکی از چهار عیب استفاده از سوختهای فسیلی (در رده آخر) ذکرشده است (ص۶۶٫)
۲- در ص ۶۷ در قالب کار در خانه پیشنهادشده تا با بررسی نمودار تغییرات میانگین درباره این موضوع تحقیق و نتیجه به شکل روزنامه دیواری ارائه شود.
۳- در ص ۷۴ از دانش آموزان خواستهشده تا در مورد سهم کشورهای مختلف دنیا از مصرف انرژی و تولید گازهای گلخانهای در دنیا تحقیق کنند و نتیجه را بهصورت روزنامه دیواری ارائه کنند.
۴- در ص ۷۳ بهطور مفصل درباره دلایلی که چرا ترک کردن سوختهای فسیلی دشوار است صحبت شده و از دانش آموزان خواستهشده است تا در قالب دو گروه موافق و مخالف درباره این موضوع بحث کنند. نکته مهم در این صفحه اشاره در بند سوم توضیحات است که نوشتهشده است: «عدهای معتقدند که هنوز دلایل کافی برای اثبات اینکه گرمایش زمین به دلیل استفاده از سوختهای فسیلی در حال رخ دادن است وجود ندارد.»
این نکته فوقالعاده مهم و پرچم قرمز بسیار مهمی است. هیچ مناظره علمی و هیچ بحث علمی در مورد علم تائید کننده وقوع تغییرات اقلیم و نقش انسان در آن وجود ندارد. آن چیزی که در موردش مناقشه وجود دارد موضعگیریهای سیاسی است و نه علم داستان. اینکه در کتاب درسی بهطور مشخص به عنوان یک نکته معتبر از اعتقاد به عدم وجود مدرک کافی علمی صحبت میشود دقیقاً در راستای راهبرد شکاکان تغییرات اقلیم است. این بخش از این کتاب درواقع فراتر از نقص بیان توزیعکننده اطلاعات گمراهکننده در این زمینه است و تمام بحثهای قبلی و بعدی مطرحشده در این کتاب در این موضوع را با همین یک جمله – که بارها رد شده است – زیر سوال میبرد. مناظرهای که کتاب دانش آموزان را به تکرار آن دعوت میکند مناظرهای سیاسی است و نه مناظرهای علمی و کتاب باید در این مورد تفکیک دقیقی صورت دهد.

۵- در باکسی کتاب با اشاره به اینکه سوزاندن سوختهای زیستی (در صورت کاشت دوباره گیاه) باعث گرمایش زمین نمیشود پیشنهاد تحقیق شده است. البته که اصل صورتبندی این مساله غلط است هیچ تناسبی بین سوزاندن سوخت زیستی و آنچه ادعا میشود روند کاشت مجدد برای اصلاح آن اثر دارد برقرار نیست.
۶- آخرین مورد بار دیگر پیشنهاد کار در کلاس است و از دانش آموزان خواستهشده تا درباره ارتباط میان انتشار گازهای گلخانهای در جو و گرمایش زمین تحقیق کرده و نتیجه را با همکلاسیهای خود به اشتراک بگذارند.
به عبارت ساده در کل موارد اشارهشده غیر از یک مورد که در آن گرمایش زمین بهعنوان یکی از چهار ایراد سوزاندن سوختهای فسیلی مطرحشده هیچ توضیحی درباره این پدیده و اثرات آن داده نشده است. تعدادی از مفاهیم عمومی بهعنوان کار در خانه به دانش آموزان واگذارشده و در یک مورد در توضیحات مربوط به آن بهطور مشخص دادههای غلط و شبهعلم بیان شده است.
کتاب علوم تجربی پایه نهم کتاب بعدی در این فهرست است که به این موضوع اشارهکرده است.
در این کتاب در ص ۲۸ اشارهشده است که یکی از نتایج افزایش بیشازاندازه دیاکسید کربن در هوا کره افزایش دمای زمین و درنتیجه یخ شدن یخهای قطبی و ایجاد تغییرات قالب توجه در فصلها است.
