
نگاهی کوتاه به خبرهایی از جهان علم، فناوری و آینده
تانزانیا شیوع بیماری ویروس ماربورگ را تأیید کرد
در تاریخ ۲۰ ژانویه ۲۰۲۵، رئیسجمهور تانزانیا، سمیه سولوحو حسن، اعلام کرد که در منطقه کاگرا در شمال غربی کشور، یک مورد ابتلا به ویروس ماربورگ شناسایی شده است. این تشخیص پس از انجام آزمایشهای دقیق در آزمایشگاه سیار کابایله در کاگرا و تأیید نهایی در دارالسلام صورت گرفت. خوشبختانه، سایر موارد مشکوک که تعداد آنها به ۲۵ نفر میرسد، نتایج منفی داشته و تحت نظارت دقیق قرار دارند.
ویروس ماربورگ، که از همان خانواده ویروس ابولا است، یک بیماری شدید و کشنده با نرخ مرگومیر بالا محسوب میشود. علائم اولیه شامل تب بالا، سردرد شدید و احساس ناخوشی عمومی است که میتواند در عرض هفت روز به علائم خونریزی شدید منجر شود. این ویروس از طریق تماس مستقیم با مایعات بدن افراد آلوده یا سطوح و مواد آلوده منتقل میشود. در حال حاضر، هیچ واکسن یا درمان تأییدشدهای برای این بیماری وجود ندارد، اما مراقبتهای حمایتی و درمان علائم میتوانند به بهبود بقا کمک کنند.
سازمان جهانی بهداشت (WHO) در همکاری نزدیک با مقامات بهداشتی تانزانیا، اقداماتی نظیر تقویت نظارت بر بیماری، آزمایش، درمان، پیشگیری و کنترل عفونت، مدیریت موارد و افزایش آگاهی عمومی را برای جلوگیری از گسترش بیشتر ویروس انجام میدهد. دکتر تدروس آدهانوم گبریسوس، مدیرکل WHO، بر تعهد این سازمان در حمایت از دولت تانزانیا برای کنترل سریع شیوع و حفاظت از سلامت مردم تأکید کرد.
این دومین باری است که تانزانیا با شیوع ویروس ماربورگ مواجه میشود؛ اولین مورد در مارس ۲۰۲۳ در همان منطقه کاگرا گزارش شد که شامل ۹ مورد (۸ تأییدشده و ۱ محتمل) و ۶ مرگ بود. با توجه به تجربه قبلی، مقامات بهداشتی امیدوارند که با اقدامات سریع و هماهنگ، این شیوع را مهار کنند و از گسترش آن به مناطق دیگر و کشورهای همسایه جلوگیری نمایند.
کشف ساختار کلیدی در ویروس مرگبار نیپا: گامی بهسوی درمانهای مؤثر
دانشمندان دانشکده پزشکی هاروارد و دانشگاه بوستون موفق به شناسایی ساختار مولکولی بخش مهمی از ویروس نیپا شدند؛ ویروسی کشنده که از خفاشها به انسان منتقل میشود و از سال ۱۹۹۹ تاکنون تقریباً هر ساله شیوعهایی در انسان داشته است. این پیشرفت، که در تاریخ ۲۰ ژانویه ۲۰۲۵ در مجله Cell منتشر شد، میتواند راه را برای توسعه داروهای مورد نیاز هموار کند. در حال حاضر، هیچ واکسن یا درمان مؤثری برای ویروس نیپا وجود ندارد و تنها مراقبتهای حمایتی ارائه میشوند.
ویروس نیپا، که توسط خفاشهای میوهخوار حمل میشود، میتواند به خوکها و انسانها منتقل شود. همچنین از طریق غذاهای آلوده و انتقال مستقیم از فردی به فرد دیگر از طریق قطرات تنفسی منتشر میشود. سازمان جهانی بهداشت، ویروس نیپا را بهعنوان یک پاتوژن اولویتدار معرفی کرده است؛ زیرا میتواند باعث شیوعهای جدی شود و نیازمند تحقیقات فوری برای پیشگیری و درمان است.

در موارد شدید، این عفونت میتواند منجر به بیماریهای تنفسی حاد و آنسفالیت (التهاب مغز) شود که ممکن است به نقصهای عصبی شدید و مرگ بیانجامد. بر اساس برآوردهای مرکز کنترل و پیشگیری از بیماریها (CDC)، ویروس نیپا بین ۴۰ تا ۷۵ درصد از مبتلایان را به کام مرگ میکشاند. در مقایسه، ویروس ابولا در شیوعهای گذشته بین ۲۵ تا ۹۰ درصد مرگومیر داشته است.
