کتاب «روزنامه نگاری علمی؛ سبک ها، روش ها و تکنیک ها» از سوی انتشارات جام جم منتشر شد.
این کتاب در واقع ترجمه ای از ویراست دوم کتاب راهنمای میدانی نویسندگی علمی است. گروهی از بهترین نویسندگان علمی معاصر در حوزه ها و زمینه های مختلف در این کتاب مقاله نوشته اند. کتاب نه تنها به اصول اولیه و روش های اساسی در روزنامه نگاری علمی می پردازد، اما در عین حال به طور خاص وارد حوزه های سبک ها و تخصص های مختلف و رسانه های مختلف می شود و سعی می کند تجربه برخی از سرشناس ترین افراد فعال در آن حوزه را با مخاطب در میان بگذارد.
این کتاب راهنمای رسمی انجمن ملی نویسندگان علمی آمریکا است و به نوشته جام جم آنلاین این کتاب در 600صفحه و تیراژ 3000 نسخه و قیمت 25 هزار تومان منتشر شده است و برای خرید آن می توانید با شماره 22920781 که بخش سفارشات است یا 22920780 که بخش انتشارات است تماس بگیرید یا درخواست تان را به شماره 22920783 فکس کنید.
داستان ترجمه این کتاب هم داستانی طولانی داشت. اما امیدوارم محصول نهایی کمکی به دوستانی که علاقه مند به روزنامه نگاری علمی در ایران هستند انجام دهند. اگرچه عمده مطالب برای فضای ایالات متحده طراحی شده است اما با توجه به اعتبار منابع اولیه و تجربه طولانی این کشور در روزنامه نگاری علمی شاید این روند ها برای ما هم آموزنده باشد.
در ادامه می توانید مقدمه مترجم بر این کتاب را بخوانید:
—-
■■■■■ مقدمه مترجم
پوریا ناظمی
دنیای نویسندگی علمی، دنیایی شگفت انگیز، چالش برانگیز، پرماجرا، پر حادثه و از همه مهمتر ضروری برای جامعه ما است. علم در همه جنبه های زندگی ما نفوذ کرده است. تقریبا هیچ بخشی از زندگی امروز ما نیست که از حضور و نفوذ علم بی بهره مانده باشد. زندگی ما با علم نو گره خورده است. نه تنها ما از دست آوردهای فناورانه علوم به شکل گجت ها و ابزارهای الکترونیکی استفاده می کنیم که زندگی ما در جهان امروز همچون تار و پود پارچه ای ریز بافت با جنبه های مختلف علم و فناوری در هم آمیخته است. با وجود این، سابقه ما ایرانیان در مواجهه با مفهوم جدید علم چندان قدیمی نیست. هیچ کس نمی تواند نقش برجسته تاریخ علم در ایران را انکار کند اما علم به معنایی که امروزه آن را می شناسیم پدیده ای نو در جهان است و نوتر برای ما. شاید اگر خیلی با مسامحه نگاه کنیم حضور ما در دنیای علم نوین به زحمت به چند دهه برسد. دنیای جدید علم، بر مبنای ساز و کار مشخصی عمل می کند. پژوهش های علمی، دست آوردها، کشفیات و طریقه انتشار و توسعه علم در دنیای جدید، متفاوت از ساز و کارهای سنتی است. جهان علم مسیرهای ویژه خود را دارد. برای خود از سیستم اقتصادی ویژه ای استفاده می کند و حضور در آن و مشارکت در آن قوانین و اصول مشخص خود را دارد.
