نگاهی به جنگهای تاریخی سرزمین ایران از آغاز تا امروز – بخش دوم: فتح بابل (۵۳۹ پیش از میلاد)
هنگامی که کوروش بزرگ با شکست پادشاهی لیدیه در غرب، قلمرو خود را تا سواحل مدیترانه گسترش داد، تنها یک قدرت عظیم در برابرش باقی مانده بود: امپراتوری بابل نو. بابل نهفقط یک دشمن نظامی، بلکه قلب تپنده تمدن بینالنهرین، مرکز تجارت جهانی و نماد اقتداری بود که هزاران سال بر منطقه فرمانروایی کرده بود. فتح بابل آزمونی نهایی برای کوروش و امپراتوری نوپای هخامنشی بود که نام او را در تاریخ جاودانه کرد.
تصور کنید باغهای معلق افسانهای که زیر آفتاب بینالنهرین میدرخشند و زیگورات عظیم اِتِمِنَانکی، که در روایات به برج بابل شهرت دارد. بابل در اوج شکوفایی، شگفتیای از تمدن شهری بود. اما داستان فتح آن توسط کوروش تنها یک گزارش نظامی نیست؛ این رویداد، کلاس درسی در استراتژی است که نشان میدهد چگونه یک فاتح هوشمند با ترکیبی از قدرت نظامی، جنگ روانی و دیپلماسی، بزرگترین شهر جهان باستان را نه با محاصرهای خونین، بلکه با گشوده شدن دروازههایش تسخیر کرد.
زمینه تاریخی: بابل در آستانه سقوط
در سال ۵۳۹ پیش از میلاد، امپراتوری بابل نو غولی بیمار بود. در زمان بختالنصر دوم (۶۰۵–۵۶۲ پ.م)، بابل به اوج قدرت خود رسید، اورشلیم را فتح کرد و بناهایی چون باغهای معلق (اگر واقعاً وجود داشته باشند) را ساخت. اما در دوران آخرین پادشاه، نبونئید (۵۵۶–۵۳۹ پ.م)، این امپراتوری با بحرانهای داخلی دستبهگریبان بود.
دفاع بابل در ظاهر نفوذناپذیر بود: دیوارهای دو لایهای به ضخامت ۲۰ متر، خندقی پر از آب فرات، و انبارهای عظیم آذوقه که شهر را برای محاصرهای طولانی آماده کرده بود. اما در درون این دیوارهای استوار، جامعهای دچار تفرقه و بحران رهبری بود. نبونئید با سیاستهای مذهبی غیرمتعارف خود، که در آن خدای ماه، سین، را بر مردوک، خدای ملی بابل، مقدم داشت، کاهنان قدرتمند مردوک را به دشمنانی سرسخت بدل کرد. غیبت دهساله او در واحه تیما (عربستان سعودی امروزی) و واگذاری امور به پسرش بلشاصر، مشروعیت او را نزد مردم و نخبگان از بین برد. کتیبههای بابلی، مانند سالنامه بابلی، از بیتوجهی نبونئید به آیینهای سنتی مانند جشن آکیتو حکایت دارند که خشم عمومی را برانگیخت.
کوروش با هوشمندی این شکافها را هدف قرار داد. تبلیغات او، که خود را برگزیده مردوک و ناجی بابل معرفی میکرد، در شهر پخش شد و بذر امید به تغییر را در دل ناراضیان کاشت. پیام او روشن بود: بازگرداندن نظم، احترام به سنتها و پایان دادن به حکومت نامشروع نبونئید. این جنگ روانی کوروش را به یکی از پیشگامان استراتژی رسانهای در جهان باستان بدل کرد.
لشکرکشی و سقوط بابل
در پاییز ۵۳۹ پیش از میلاد، سپاه کوروش به سوی بابل حرکت کرد. نخستین نبرد بزرگ در اوپیس، بر کرانه رود دجله، رخ داد. پارسیان با تاکتیکهای برتر و بهرهگیری از ضعف روحیه بابلیها، ارتش نبونئید را درهم شکستند. سالنامه بابلی از کشتاری بزرگ سخن میگوید که ستون فقرات نظامی بابل را از هم گسست. برخلاف روایت رایج از فتحی بدون خونریزی، مسیر رسیدن به بابل با خون سربازان و مردم رنگین شده بود.
پس از پیروزی در اوپیس، شهر سیپار بدون مقاومت تسلیم شد. نبونئید به پایتخت گریخت، اما در شهری بیارتش و گرفتار بحران مشروعیت محصور بود. در ۱۲ اکتبر ۵۳۹ پ.م، اوگبارو (یا گوبریاس، که شاید یک بابلی خیانتکار بود)، سردار کوروش، وارد بابل شد. بر اساس سالنامه بابلی و روایت هرودوت، پارسیان جریان رود فرات را منحرف کردند تا سطح آب کاهش یابد و سربازان بتوانند از بستر رود وارد شهر شوند. دروازهها—احتمالاً توسط کاهنان یا ناراضیان—گشوده شد و شهر بدون نبردی جدی تسخیر شد. هفده روز بعد، کوروش شخصاً وارد بابل شد، به معبد مردوک رفت و خود را پادشاهی مشروع معرفی کرد.
