
خلاصه ای از برخی از رویدادهای علم
مهنشین خصوصی “بلو گوست” به سوی ماه پرتاب شد
امروز ۲۶ دیماه، شرکت فایرفلای آئرواسپیس (Firefly Aerospace) با موفقیت مهنشین خود به نام “بلو گوست” (Blue Ghost) را بهوسیلهی موشک فالکون ۹ شرکت اسپیسایکس از مرکز فضایی کندی در فلوریدا به فضا پرتاب کرد. این مأموریت بخشی از برنامه خدمات تجاری حملونقل قمری (CLPS) ناسا است که هدف آن تسهیل دسترسی به سطح ماه از طریق همکاری با شرکتهای خصوصی میباشد.
جزئیات مأموریت:
- مکان فرود: بلو گوست قرار است در دریای بُحرانها” (Mare Crisium)، یکی از دریاوارههای بزرگ و قابل مشاهده از زمین، فرود آید.
- مدت مأموریت: انتظار میرود این مأموریت حدود ۶۰ روز به طول انجامد که شامل مدت زمان سفر به ماه و عملیات سطحی میشود.
- اهداف علمی: بلو گوست ده محموله علمی را حمل میکند که برای مطالعه ویژگیهای رگولیت (خاک) ماه، خصوصیات ژئوفیزیکی و تعامل بادهای خورشیدی با میدان مغناطیسی زمین طراحی شدهاند. این دادهها برای آمادهسازی مأموریتهای انسانی آینده به ماه حیاتی هستند.

محمولههای علمی مهم:
- دستگاه اندازهگیری چسبندگی رگولیت (RAC): بررسی میزان چسبندگی خاک ماه به مواد مختلف در شرایط محیطی ماه.
- بازتابنده لیزری نسل جدید (NGLR): اندازهگیری دقیق فاصله بین زمین و ماه با استفاده از لیزر.
- تصویربردار اشعه ایکس هلیوسفری محیط قمری (LEXI): تصویربرداری از تعامل مگنتوسفر زمین با بادهای خورشیدی.
- سیستم کامپیوتری مقاوم در برابر تشعشع (RadPC): آزمایش فناوریهای کامپیوتری مقاوم در برابر تشعشعات فضایی.
- کاوشگر حرارتی زیرسطحی ماه (LISTER): اندازهگیری جریان حرارتی از داخل ماه با حفاری به عمق رگولیت.
موفقیت این ماموریت میتواند ناسا را از توانایی بخش خصوصی برای بر عهده گرفتن بخشی از برنامه بازگشت به ماه مطمئن کند. همکاری بخش خصوصی و دولتی انتظار می رود در دوران تازه ناسا و در صورت تایید نامزد پیشنهادی دانلد ترامپ برای این سمت افزایش پیدا کند.
تأثیرات پیچیده آفتکشها بر زنبورها: آسیبهایی مشابه پیری و سرطان
مطالعهای جدید در دانشگاه کوئین مری لندن نشان میدهد که آفتکش نئونیکوتینوئید کلوتیانیدین تأثیرات متفاوتی بر بخشهای مختلف بدن زنبورهای بامبل دارد. این تحقیق که در ژورنال Science of The Total Environment منتشر شده است، نشان میدهد که این آفتکش بهطور قابلتوجهی فعالیت ژنی در بافتهای مختلف مانند مغز، پاها و بافتهای کلیهمانند را مختل میکند.
پروفسور یانیک ورم، سرپرست تیم تحقیقاتی، بیان میکند: «هر بافتی که بررسی کردیم، بهشدت تحت تأثیر آفتکش قرار گرفته بود. این تأثیرات گسترده میتواند توضیحدهنده مشکلات متعددی باشد که زنبورهای در معرض آفتکش با آن مواجه میشوند؛ از اختلال در حرکت و کاهش توانایی یادگیری گرفته تا تضعیف سیستم ایمنی.»
این مطالعه با استفاده از روشهای پیشرفته مولکولی نشان داد که ۸۲٪ تغییرات در فعالیت ژنی بهصورت اختصاصی در بافتهای مختلف رخ میدهد. بهعنوان مثال، در مغز، ژنهای مرتبط با انتقال یون تحت تأثیر قرار گرفتند، در حالی که در پاها، تغییراتی در ژنهای مرتبط با عضلات مشاهده شد و در لولههای مالپیگی (معادل عملکردی کلیهها)، فعالیت ژنهای سمزدا کاهش یافت.

دکتر فدریکو لوپز-اوسوریو، یکی از نویسندگان مطالعه، تأکید میکند: «این یافتهها نشان میدهد که ارزیابیهای سنتی ریسک آفتکشها که اغلب به آسیبهای بافتی خاص توجه نمیکنند، نمیتوانند بهطور کامل تأثیرات زیرکشنده بر گردهافشانها را درک کنند.»