در همین بخش در قالب کار در کلاس پیشنهادشده دانش آموزان درباره چگونگی افزایش دیاکسید کربن بر دمای کره زمین اطلاعاتی را از منابع معتبر جمعآوری کرده و در کلاس ارائه دهند. در هیچ جای کتاب مسیری برای تشخیص و معرفی چنین منابع معتبری (با توجه به حجم دادههای غلط و اخبار جعلی موجود در این حوزه بیداد میکند، معرفی منابع معتبر به دانش آموزان حداقل کاری است که باید صورت بگیرد.)
در باکس آیا میدانید که در ادامه این صفحه آمده نوشتهشده است که با توجه به روند تولید دیاکسید کربن با روند فعلی پیشبینی میشود تا سال ۱۴۳۰ یکسوم همه گونههای جانوری منقرض شوند اما کاهش تولید گازهای گلخانهای میتواند مانع از پیدایش این بحران شود برای همین هم کشورهای جهان تفاهمنامهای را امضا کردهاند تا دولتها مقدار کربن دیاکسید تولیدشده توسط کشورشان را پایش کنند.
این باکس شامل چند ادعای نادرست و غیردقیق است و همچنین نکته مهمی را پنهان کرده است. نخست اینکه اکنون هیچکس در جامعه علمی حتی ادعا نمیکند که کاهش تولید دیاکسید کربن (گازهای گلخانهای) میتواند مانع بحران شود. حتی هدفی مانند انتشار کربن صفر میتواند ابعاد فاجعه را مهار کند. نکته بعدی این است که توافقنامه موردنظر که کتاب حتی از نام آوردن آنهم خودداری میکند و احتمالاً باید منظورش توافق پاریس باشد، باوجودی که تعهدی غیر الزامآور است اما تنها به پایش خلاصه نمیشود و از کشورها خواسته است تا برنامه خود برای کاهش تولید گازهای گلخانهای برای رسیدن به حدی که افزایش دما را تا یک ونیم درجه متوقف کند ارائه و دنبال کنند. اگرچه این باکس القا میکند که مساله چندان مهمی وجود ندارد و کشورها هم در حال حل مشکل هستند حتی بیان نمیدارد که همین توافق مورداشاره از سوی مجلس شورای اسلامی مورد تائید قرار نگرفته است و در ایران رسمیت پیدا نکرده است. همینطور هیچ اشارهای به اقدامات ایران در این زمینه صورت نمیگیرد. این در شرایطی اهمیت دارد که برای مثال نهاد پیگیری عملکرد دولت ها برای مقابله با گرمایش زمین روند موجود در ایران را «به شکل بحرانی ناکافی» (Critically Insufficient) ارزیابی کرده که با ادامه مسیر فعلی بهجای هدف مهار افزایش دما در یک و نیم درجه افزایش به بیش از ۴ درجه سانتیگراد افزایش منجر میشود.
ص ۳۵ در بخش تأثیرات نفت خام بر زندگی ما از گرمایش زمین بهعنوان یکی از نتایج افزایش دیاکسید کربن در جو نام برده شده است.
در کتاب اجتماعی پایه نهم غیر از یک مورد تعریف اصطلاحات که در آن واژه گازهای گلخانهای تعریفشده است (ص ۲۸) و ص ۳۸ که در آن یکی از اثرات تخریب جنگل افزایش میزان دیاکسید کربن در جو ذکرشده است در باکسی در صفحه ۲۶ با عنوان انسان و تغییرات آب و هوایی چنین آمده است:
«دانشمندان معتقدند که طی صدسال گذشته میانگین دمای زمین نسبت به قبل افزایشیافته است. به نظر آنها یکی از علل مهم افزایش دما زیادشدن خودروها و افزایش فعالیتهای صنعتی است که از سوختهای فسیلی استفاده میکنند … یکی از دلایل توجه ویژه به انرژی هستهای در کشور ما نیز علاوه بر کاربردهای پزشکی کمک به کاهش آلودگی است.» و بلافاصله در زیرنویس عکس کنار این مطلب آمده است که «برخی از کشورها ازجمله آمریکا با عدم رعایت و پایبند نبودن به برخی از قوانین بینالمللی از بزرگترین تخریبکنندگان محیطزیست به شمار میروند.»
