چرا برخی افراد از رهبران اقتدارگرا پیروی می‌کنند—و کلید توقف آن چیست؟

دیدگاهی از دانی اوزبورن درباره علم وروان شناسی رفتار گروهی از مردم در تبعیت از رهبران اقتدارگرا

مجله ساینتفیک آمریکن دیدگاهی درباره یکی از مهم‌ترین موضوعات روز منتشر کرده است. موضوعی که تنها به مرزهای ایالات متحده محدود نیست و پژواک آن در سراسر جهان بازتاب دارد. چرا گاهی ما پشت افراد اقتدار گرا می‌ایستیم؟ با توجه به اهمیت این داستان و تاکید اینکه این نوشته مقاله ای در قالب دیدگاه شخصی است، ترجمه‌ای از آن را آماده کردم که در ادامه می‌خوانید.

درباره نویسنده

دانی اوزبورن، نویسنده‌ی مقاله‌ی نظری «چرا برخی افراد از رهبران اقتدارگرا پیروی می‌کنند—و کلید توقف آن چیست؟» که در نشریه‌ی معتبر ساینتیفیک امریکن منتشر شده، استادیار روان‌شناسی در دانشگاه اوکلند در نیوزیلند است. او پژوهشگری برجسته در حوزه‌ی روان‌شناسی سیاسی است که تحقیقاتش بر عوامل شکل‌دهنده و بازدارنده‌ی نیت افراد برای مقابله با نابرابری متمرکز است، با تأکید ویژه بر ایدئولوژی و کنش جمعی. اوزبورن بیش از ۱۷۵ مقاله و فصل کتاب بررسی‌شده توسط همتایان منتشر کرده و به‌عنوان ویراستار ارشد کتاب راهنمای کمبریج در روان‌شناسی سیاسی (۲۰۲۲) شناخته می‌شود. کارهای او درک عمیقی از رفتار سیاسی انسان ارائه می‌دهد و به موضوعاتی چون تعصب، ملی‌گرایی و اقتدارگرایی می‌پردازد. او همچنین با مطالعه‌ی داده‌های گسترده، مانند بررسی‌های ملی در نیوزیلند، به تحلیل چگونگی تأثیر محیط اجتماعی بر نگرش‌های سیاسی کمک کرده است.
اوزبورن با رویکردی علمی و مبتنی بر شواهد، به بررسی ریشه‌های روان‌شناختی حمایت از رهبران اقتدارگرا پرداخته و راهکارهایی برای تقویت دموکراسی پیشنهاد می‌کند. او معتقد است که کاهش ترس و ناامنی در جامعه می‌تواند از جذابیت اقتدارگرایی بکاهد، دیدگاهی که در مقاله‌اش به‌خوبی بازتاب یافته است. آثار او نه‌تنها در محافل آکادمیک بلکه در بحث‌های عمومی نیز تأثیرگذار بوده و به‌عنوان منبعی برای درک بهتر پویایی‌های سیاسی معاصر مورد توجه قرار گرفته‌اند.



 تحقیقات روان‌شناسی می‌گویند:برای حفاظت از دموکراسی و مقابله با جذابیت اقتدارگرایی، باید حس ترس و ناامنی مردم را کاهش دهیم

بازگشت دونالد ترامپ به قدرت، شاید بیش از هر رویداد دیگری در تاریخ معاصر، اقتدارگرایی را در کانون توجه قرار داده است. از تحلیل‌گران رسانه‌ای گرفته تا گفت‌وگوهای روزمره در کافه‌ها، همه درباره رهبران اقتدارگرا صحبت می‌کنند—و دلایل خوبی هم برای این موضوع وجود دارد. رئیس‌جمهور ترامپ با هشدارش درباره «دیکتاتور بودن در روز اول» و تلاش‌هایش برای تمرکز قدرت، حذف نظارت دولتی و ساکت کردن مخالفانش، تهدیدی جدی برای نهادهای دموکراتیک ما به شمار می‌رود. اما در کنار خطرات ناشی از رهبران اقتدارگرا، نباید تهدیدی به همان اندازه جدی را نادیده بگیریم: «پیروان اقتدارگرا» که به‌طور غریزی از یک دیکتاتور اطاعت می‌کنند. به نظر من، درک این نوع شخصیت برای یافتن راه‌هایی جهت تشویق این افراد به حمایت از دموکراسی به جای اقتدارگرایی ضروری است.

