هزار باده ناخورده

دوستانم بابک امین فرشی،‌شادی حامدی آزاد و سیاوش صفاریان پور از سفر طولانی خود به آمریکای مرکزی بازگشته اند و توانسته اند خورشید گرفتگی دوگانه را در پاناما رصد کنند.
حمید خداشنانس نیز از سفری که خود موفق می خواندش به ایران بازگشت.
چندین سخنرانی و نمایش اسلاید و مستندی که قرار است ساخته شود تا کنون ره آورد این سفرها بوده است اما نکته مهمتری در پشت این سفر ها وجود دارد.
در چند هفته ای که از پایان این سفرها گذشته است موج جدیدی در عرصه نجوم آماتوری برخاسته است. جمع کثیری از جامعه نجوم اماتوری ایران (‌کل این جامعه حدود ۷ یا ۷ هزار عضو فعال در ایران دارد)‌به تکاپوی آماده ساختن خود برای انجام سفرهای دور ودراز برای رصد گرفت بعدی خورشید افتاده اند . تا کنون چندین مرکز خبر از سامان دادن تورهای گروهی برای ترکیه داده اند و جمع کثیری در قالب گروههای چند نفره به فکر جذب حمایت برای سفر به مصر و لیبی و … افتاده اند و تقریبا همه انها – که در بینشان از سن و سال ۱۴ – ۱۵ سال تا بزرگسالان وجود دارد – هدف خود را رصد گرفت ُ‌جمع آوری داده های علمی !‌و ساخت مستند از این سفرها اعلام کرده اند . گویا اگر بسیاری سفر به قطب جنوب را یک استثنا می دانستند سفر پاناما باعث شد تا انها این روند را قاعده ای کامل بدانند و شادمان از یافتن عرصه ای جدید آمده اند تا بخت خود را در ان بیازمایند.
شاید بسیاری ایجاد این عرصه را خبری خوب برای جامعه نجوم ایران بدانند اما من چنین نمی اندیشم.

به نظر می رسد این بار نیز تنها موجی ایجاد شده باشد و گروهی در میانه پر هیاهو و پر کشش ظاهر این سفرها سودای آن را به سر گرفته اند اما آیا انان برای این کار آماده اند؟
من مطمئنم پاسخ این پرسش به آشکاری خیر است.
آیا علاقه اولیه مجوز کافی برای دست زدن و آزمودن هر نا آزموده ای به دست ما (‌منظور جامعه نجوم اماتوری ایران است ) می دهد؟
بسیاری از افرادی که از اکنون خود را مشتاقانه برای سفر به صحراهای آفریقا اماده می کنند،‌ با دیدن و شنیدن گفتنی ها و شنیدنیهای سفر های گرنات مایزر و بابک امین تفرشی به سودای این سفر افتاده اند اما آیا از پشت پرده این سفرها هم مطلعند؟‌ آیا می دانند برای به انجام رساندن هریک از این سفرها باید چه امادگیهایی را کسب کرد؟ آیا خود را برای شرایط غیر منتظره ای که در این سفرها برای آنها ممکن است پیش آید آماده کرده اند ؟‌و از همه مهمتر آیا خود را برای نمایندگی از حیثیت نجوم آماتوری ایران و از آن مهمتر نام ایرانی ،‌ انهم در این شرایط حساس اماده کرده اند؟
من آدم سیاسی نیستم ولی می دانم در خارج از کشورم چه دیدگاههایی نسبت به ما وجود دارد و می دانم هر حرکت کوچک می تواند چه آبی باشد بر اتش یا بنزینی بر آن !
چه عاملی باعث شده است خورشید گرفتیها که تا دیروز چندان مهم نبود به یکباره برای این جامعه تا این حد اهمیت یابد؟
به نظر من مشکل اینجاست که ما قوه تخیل و ابتکار خود را از دست داده ایم
زمانی با راه افتادن نخستین سایت نجوم فارسی زبان کشور همه به دنبال طراحی وب سایتهای انچنانی می روند. نتیجه اینکه با گذشت چند ماه از نظر عددی بیترین سایتهای نجومی را داریم و از نظر محتوا ُ‌هیچ . وفعه دیگر برنامه تلوزیونی آغاز می شود و همه نا گهان سودا‌ی تهیه کنندگی برنامه های نجومی به سرشان می زند.
بار دیگر دنباله دارها باب می شند و ناگهان همه تصمیم می گیرند شکارچی دنباله دارها شوند.
اینک المپیاد و بازهم سودای مدالهای رنگارنگ آن مدی برای نجومیها !
د حالی که باید به خاطر داشت کسانی که بار نخست این عرصه ها را معرفی کرده اند دغدغه هایی داشته اند و تجربه هایی آزموده اند و نتیجه ان چنان شده که امروز دیده می شود . اگر سفرهای بابک و گروه همکارانش، موفق بوده است به واسطه تجربه بی نظیر او در نجوم ُ‌تسلط و شناخت او بر مفاهیم نجومی و شناخت کامل از شراایط اجتماعی و فرهنگی و تاریخی ایران و اهداف سفر و آشنایی با مشخصات مقصد سفر بوده است.
روح نیروی خلاقه باید به کالبد جامعه نجم اماتوری ایران وارد شود وگرنه روزهای بدی در انتظار ما است.
هزار باده ناخورده در رگ تاک است هنوز گمان مبر که به پایان رسید کار مغان

دیدگاهتان را بنویسید

*

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.