فارغ از اینکه چطور از این مساله به نتیجه اهمیت توسعه انرژی هستهای در ایران رسیده شده است اما دو نکته مهم دیگر نیز در همین باکس کوچک وجود دارد. نخست به جملهبندیها دقت کنید: دانشمندان معتقدند…به نظر آنها…»چنین ترکیببندی از گزارهها روشی شناختهشده برای ایجاد تردید در ذهن است. بله دانشمندان این اعتقاد را دارند اما این مساله اعتقاد یک گروه در برابر دیگری نیست. این واقعیت علمی است. نقش انسان در این مساله نظر دانشمندان نیست، بلکه یافته ناشی از دادهها و روش علمی است.

نکته جنبی دیگر نیز تأکید بر نقش ایالاتمتحده در آلودگی هوا (در باکس گرمایش زمین و تغییرات اقلیم) است که حرف درستی است اما وقتی فکتی از چارچوب خارج شود فاقد هر اعتبار و ارزشی میشود. ازنظر تولید گازهای گلخانهای بالاتر از آمریکا چین قرار دارد و پس از ایالاتمتحده که در رده دوم جای دارد هندوستان و روسیه قرار دارند. نکته فوقالعاده مهم جا افتاده در این اشاره این است که کوچکترین اشارهای به ایران (محل تحصیل دانش آموزان) در این وضعیت نمیشود که در رده هشتم تولید گازهای گلخانهای در جهان قرار دارد.
کتاب علوم تجربی محتوای تکمیلی پایه ۹ تنها سه اشاره گذرا به آلایندگی دیاکسید کربن موجود در سوخت فسیلی کرده است.
در کتاب جغرافیای پایه ده به تغییرات اقلیم تنها بهعنوان یکی از عوامل طبیعی تغییر شکل ناهمواریهای ایران یادشده و در ص ۵۹ به همراه خشکسالی به عنوانی یک از ش دلیل کاهش حجم آبل دریاچه ارومیه مورداشاره قرارگرفته است.
کتاب بعدی که در آن اشاره ا ی به تغییرات اقلیم شده است کتاب زمینشناسی پایه ۱۱ و در ص ۴۱ است. در مقدمه فصل سوم در جملهای عجیب آمده است: «آب نماد زندگی است و در سفری پایانناپذیر بین سنگکره و هوا کره سبب تغییر پوسته زمین، فرسایش، تغییرات اقلیمی و … میشود.»
اگر این اشتباه استفاده از واژه نباشد تنها برداشت از این عبارت این است که تغییر اقلیم ناشی از چرخه آب است و امری طبیعی به شمار میرود.
کتاب بعدی که در آن مساله گرمایش زمین و تغییرات اقلیم آمده است کتاب انسان و محیطزیست پایه یازدهم است که منطقاً باید بخش عمدهای از این بحث را درون خود داشته باشد.
در این کتاب ۶ اشاره به این مساله شده است.
۱- ص ۴۰ تغییرات آب و هوایی بهعنوان یکی از اثرات آلودگی هوا معرفیشده است
۲- ص ۵۳ اشارهشده است که بر اساس بررسی دانشمندان در طول دو سده اخیر میانگین دمای کره زمین افزایشیافته که به این پدیده گرمایش زمین گفته میشود.
۳- در صفحه ۵۴ در تصویری کاهش صفحات یخی شمالگان و تغییر فصل بهعنوان مثالهایی از آثار تغییر اقلیم مورداشاره قرارگرفته است.
۴- در ص ۵۵ در بخش فعالیت دانشآموزی از دانش آموزان خواستهشده نمودار دیاکسید کربن و دمای متوسط زمین را باهم مقایسه کنند و در بخش دوم با کمک دو تصویر خواستهشده است تا بخش مثبت اثر گلخانهای مرور شود.