در این مطالعه، پژوهشگران بر روی مجموعه پلیمراز ویروسی تمرکز کردند؛ گروهی از پروتئینها که ویروس برای تکثیر ماده ژنتیکی خود و آلوده کردن سلولها از آنها استفاده میکند. این کار، تصویری سهبعدی و دقیق از پلیمراز ویروس و ویژگیهای کلیدی آن ارائه میدهد. درک ساختار و رفتار این بخش حیاتی از ماشینآلات ویروسی، نشان میدهد که چگونه پاتوژن درون میزبانهای خود تکثیر میشود.
تا پیش از این، ساختار و عملکرد پلیمراز ویروس نیپا بهخوبی درک نشده بود. با این حال، این تیم تحقیقاتی معتقد است که کشف این بخش از سازوکار ویروسی، گامی اساسی در جهت درک عملکرد درونی ویروسی است که تهدیدی جدی محسوب میشود.
پروفسور ریچل فرنز، یکی از نویسندگان این مطالعه، اظهار داشت: «شناسایی چگونگی تنظیم پلیمراز برای فعال یا غیرفعال کردن فعالیتهای آنزیمی مختلف مورد نیاز برای تکثیر ویروسی، میتواند تغییر بزرگی ایجاد کند و این مطالعه گامی کلیدی در این راستا است.»
دکتر جاناتان آبراهام، نویسنده دیگر این مطالعه، افزود: «این درک جدید میتواند به ما کمک کند تا ویژگیهای عملکردی ساختار پلیمراز را شناسایی کنیم که میتوانند بهعنوان اهداف دارویی مورد استفاده قرار گیرند.»
این یافتهها میتوانند به توسعه درمانهای مؤثر برای مقابله با ویروس نیپا کمک کنند و از شیوعهای آینده جلوگیری نمایند.
چشمانداز علم در دولت دوم ترامپ: فرصتها و چالشها
صبح امروز دانلد ترامپ با ادای سوگند در کنگره ایالات متحده به عنوان چهل و هفتمین رییس جمهور این کشور زمام اداره این کشور را به دست گرفت. یکی از ویژگیهای مراسم امروز حضور پر رنگ صاحبان صنایغ فناوری (مدیران اسپیس ایکس، گوگل، آمازون و متا )در صف اول مسیهمانان بود. اججتماع علمی نسبت در این دوره با امیدها و نگرانی هایی مواجه است و مجله نیچر در یادداشت هایی سعی کرده است به تعدادی از این امید ها و نگرانی ها بپردازد. (+ و +)
در حالی که حوزههایی مانند هوش مصنوعی، محاسبات کوانتومی و اکتشافات فضایی ممکن است از حمایتهای بیشتری برخوردار شوند، نگرانیهایی در مورد کاهش بودجه و توجه به علوم محیطزیستی و بیماریهای عفونی وجود دارد.
در دوره نخست ریاستجمهوری ترامپ، تأکید بر توسعه فناوریهای نوین مانند هوش مصنوعی و محاسبات کوانتومی مشهود بود. با انتخاب مشاورانی مانند مایکل کراتسیوس، انتظار میرود این روند ادامه یابد. کراتسیوس بر اهمیت حفظ رهبری ایالات متحده در زمینه هوش مصنوعی تأکید کرده و نقش سازمانهای علمی در توسعه استانداردهای ارزیابی مدلهای زبانی بزرگ را مهم میداند.

در مقابل، نگرانیهایی در مورد کاهش حمایتها از علوم محیطزیستی و تحقیقات مرتبط با بیماریهای عفونی وجود دارد. در دوره نخست، اقداماتی مانند محدودیت در تحقیقات بافت جنینی و کاهش تلاشها برای مقابله با تغییرات اقلیمی انجام شد. با توجه به این سوابق، انتظار میرود در دوره دوم نیز سیاستهای مشابهی اعمال شود که میتواند تأثیرات منفی بر تحقیقات محیطزیستی و بهداشت عمومی داشته باشد.