مسیر توسعه همه جانبه ایران از توسعه علمی می گذرد و توسعه علمی بدون آشنا شدن مردم با این جریان پیچیده و فوق العاده موثر علم امکان پذیر نیست. در دنیای علم مدرن، دانشمندان تنها افراد برجسته ای نیستند که در گوشه ای به شکل منزوی کار کنند و یک باره به یافته ای شگفت انگیز نایل شوند. دانشمندان و محققان در دنیای جدید زندگی، حیات و امکان پژوهش هایشان با بدنه جامعه گره خورده است. آنها برای تامین هزینه های پژوهش های خود، مشارکت در پروژه های بزرگ و بین المللی و تثبیت جایگاه خود نیازمند آگاهی عمومی مردم از اهمیت دست آوردهای علمی هستند. اما از همه این ها مهمتر مساله آگاهی است.
شهروندان یک جامعه در دنیای امروزی ما برای اینکه بتوانند مسیرهای درستی را انتخاب و زندگی موفق تری را داشته باشند باید آگاه باشند. آگاهی رمز اصلی پیشرفت هر جامعه ای است و بخش عمده این آگاهی از دل آشنا بودن با جریان های علمی به دست می آید.
منظور از ضرورت آگاهی مردم از جریان های علمی قطعا این نیست که همه افراد یک جامعه باید دانشمند باشند. چنین چیزی نه ممکن است و نه قابل قبول. مهم آشنا بودن به روش هایی است که در آن و بر مبنای آنها تصمیم گیری علمی رخ می دهد. آشنا بودن با دست آوردهای علم روز جهان است. اینکه چه چشم اندازهایی پیش روی انسان معاصر قرار دارد. پتانسیل های ما کجا است و آینده چه امکاناتی را برای ما به ارمغان خواهد آورد.
در سوی دیگر این داستان، روزنامه نگاری و ژورنالیسم به معنی عمومی خود قرار دارد. اگرچه حتی در نخستین شماره های روزنامه هایی که در ایران منتشر شده اند می توان رد خبرهای علمی را گرفت اما آنچه امروز به نام ژورنالیسم علمی شناخته می شود ساختاری از روزنامه نگاری مدرن است که با توجه به ماهیت علم نوین بنا شده است. ما در سال های اخیر گام های خوبی در زمینه درک و کاربردی کردن روزنامه نگاری علمی در کشور برداشته ایم اما هنوز راه طولانی و پر مانعی در پیش است.
کتابی که ترجمه آن را در ادامه خواهید خواند، با هدف آشنا کردن روزنامه نگاران و علاقمندان نویسندگی علمی با این حوزه وسیع و شگفت انگیز توسط جمعی از بهترین های امروز این حوزه نوشته شده است. در این کتاب نه تنها اصول اولیه روزنامه نگاری علمی مورد اشاره قرار گرفته است که به طور خاص سبک ها، روش ها، تکنیک ها و حوزه های مختلف مورد بررسی قرار گرفته اند. از نوشتن یک قطعه خبری گرفته تا پیدا کردن سوژه لازم و تهیه قطعاتی برای وب، رادیو و تلوزیون. در بخش انتهایی کتاب بخشی به حاشیه های دنیای روزنامه نگاری که در آن برخی از نویسندگان علمی درمقابل خبرنگاران قرار می گیرند پرداخته شده است.
در فصل هایی که در ادامه می خوانید، به روش ها و چالش های پیش روی روزنامه نگاران و نویسندگان علمی اشاره شده است. توصیه های ارایه شده ، روش های آزموده شده از سوی نامدارترین فعالان این حوزه است.
تقریبا همه منابع، توصیه ها و روش ها با وجودی که برای مخاطبی در جامعه ای مانند ایالات متحده نوشته شده است اما برای مخاطب ایرانی این کتاب نیز کارآمد است. از یک سو روش های کاربردی ارایه شده در این کتاب فارغ از مرزهای جغرافیایی قابل اجرا است و از سوی دیگر در برخی از حوزه های خاص، این کتاب فضای مناسبی برای آشنا شدن مخاطب با آنچه در دنیای حرفه ای روزنامه نگاری می گذرد را فراهم می کند. منابعی که در این کتاب به آنها اشاره شده است به دلیل ماهیت پیشرو و بین المللی مراکز علمی فعال مستقر در ایالات متحده برای بقیه روزنامه نگاران در نقاط مختلف جهان نیز کار آمد است. همچنین روزنامه نگاران علمی ایرانی چالش های مورد اشاره در این کتاب را چندان غریبه با تجربه های خود نخواهند دید.