۵- در ص ۵۷ با معرفی اجمالی ردپای کربن اشارهشده است که بزرگتر بودن این عدد نشاندهنده مدتی است که طول میکشد که کره زمین دیاکسید کربن اضافی را مصرف کند و آثار آن را جبران کند.
نکته جالب در این بند این است که بهگونهای جملهبندی شده است که گویا تنها مشکل این است که اگر ما ردپای کربن بزرگتری داشته باشیم تنها مدت طولانیتری طول میکشد تا شرایط به شرایط طبیعی برگردد. این گزاره عمداً یا سهواً گمراهکننده است. مساله ما با گرمایش زمین این است که امروز حتی با رسیدن به رد پای کربن صفر تقریباً بازگشت به قبل برای چندین و چند نسل غیرممکن است.
۶- در ص ۹۷ تغییر اقلیم بهعنوان یکی از عوامل مؤثر بر تغییر پراکنش گونههای جانوری ذکرشده است.
در کتاب شیمی پایه دهم در سه مورد به مسالع تغییرات اقلیم پرداخته شده است. در صفحات ۶۴ و ۶۵ به ازاد سازی دی اکسید کربن در اثر سوزاندن سوخت های فسیلی اشاره شده و همچنین به روش محاسبه تبدیل میزان برق مصرفی به معادل کربن آزاد شده اشاره شده است. در ص ۶۷ و در بخش با هم بیندیشیم به افزایش دمای زمین در اثر سوخت های فسیلی اشاره شده و در ص ۶۸ به توضیح کلی پدیده گلخانه ای و نحوه عملکرد آن پرداخته شده است. (این پاراگراف روز ۲۸ آگوست، یک روز پس از متن اصلی و پس از تذکر یکی از مخاطبان مبنی بر جا ماندن این کتاب در فهرست اضافه شد.)
آخرین کتابی که در آن اشارهای به این موضوع شده است کتاب جغرافیا پایه ۱۲ است که در یکبار در ص ۶۳ و در نموداری که به اثرات حملونقل موتوری پرداختهشده به نقش آن در تغییرات اقلیمی اشارهشده و در ص ۹۹ از این پدیده بهعنوان یکی از علل خشکسالیها یاد شده است.
این کلیت چیزی است که دانش آموزان ما در دوره دبیرستان در دورههای نظری درباره گرمایش زمین و تغییرات اقلیم که مهمترین چالش پیش روی زندگی آنها را بهطور مستقیم و غیرمستقیم شکل میدهد میآموزند و بر اساس همین آموخته باید خود را برای مواجهه با آن رد زندگی شخصی و اجتماعی خود آماده کنند.
اگر بخواهیم کل این داستان را خلاصه کنیم شاید بتوان به این نتیجه رسید که آنچه میآموزیم این است که گرمایش زمین در اثر افزایش میزان دیاکسید کربن در جو زمین رخ میدهد و برخی اثرات نامطبوع را دارد.
درعینحال در مواردی این مکتب بهطور غیرمستقیم اشاره میکنند که این نظر مخالفانی دارند، این نظر دانشمندان است و اینکه کشورها با توافقی در حال مواجهه با آن هستند و با گذشت زمان شرایط به حالت عادی بازمیگردد. هیچ نشانی از اضطرار و خطرات دامنگیر امروز و فردای دانش آموزان در این متون وجود ندارد.
کسی که این آموخته تنها مواجه او با گرمایش زمین و تغییرات اقلیم است هرگز نخواهد دانست که اصولاً گرمایش زمین چگونه رخ میدهد و بر چه موضوعاتی اثر دارد، روند فعلی ما را به چه عواقبی دچار میکند، آیا راهی برای مهار آن وجود دارد، مهارتهای لازم برای مواجهه با این پدیده کدام است، چطور در زندگی شخصی و اجتماعی باید تغییر ایجاد داد تا این بحران قطعی که وجود ما را تهدید میکند حداقل مدیریت شود، اینکه کشور ما چه وضعیتی دارد، چه اقداماتی باید در سطوح فردی، محلی، ملی و بینالمللی صورت بگیرد، نهادهای اصلی مسئول ملی و جهانی در این زمینه کدام ها هستند، اینکه اجماع علمی چیست، اینکه چطور برخی از صاحبان منافع قصد در کم دامنه جلوهگر کردن موضوع کنند و از همه مهم اتر اینکه از کجا باید در این آشفته باز اخبار جعلی آنها به منابع معتبر دسترسی پیدا کنند.