بیش از ۸۰ سال است که روان‌شناسان سیاسی، از جمله خودم، شخصیت اقتدارگرا را مطالعه می‌کنیم—مجموعه‌ای از نگرش‌ها و رفتارها که فرد را مستعد پذیرش رهبران اقتدارگرا می‌کند. ما دریافته‌ایم که پیروان اقتدارگرا سه گرایش مشترک دارند: اطاعت از چهره‌های اقتدار در گروه خودشان (تسلیم اقتدارگرایانه)، تنبیه قانون‌شکنان (پرخاشگری اقتدارگرایانه)، و حمایت سفت و سخت از سنت‌های دیرینه (سنت‌گرایی). تحقیقات آزمایشگاه من و دیگران نشان می‌دهد که این افراد نگرش‌های ضددموکراتیک گسترده‌ای دارند، از جمله تعصب علیه هم‌جنس‌گرایان، نگرش‌های ضد مهاجرتی، تعصب عمومی، ملی‌گرایی، و حتی باور به تئوری‌های توطئه. اگرچه هنوز مطالعات بررسی‌شده درباره رأی‌دهندگان به ترامپ در سال ۲۰۲۴ منتشر نشده، اما در دو انتخابات پیشین، پیروان اقتدارگرا به احتمال بیشتری به ترامپ رأی دادند تا به هیلاری کلینتون یا جو بایدن. به همین دلیل، آن‌ها نیرویی قدرتمند در جنبش «مگا» (MAGA) هستند.

چرا برخی به پیروان اقتدارگرا تبدیل می‌شوند؟ برخی تحقیقات نشان می‌دهند که اقتدارگرایی ارثی است. برای مثال، همبستگی بین اقتدارگرایی در دوقلوهای همسان—که ژن‌هایشان تقریباً یکسان است—بیش از پنج برابر قوی‌تر از دوقلوهای غیرهمسان است که تنها نیمی از ژن‌هایشان مشترک است. اما این مؤلفه ژنتیکی قوی به این معنا نیست که ما محکوم به اطاعت از دیکتاتورها هستیم. اقتدارگرایی همچنین تحت تأثیر ویژگی‌های شخصیتی قرار دارد که در مدل «پنج بزرگ» شناخته می‌شوند: گشودگی به تجربه، وظیفه‌شناسی (ترجیح نظم و پیروی از هنجارها)، برون‌گرایی، موافقت (تمایل به همکاری و همدلی با دیگران)، و روان‌رنجوری (گرایش به احساس اضطراب و ناامنی).

اما محیط اجتماعی، اقتصادی و فیزیکی نیز نقش کلیدی دارد. سطح پایین گشودگی به تجربه و سطح بالای وظیفه‌شناسی، همراه با محیطی ناامن و تهدیدآمیز، باعث می‌شود افراد جهان را به‌طور مداوم خطرناک و تهدیدآمیز ببینند. وقتی احساس می‌کنیم دنیا ناپایدار و ناامن است، به دنبال راه‌هایی برای بازپس‌گیری کنترل می‌گردیم. متأسفانه برای نهادهای دموکراتیک ما، اعتماد به یک دیکتاتور و تبدیل شدن به یک پیرو اقتدارگرا یکی از راه‌های بازسازی حس کنترل است.

سیاست‌های راست افراطی به نظر می‌رسد که به خواسته‌ی پیروان اقتدارگرا برای بازگرداندن ثبات و از بین بردن تهدیدهای درک‌شده پاسخ می‌دهند. برای مثال، ترس و بی‌اعتمادی به مهاجران یکی از مسائل اصلی در بازگشت اخیر افراط‌گرایی راست بوده است. جنبش‌هایی مانند برکسیت، ظهور حزب آلترناتیو برای آلمان (AfD)، موفقیت‌های مارین لوپن در فرانسه، و بازگشت دونالد ترامپ به قدرت در سال ۲۰۲۴، همگی با برانگیختن ترس رأی‌دهندگان از به خطر افتادن شیوه زندگی‌مان قدرت گرفتند. حملات علیه حقوق تراجنسیتی‌ها و ابتکارات تنوع، برابری و شمول (DEI) نیز ریشه در تهدیدهای درک‌شده علیه ارزش‌های سنتی دارند.