ما نیز مانند همکارانمان در سراسر جهان باید با ادیتورها، دبیران سرویس و سردبیر رسانه های خود برای تایید کار کردن و نوشتن داستانی علمی بحث های طولانی را پشت سر بگذاریم. ما چاره ای نداریم جز اینکه دیوار بی اعتمادی قطوری که بین جامعه علمی و روزنامه نگاران وجود دارد را بشکنیم و یا حداقل در آن ترکی ایجاد کنیم. ما باید به راستی آزمایی ایده ها و ادعاها بپردازیم. ما باید آگاهی مخاطب را بالاترین اولویت ممکن خود قرار دهیم و پررنگ ترین خط قرمز را برای خود برای عدم انتقال داده های اشتباه به مردم رسم کنیم.
اما با همه اشتراکات، ما با چالش های خاص خودمان نیز مواجهیم. هنوز جامعه علمی ما ضرورت وجود و ارزش روزنامه نگاری علمی را به طور عمومی درک نکرده است. در بسیاری از موارد سازمان های علمی به همکاران خود توصیه می کنند تا از خبرنگاران و صحبت با آنها دوری کنند. هنوز برخی از بزرگان علمی ما از واژه ژورنالیسم به عنوان واژه ای با بار منفی استفاده می کنند. و البته باید منصف باشیم، این دیوار بلند، به تنهایی ساخته جامعه علمی نیست. ما خبرنگاران نیز در بنای آن نقش داشته ایم.
باید قبول کرد که رفتارهای ما در بسیاری از موارد اعتماد ساز نبوده است. ما گاهی صحبت های خارج از ضبط را منتشر کرده ایم، ما گاهی مطالبی را بدون آنکه بفهمیم منتشر کرده ایم، گاهی حرف ها و تحقیقات دانشمندان را متوجه نشده ایم و برداشت اشتباه خود را به جامعه منتقل کرده ایم گاهی قبل از اینکه به مصاحبه با یک دانشمند، یک محقق، یک پزشک و یا یک مسوول علمی برویم حتی چند دقیقه ای را صرف مطالعه کار وی و پیش زمینه فعالیت های او نکرده ایم و گاهی سوال های مصاحبه ما با این سوال آغاز شده است که لطفا در باره کار جدیدخود توضیح دهید. ما گاهی خودمان این پیام را منتقل کرده ایم که قابل اعتماد نیستیم و این نیمه ای از داستان است که ما باید برای تغییر آن بکوشیم.
همزمان جامعه علمی نیز باید درک کند هیچ یاور و متحد بهتری از ژورنالیست های حرفه ای علمی ندارد. روزنامه نگاری علمی کاری درجه دوم نیست. ما اگر کارمان را درست انجام دهیم نه تنها به توسعه آگاهی در جامعه کمک می کنیم، نه تنها با خرافه و شبه علم در جامعه مبارزه خواهیم کرد که با ارایه تصویری دقیق، جذاب و واقعی از علم و دنیای پرهیجان آن، آینده فعالیت های علمی و پژوهشی را تضمین می کنیم و از سوی دیگر اگر وظیفه نظارت و دنبال کردن روند ها را درست انجام دهیم، از پرسیدن سوال های سخت پروا نکنیم و گاهی اگر دیدیم در تاریک خانه ای اتفاقی بر ضد جریان علم در حال رخ دادن است با رعایت اصول حرفه ای دست به گزارشگری تحقیقی بزنیم و تنها با در نظر داشتن منافع مردم و جریان علم – و نه خصومت های شخصی و سواستفاده از رسانه ای که از آن برخورداریم – نتایج آن را منتشر کنیم، بدنه جامعه علمی سالم می ماند. متقلبان و شیادان رسوا می شوند و همه چیز به نفع علم و آگاهی پیش می رود.