محققان هشدار میدهند که این تغییرات، که مشابه الگوهای مشاهدهشده در پیری و سرطان هستند، تهدیدی جدی برای سلامت زنبورها محسوب میشوند و بر اهمیت بازنگری در شیوههای ارزیابی و استفاده از آفتکشها برای حفاظت از گردهافشانهای طبیعی و اکوسیستمهای وابسته به آنها تأکید میکنند.
موتورهای مصنوعی با تقلید از پروتئینهای عضلانی: گشایش مسیرهای نوین در فناوری نانو
دانشمندان دانشگاههای منچستر و استراسبورگ موفق به ساخت موتورهای مصنوعی چرخشی در مقیاس نانو شدهاند که عملکردی مشابه پروتئینهای عضلانی در موجودات زنده دارند. این موتورها با استفاده از انرژی شیمیایی، نیرو تولید کرده و وظایفی مانند باز و بسته کردن حفرههای میکرونی و تسریع واکنشهای شیمیایی را انجام میدهند.
این موتورها در زنجیرههای پلیمری یک ژل مصنوعی تعبیه شدهاند و با مصرف سوخت، چرخش میکنند. این چرخش باعث پیچش زنجیرههای مولکولی ژل و در نتیجه انقباض آن میشود که انرژی را بهصورت مشابه با کشیده شدن یک نوار لاستیکی ذخیره میکند. این انرژی ذخیرهشده سپس میتواند برای انجام وظایف مختلف آزاد شود.

پروفسور دیوید لی، سرپرست این پژوهش، اظهار داشت: «تقلید از سیستمهای زیستی در مقیاس نانو نهتنها به درک بهتر فرآیندهای حیاتی کمک میکند، بلکه میتواند درهای جدیدی را بهسوی پیشرفتهای انقلابی در پزشکی، ذخیرهسازی انرژی و فناوری نانو بگشاید.»
این پژوهش که در ژورنال Nature منتشر شده است، نشاندهنده پیشرفت مهمی در درک فرآیندهای بنیادی در سطح مولکولی است و میتواند به توسعه مواد جدید با عملکردهای خاص منجر شود.
کشف مدار مغزی که خاطرات مکانها و رویدادها را رمزگذاری میکند
حدود پنجاه سال پیش محققان توانستند سلول هایی را در هیپو کمپ.س مغز کشف کنند که وظیف ذخیره موقعیت های مکانی و فضایی را بر عهده داشتند. این سلول ها نقش موثری در ذخیره خاطرات از رویدادها مه به نام خاطرات اپیزودیک معروف هستند، بازی کنند. حالا گروهی از محققان گمان می کنند توانسشته اند ساز و کار و نقش این سلول ها را دقیق تر توضیح دهند
آن ها مدلی محاسباتی توسعه دادهاند که توضیح میدهد چگونه سلولهای مکانی در هیپوکامپ میتوانند برای تشکیل خاطرات اپیزودیک به کار گرفته شوند، حتی زمانی که مؤلفه فضایی (مکانی) وجود ندارد. این مدل نشان میدهد که سلولهای مکانی، همراه با سلولهای شبکهای موجود در قشر انتورینال، بهعنوان چارچوبی عمل میکنند که میتواند برای اتصال خاطرات بهصورت یک سری مرتبط استفاده شود.
سلولهای مکانی در هیپوکامپ با سلولهای شبکهای همکاری میکنند تا حافظه فضایی را رمزگذاری کنند. سلولهای شبکهای نوع خاصی از نورونها هستند که در مکانهای مختلف با الگوی هندسی منظم شلیک میکنند و جمعیتی از آنها شبکهای از مثلثها را تشکیل میدهند که نمایانگر یک فضای فیزیکی است.
این مدارهای هیپوکامپ-انتورینال نهتنها به یادآوری مکانها کمک میکنند، بلکه در شکلگیری خاطرات اپیزودیک نیز نقش دارند؛ خاطراتی که ممکن است مؤلفه فضایی داشته باشند، اما عمدتاً شامل رویدادها هستند، مانند جشن تولد یا ناهار دیروز.
مدل جدید MIT نشان میدهد که ساختار شبکهای سلولهای شبکهای و تعامل آنها با هیپوکامپ برای هر دو نوع حافظه، فضایی و اپیزودیک، به یک اندازه مهم است. این مدل ویژگیهای سیستمهای حافظه بیولوژیکی را با دقت بازتولید میکند، از جمله ظرفیت ذخیرهسازی بالا و کاهش تدریجی خاطرات قدیمی همین طور این مدل می تواند توضیح دهد که چطور تکنیکی به نام کاخ یا قصر حافظه که افراد برای به خاطر سپاری حداکثری استفاده می کنند (همانند آنچه در دنیای شرلوک هولمز نمایش داده شده است) می تواند تا این حد موثر باشد.