با انتخاب مشاورانی مانند کراتسیوس و همکاری نزدیک با افرادی مانند ایلان ماسک، انتظار میرود تمرکز بر توسعه فناوریهای پیشرفته افزایش یابد. با این حال، عدم قطعیتهایی در مورد تأثیر این مشاوران بر سایر حوزههای علمی وجود دارد. بهویژه در زمینههایی که ممکن است با دیدگاههای سیاسی دولت در تضاد باشند، نقش مشاوران علمی میتواند چالشبرانگیز باشد. همچنین نگرانی از سوق دادن منابع بودجه از سازمان های علمی دولتی به سوی بخش خصوصی، کم توجهی به آموزش پایه و حذف قوانین نظارتی از جمله نگرانی های دیگر است.
در مجموع، دوره دوم ریاستجمهوری ترامپ میتواند فرصتها و چالشهای متعددی را برای جامعه علمی به همراه داشته باشد. حمایت از فناوریهای نوین میتواند به پیشرفتهای چشمگیری منجر شود، اما کاهش توجه به علوم محیطزیستی و بهداشت عمومی ممکن است پیامدهای منفی بلندمدتی داشته باشد. نقش مشاوران علمی در هدایت سیاستها و تأثیرگذاری بر تصمیمگیریها در این دوره بسیار حائز اهمیت خواهد بود. مشاورانی که باید برای انتقال دیدگاه های خود نه تنها به باورهای علمی استناد کنند که راه و روش پیچیده تعامل با دانلد ترامپ . گروه متضادی از معتمدان اطراف او را نیز بیاموزند.
افزایش مهارتهای حرکتی نوازندگان پیانو با استفاده از اسکلت بیرونی دست

مطالعهای جدید نشان میدهد که استفاده از اسکلت بیرونی دست میتواند به نوازندگان پیانو کمک کند تا از محدودیتهای مهارتی خود فراتر رفته و عملکرد بهتری داشته باشند. این تحقیق که در مجله Science Robotics منتشر شده است، به بررسی تأثیر تجربه حسی جدید بر مهارتهای حرکتی افراد ماهر پرداخته است.
در این مطالعه، پژوهشگران از یک اسکلت بیرونی دست استفاده کردند که به نوازندگان پیانو امکان میداد تا حرکات انگشتان خود را با دقت بیشتری کنترل کنند. نتایج نشان داد که این تجربه حسی نوین میتواند به بهبود هماهنگی و سرعت حرکات انگشتان کمک کرده و در نتیجه، عملکرد کلی نوازندگان را ارتقا دهد.
این یافتهها نشان میدهد که حتی افرادی که در سطح بالایی از مهارت قرار دارند، میتوانند با استفاده از فناوریهای نوین و تجربههای حسی متفاوت، به پیشرفتهای بیشتری دست یابند. استفاده از اسکلتهای بیرونی و دیگر ابزارهای کمکی میتواند به عنوان روشی مؤثر برای غلبه بر محدودیتهای طبیعی بدن و ارتقای مهارتهای حرکتی مورد استفاده قرار گیرد.
نگاهی به نقش طولانی ترین عصب بدن در سلامت ذهن
نشریه ساینتفیک آمریکن در گزارشی به داستان شگفت انگیز بلندترین ساختار عصبی بدن پرداخته است.
عصب واگ، طولانیترین عصب مغزی در بدن انسان، سفری جالب از ساقه مغز تا اندامهای داخلی شکم دارد. این عصب که نامش از کلمه لاتین “واگوس” به معنای “سرگردان” گرفته شده، مسئول انجام بسیاری از فعالیتهای حیاتی بدن است. از تنظیم ضربان قلب گرفته تا کنترل فرآیندهای گوارشی و تنفس، عصب واگ بیوقفه در تلاش است تا بدن را در وضعیت تعادل نگه دارد.

اما نقش این عصب تنها به فعالیتهای فیزیولوژیکی محدود نمیشود. ارتباط آن با سلامت روانی، یکی از جنبههای شگفتانگیز آن است. وقتی عصب واگ فعال میشود، ضربان قلب کاهش مییابد و احساس آرامش در بدن ایجاد میشود. تحقیقات نشان دادهاند که تحریک این عصب میتواند تأثیر قابلتوجهی در کاهش استرس، اضطراب و حتی افسردگی داشته باشد.
عصب واگ همچنین در فرآیندهای گوارشی نقش کلیدی ایفا میکند. حرکت غذا در دستگاه گوارش و ترشح آنزیمهای ضروری برای هضم و جذب مواد مغذی، بخشی از وظایف مهم این عصب هستند. بدون عملکرد صحیح آن، بدن در بهرهبرداری از منابع غذایی با مشکل مواجه میشود.