هیچ اشاره یا به تاریخ این موضوع و شواهد آن و تأثیراتش بر نواحی مختلف ایران نمیبینیم و هیچ اشاره یا بهضرورت های تغییر سبک زندگی مشاهده نمیشود.
اگرچه احتمالاً برخی از معلمان و برخی از مدارس دورهها یا درسهایی اضافه بر این سرفصل برای اشاره به این موضوع دارند ، اما حداقل پرسوجوهای انجامشده نشانهای در اختیار ما قرار نمیدهد که خوشبین باشیم چنین روندهایی در صورت وجود عمومیت داشته باشد بهخصوص با سایهای که مساله ورود به دانشگاه یا ورود سریع به بازار کار پردرآمد بر سیستم آموزشوپرورش انداخته است.
ما با بحرانی جهانی مواجه هستیم که اثرات محلی آن غیرقابلانکار است. نسل آینده نسلی است که باید هزینه سنگینی بابت بیعملی ما و نسلهای قبلی ما بپردازد و این در شرایطی است که ما او را حتی آماده مواجهه با این بحران نمیکنیم.
اگرچه راهحل این مساله شاید بدون تغییر دیدی اساسی در ساختار سنگین و راکد آموزشوپرورش اتفاق نیفتد اما اگر شما فرزندی دارید که در دوران دبیرستان تحصیل میکند شاید بد نباشد برای او مجموعه از مطالعات معتبر بیرون از مدرسه درباره این موضوع تدارک ببینید یا از مدرسه او بخواهید حداقل به شکل موردی هم شده با دعوت از کارشناسانی عمق فاجعه و مسیر پیش را و منابع معتبر در این زمینه را به آنها معرفی کند.
اگر معلم هستید شاید بد نباشد در این مورد خاص که آینده همه دانش آموزان شما را در دستان خود دارد وقت بیشتری بگذارید و گامی فراتر از شرح موظف سرفصلهای ناکافی و بعضاً اشتباه و گمراهکننده موجود بروید.
—
ویرایش شده در ۲۸ آگوست ۲۰۲۲/ ۶ شهریور (ساعت ۱۱:۱۵ وقت شرقی کانادا – EST)
با عرض سلام
من یک دبیر فیزیک و محیط زیست در دوره دبیرستان هستم
مقاله بسیار جالبی بود از نظر آماری خیلی نگران کننده بود
اگر مایل به تحقیق میدانی در مدارس هستید باعث افتخارم هست با شما در این ضمینه همکاری کنم
حتما و بسیار خوشحال می شوم که بتوانم با کمک شما این پروژه را ادامه بدهم
سلام در مورد مسایل زیست محیطی آنچه من مشاهده میکنم در مدارس نوجوانان ما آگاهی هایی دارند اما اینکه دقیقا چقدر وضع کره زمین وخیم هست و چه آینده ای در انتظار اونها هست رو اغلب نمیدونند ،کتابها هم بیشتر از اونکه جنبه علمی داشته باشند برای بچه ها جنبه حفظ کردن و نمره گرفتن دارد مثلا دانش آموز من از اینکه درس محیط زیست پایه یازدهم رو ۱۹ بگیره واقعا ناراحت میشه ولی اگر افراد خانواده زباله ای رو در خیابان یا جنگل رها کنند اونقدرها براش مهم نیست .به هر حال آدرس ایمیل من در انتهای پست میگذارم شاید بتونیم دغدغه های زیست محیطی رو روزی مثل دغدغه آب و نان برای همه مردم دنیا پررنگ کنیم.