برای مقابله با موج جهانی اخیر رهبران و پیروان اقتدارگرا چه می‌توان کرد؟ به‌عنوان یک معلم، اولین غریزه‌ام این است که بگویم باید دانش سیاسی مردم را افزایش دهیم تا ارزش‌های دموکراتیک مانند مدارا، کثرت‌گرایی و پایبندی به قانون را در آن‌ها نهادینه کنیم. اما این رویکرد ممکن است نتیجه معکوس داشته باشد. تحقیقات نشان می‌دهند که افزایش آموزش و دانش سیاسی ممکن است پیروان اقتدارگرا را بیشتر، نه کمتر، به ابراز نگرش‌های ضددموکراتیک سوق دهد. برای مثال، مطالعه‌ای در آمریکا نشان داد که رابطه بین اقتدارگرایی و دو ویژگی اصلی محافظه‌کاری در میان کسانی که دانش سیاسی بیشتری دارند، قوی‌تر است.

در عوض، حامیان دموکراسی می‌توانند از «فنون جوجیتسوی اقناعی» استفاده کنند و انگیزه‌های پشت باورهای ضددموکراتیک را هدف قرار دهند. برای مثال، از آنجا که اقتدارگرایی از نیاز به کاهش تهدیدهای درک‌شده در محیط سرچشمه می‌گیرد، می‌توانیم مردم را در معرض محیط‌های امن‌تر قرار دهیم. مطالعه‌ای جدید که توسط من و همکارانم منتشر شده نشان می‌دهد که تنوع محله‌ای با اقتدارگرایی رابطه منفی دارد. محله‌های چندفرهنگی احتمالاً به مردم فرصت می‌دهند تا با افرادی از پیشینه‌های متنوع دوستی‌های نزدیک برقرار کنند، و این تجربه‌ها نگرانی‌هایی را که مهاجران ارزش‌های فرهنگی عمیق یا مشاغل را تهدید می‌کنند، از بین می‌برد.

تحقیقات دیگر پیشنهاد می‌کنند که می‌توانیم انگیزه‌ی پیروان اقتدارگرا برای تسلیم شدن به چهره‌های اقتدار و پیروی از هنجارهای گروهی را برای خیر اجتماعی مهار کنیم. برای مثال، در سنگاپور—جایی که مقامات از چندفرهنگی حمایت می‌کنند—پیروان اقتدارگرا از تنوع فرهنگی پشتیبانی می‌کنند. مطالعه‌ای از لهستان نیز نشان می‌دهد که پیروان اقتدارگرا از ممنوعیت سخنان نفرت‌انگیز علیه گروه‌های اقلیت، از جمله اعضای جامعه ال‌جی‌بی‌تی‌کیو، مسلمانان و افراد آفریقایی‌تبار، حمایت می‌کنند، زیرا این لفاظی‌های خصمانه هنجارهای اجتماعی را نقض می‌کند. این مطالعات نشان می‌دهند که در برخی شرایط محدود، رهبران می‌توانند انگیزه‌های مخرب پیروان اقتدارگرا را برای خیر اجتماعی هدایت کنند.

اگرچه بازگشت ترامپ به قدرت علاقه عمومی به اقتدارگرایی را دوباره برانگیخته، دانشمندان اجتماعی مدت‌هاست که با ریشه‌های آن دست‌وپنجه نرم می‌کنند. بینش‌های آن‌ها می‌تواند به ما کمک کند تا پیش‌بینی کنیم چهار سال آینده چگونه خواهد بود و راه‌هایی برای مواجهه با چالش‌های پیش‌رو بیابیم. دموکراسی به‌ندرت به دست یک فرد سقوط می‌کند؛ بلکه از طریق تسلیم و اطاعت پیروان اقتدارگرایی که در غیر این صورت نیات خوبی دارند، از بین می‌رود. ما باید به آن‌ها کمک کنیم تا فرشتگان بهتر درونشان را دنبال کنند. همان‌طور که تاریخ‌نگار تیموتی اسنایدر هشدار داده: «بیشتر قدرت اقتدارگرایی به‌صورت آزادانه داده می‌شود.»

در صورتی که محتوای پروژه «در این شب‌ها» — شامل وب‌سایت، ویدیوکست‌ها و دوره‌های آموزشی — را ارزشمند می‌دانید و مایل به حمایت از تداوم و گسترش آن هستید، می‌توانید از طریق یکی از لینک‌های زیر از این پروژه حمایت کنید

ko-fi.com/itnights
hamibash.com/pnazemi

دیدگاهتان را بنویسید

*

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.