جالبتر از همه، روشهای سادهای وجود دارند که میتوانند این عصب شگفتانگیز را تحریک کنند و اثرات مثبت آن را تقویت کنند. یکی از این روشها تمرینات تنفس عمیق است. وقتی نفسهای عمیق و آرام میکشیم، عصب واگ فعال میشود و بدن به حالت آرامش میرود. آواز خواندن یا زمزمه کردن نیز میتواند همین اثر را داشته باشد، زیرا ماهیچههای پشت گلو را درگیر میکند و ارتباط مستقیمی با عصب واگ دارد. همچنین، مدیتیشن و تمرکز ذهن از دیگر روشهای مؤثر برای تقویت این عصب و کاهش استرس هستند.
شناخت نقش عصب واگ و یادگیری روشهای تقویت آن میتواند تأثیرات مثبتی بر سلامت جسمی و روانی داشته باشد. این عصب، پلی است بین بدن و ذهن که عملکرد صحیح آن به معنای هماهنگی و تعادل در زندگی است.
هسته در هم شکسته دنبالهدار ATLAS (C/2024 G3)
در نمایشی دراماتیک، هسته دنبالهدار ATLAS (C/2024 G3) پس از آنکه موفق شد از مواجهه نزدیک با خورشید، که به آن “حضیض خورشیدی” میگویند، جان سالم به در ببرد، همبستگی خود را از دست داد و در هم شکست. ستارهشناس مجارستانی، لیونل ماژیک، اولین کسی بود که تغییرات چشمگیری در ظاهر این دنبالهدار را در بازه ۱۸ تا ۱۹ ژانویه، مشاهده و ثبت کرد.
ماژیک که از راه دور و با استفاده از تلسکوپهایی در شیلی به مشاهده میپرداخت، مشاهده کرد که سر روشن و متمرکز دنبالهدار بهسرعت پخش شده و پراکنده میشود؛ نشانهای آشکار از فروپاشی هسته آن. این تحول شگفتانگیز بعدها توسط ناظران در استرالیا نیز تأیید .

شاید شما هم انتظار داشته باشید که با فروپاشی دنبالهدار، امکان مشاهده این دنباله دار از بین رفته باشد؛ اما دنبالهدار ATLAS داستان متفاوتی را روایت میکند. در حالی که هسته دنبالهدار در حال تجزیه است، گردوغبار تشکیلدهنده دم درخشان آن پیش از فروپاشی خارج شده بود. این گردوغبار برای چند روز دیگر در آسمان باقی خواهد ماند و دنبالهدار قابل مشاهده خواهد بود. هرچند سر دنبالهدار کمنورتر و پراکندهتر میشود، اما ناظران در نیمکره جنوبی همچنان میتوانند از این منظره لذت ببرند.
علاقهمندان به نجوم اصطلاحی ویژه برای چنین دنبالهدارهایی دارند: “متحیران بیسر”. این دنبالهدارها ممکن است یک شب با هستهای روشن و دم خیرهکننده ظاهر شوند، اما شب بعد به نظر برسد که در حال ناپدید شدن هستند. حتی چند روز پس از چنین رویداد فاجعهباری، دنبالهدار شکلی شبحگونه خود را حفظ میکند.
یکی از نمونههای معروف این پدیده، دنبالهدار لاوجوی (C/2011 W3) است. این دنبالهدار در تاریخ ۱۶ دسامبر ۲۰۱۱ تنها ۱۴۰,۰۰۰ کیلومتر از خورشید فاصله داشت. هسته آن در ابتدا این مواجهه نزدیک را تحمل کرد، اما تنها چند روز بعد، بهصورت شگفتانگیزی تجزیه شد، درست مانند دنبالهدار ATLAS
اگرچه مشاهده نابودی یک دنبالهدار ممکن است ناامیدکننده باشد، اما این رویدادها همان دلیلی هستند که ناظران دنبالهدارها را مجذوب خود میکنند. طبیعت غیرقابل پیشبینی و تغییرات سریع این بازدیدکنندگان کیهانی تضمین میکند که هر مشاهدهای منحصربهفرد و هیجانانگیز باشد.
یاد سالهای اوج وبلاگستان فارسی به خیر، لذت بردم از مطالب این پست جام دانش، موفق باشید.