استوانه کوروش: سندی از استراتژی
به پیروی از سنت بینالنهرین، کوروش استوانهای گلی به خط میخی اکدی نگاشت که احتمالاً زیر معبد مردوک دفن شد تا مشروعیت او را جاودانه کند. این استوانه در سال ۱۸۷۹ توسط باستانشناسان بریتانیایی کشف شد و اکنون در موزه بریتانیا نگهداری میشود. برخلاف برداشتهای امروزی که آن را «منشور حقوق بشر» مینامند، این سند در اصل بیانیهای سلطنتی است که با هوشمندی برای جلب حمایت مردم و نخبگان بابل تنظیم شده است. ترجمه دکتر شاهرخ رزمجو بخشی از متن را چنین بازگو میکند:
«مردوک… در جستوجوی پادشاهی دادگر در همه سرزمینها برآمد… دست کوروش، پادشاه انشان، را گرفت و او را به نام خواند… فرمانروایی جهان را به او سپرد… او [کوروش] خدایان را به جایگاههایشان بازگرداند و معابد ویران را بازسازی کرد.»
این روایت، کوروش را نه فاتحی خارجی، بلکه ناجی سنتهای بابل و برگزیده مردوک معرفی میکرد و پذیرش او را در میان بابلیان آسان کرد. تأثیر این سند فراتر رفت: در کتاب عزرای عهد عتیق، کوروش بهعنوان برگزیده خدا ستایش شده که به یهودیان تبعیدی اجازه بازگشت به اورشلیم و بازسازی معبد را داد. برخی پژوهشگران، مانند ابن هشام، گمان میبرند که این تصویر مثبت از کوروش ممکن است الهامبخش اشارههای قرآنی به ذوالقرنین باشد، هرچند این فرضیه قطعی نیست و محل بحث است.
میراث و دستاوردهای فتح بابل
فتح بابل توسط کوروش تنها یک پیروزی نظامی نبود؛ او قلب تمدنی را به دست آورد که مهد خط، قانون (مانند کد حمورابی) و نظامهای شهری بود. سقوط بابل در ۵۳۹ پ.م، امپراتوری هخامنشی را به یک ابرقدرت جهانی بدل کرد که از سواحل ایونیا تا جلگههای دجله و فرات امتداد داشت. گنجینه دانش بابل—نجوم، ریاضیات، پزشکی و مهندسی—به خزانه پارسیان افزوده شد. نظامهای پیچیده اداری بابل، از بایگانی تا مدیریت شهرها، الگویی برای نظام ساتراپی هخامنشی شد و اداره قلمرویی گسترده و چندفرهنگی را ممکن ساخت.
سیاست مدارای کوروش الگویی نوین برای امپراتوریسازی بود. برخلاف فاتحانی که شهرها را ویران یا مردم را به بردگی میکشیدند، او به ادیان و سنتهای محلی احترام گذاشت. این رویکرد نهتنها بابل را آرام کرد، بلکه وفاداری مردمان را برانگیخت. فرمان او برای آزادی یهودیان تبعیدی، چنانکه در عهد عتیق آمده، نمونهای از این فلسفه است. فاتحان بعدی، از اسکندر مقدونی تا امپراتوران روم، از این مدل حکمرانی چندفرهنگی الهام گرفتند.
هنگامی که کوروش از دروازه ایشتار بابل عبور کرد، بیش از یک شهر را فتح نمود—او تمدنی را به ارث برد. امپراتوری او، که اکنون از مدیترانه تا فرات امتداد داشت، به کانونی از فرهنگها، ایدهها و نوآوریها بدل شد. فتح بابل، پارسیان را از قدرتی منطقهای به امپراتوری جهانی ارتقا داد، نه با ویرانی، بلکه با همافزایی. میراث کوروش به ما میآموزد که فتح واقعی در گشودن دلهاست، نه دیوارها. امپراتوریهای ماندگار بر اعتماد و احترام به فرهنگها بنا میشوند، نه بر ویرانهها. به همین دلیل همزمانی که حکومتی جایگاه خود در دل و اندیشه مردمانش را از دست بدهد، و خاکریزهایش در اندیشه مردمانش فرو بریزد، در خیابان یا میدان های نبرد تنها با سایه ها است که نبرد می کند.
منابع پیشنهادی: برای مطالعه بیشتر درباره استوانه کوروش، کتاب استوانه کوروش و ایران باستان (به ویراستاری اروین فینکل، موزه بریتانیا) منبعی معتبر است.
ممنون از اینکه از این وبسایت دیدن میکنید. اگر محتوای پروژهٔ «در این شبها» — شامل وبسایت، ویدیوکستها و دورههای آموزشی — را ارزشمند میدانید و مایل به حمایت از تداوم و گسترش آن هستید، از طریق لینکهای زیر میتوانید همراه ما باشید.