این مدل میتواند به درک بهتر چگونگی ذخیره و بازیابی خاطرات در مغز کمک کند و راه را برای تحقیقات بیشتر در زمینههای مرتبط با حافظه و ناوبری هموار کند.
کشف سیارهای با جو غنی از دیاکسید کربن: “ابر-زهره“
تیمی بینالمللی از محققان به رهبری اورت شلاوین از دانشگاه آریزونا و کازوماسا اونو از رصدخانه ملی نجوم ژاپن، با استفاده از تلسکوپ فضایی جیمز وب، موفق به شناسایی نوع جدیدی از سیارهها شدهاند که در منظومه شمسی مشابهی ندارند. این سیاره که GJ 1214 b نام دارد، در فاصله ۴۸ سال نوری از زمین و در جهت صورت فلکی مارافسای قرار گرفته است.
سیارههای فراخورشیدی با اندازهای بین زمین و نپتون، از رایجترین سیارههای کشفشده هستند. پیشتر، دانشمندان در مورد ماهیت این سیارهها دچار تردید بودند؛ اینکه آیا آنها سیارههایی سنگی با جو غنی از هیدروژن هستند یا سیارههایی یخی با جو غنی از آب. مطالعات قبلی به دلیل وجود ابرهای ضخیم در جو این سیارهها، نتوانسته بودند اطلاعات دقیقی ارائه دهند.
مشاهدات جدید تلسکوپ جیمز وب نشان میدهد که GJ 1214 b دارای جوی با غلظت بالای دیاکسید کربن است؛ مشابه جو غنی از CO₂ سیاره زهره در منظومه شمسی. این یافتهها نشان میدهد که این سیاره نه یک “ابر-زمین” غنی از هیدروژن است و نه یک “دنیای آبی”، بلکه میتواند به عنوان یک “ابر-زهره” طبقهبندی شود.
کازوماسا اونو با استفاده از مدلهای تئوریک، سناریوهای مختلفی را برای جو این سیاره بررسی کرد و دریافت که مدلهایی با جو غنی از کربن، بهترین تطابق را با دادههای مشاهدهشده دارند. با این حال، سیگنالهای شناساییشده از دیاکسید کربن بسیار ضعیف هستند و نیاز به تحلیلهای آماری دقیق برای تأیید قطعی دارند.
اورت شلاوین این چالش را به یافتن یک جمله تغییر یافته در کتابی مانند “جنگ و صلح” تولستوی تشبیه میکند و بر لزوم مطالعات بیشتر برای تأیید و گسترش این یافتهها تأکید دارد. این کشف میتواند به درک بهتر از چگونگی شکلگیری سیارهها و سیستمهای سیارهای کمک کند و مسیرهای جدیدی را در پژوهشهای نجومی بگشاید.
علت سمی بودن دود آتشسوزیهای شهری: ترکیبات شیمیایی خطرناک
آتشسوزیهای شهری، مانند آنچه در لسآنجلس رخ میدهد، دودی تولید میکنند که بهطور قابلتوجهی سمیتر از دود آتشسوزیهای جنگلی است. این تفاوت به دلیل سوختن مواد مصنوعی و شیمیایی موجود در مناطق شهری است که ترکیبات خطرناکی را در هوا منتشر میکنند.

در مناطق شهری، ساختمانها و زیرساختها حاوی موادی مانند پلاستیک، فومهای عایق، رنگها و مواد شیمیایی صنعتی هستند. هنگام سوختن، این مواد گازهای سمی مانند دیاکسینها، سیانید هیدروژن و فلزات سنگین را آزاد میکنند که میتوانند برای سلامتی انسان بسیار مضر باشند.
دود حاصل از این آتشسوزیها حاوی ذرات معلق بسیار ریز (PM2.5) است که میتوانند به عمق ریهها نفوذ کرده و باعث مشکلات تنفسی، بیماریهای قلبی و حتی مرگ زودرس شوند. علاوه بر این، ترکیبات آلی فرار (VOCs) موجود در دود میتوانند با نور خورشید واکنش داده و ازن سطحی تولید کنند که برای سیستم تنفسی مضر است.
محققان توصیه میکنند که در مواجهه با دود آتشسوزیهای شهری، افراد از ماسکهای مناسب استفاده کرده و در صورت امکان در فضاهای بسته با تهویه مناسب بمانند تا از استنشاق این ترکیبات سمی جلوگیری کنند. همچنین، برنامهریزی شهری باید به گونهای باشد که استفاده از مواد قابل اشتعال و سمی در ساختوسازها کاهش یابد تا در صورت وقوع آتشسوزی، خطرات کمتری برای ساکنان ایجاد شود.