مساله دیگری که شاید در جامعه ما بیشتر به چشم می آید، سو استفاده از قالب ها و ظواهر علمی است. این اتفاق گاهی به شکل آگاهانه و گاهی به شکل ناآگاهانه و به دلیل برداشت اشتباه از فرآیندهای علمی اتفاق می افتد. شما در کار خود بارها با افرادی روبرو می شوید که مدعیند مخترعی بزرگ و نابغه هستند. آنها حتی گواهی ثبت اختراعات خود را به شما نشان می دهند و ممکن است گاهی نشان ها و گواهینامه نمایشگاه های بین المللی را به عنوان اثباتی بر کار علمی خود به شما ارایه دهند. گاهی ممکن است افرادی به شما مراجعه کنند و از نظریات عظیم خود که بزرگترین باورهای عمومی علم را در هم شکسته و زیر و رو کرده حرف بزنند و یا داستان های شگفت انگیزی از اینکه سازمان های بزرگ پیشنهادی میلیاردی به آنها ارایه کرده اند برای شما تعریف کنند. گاهی ممکن است این افراد ظاهر قابل قبولی نیز داشته باشند و گاه با توصیه نامه های موجهی به سراغ شما بیایند. اما مواظب باشید. اجازه ندهید هیچ چیزی بر اصول کاری شما تاثیر بگذارد. شکاک بمانید و تحقیق کنید و از نه گفتن به درخواست هایی که از صحت آن مطمئن نیستید خودداری نکنید. مواظب باشید رسانه شما به ابزاری برای استفاده های شخصی، گروهی، سازمانی یا سیاسی بدل نشود. ما باید اعتبار هر سازمان و هر جایی را بشناسیم و به شدت مواظب الفاظی مانند نابغه و استثنایی باشیم. واقعیت این است که این روزها بیش از نبوغ، پشتکار است که کشتی علم را به پیش می برد.
چنین سو استفاده هایی تنها در میان سودازدگان رخ نمی دهد. گاهی بدنه جامعه علمی قربانی برخی از اعضا خود می شود کسانی که در نوشتن مقاله های علمی تقلب می کنند و باعث بد نامی خود و همکارانشان و جامعه علمی کشور می شوند. تعداد چنین افرادی در مقایسه با بدنه جامعه علمی بسیار اندک است اما می توانند آسیبی بزرگ به اعتبار جامعه نوپای علمی کشور ما بزنند. در سال های اخیر چندین نمونه از تقلب در نوشته های علمی ارسال شده به ژورنال های معتبر باعث خدشه دار شدن اعتبار ما شد که اعتراض اساتید و دانشمندان کشور را نیز به همراه داشت. روزنامه نگاری علمی اگر کار خود را درست انجام دهد نه تنها هرگز به دام چنین مواردی نمی افتد که در مقابل آن می ایستد.
در جامعه ایران، دلایل متعددی از جمله سنت های احترام به بزرگتر و پیشکسوتان، گاهی باعث می شود در تمجید و تعریف از یک نفر به افراط کشیده شویم. لقب های بی معنی در جهان علم را بی مهابا به پای افراد بریزیم و یک باره ببینیم همین نام ها و القاب که از روی حسن نیت و برای تکریم افراد به آنها می دهیم چگونه گاهی به مانعی در مقابل توسعه علم بدل می شود. علم بازی خود را دارد و نقش ها، معنی تعریف شده ای در آن دارند. دانشمند نامیدن یک نفر تعارف نیست. کاری است که او انجام می دهد و همینطور القابی مانند استاد در این دنیا تعریف شده است. اگر شخصی که مقامش دانشیار دانشگاه است را استاد بنامید به او احترام نگذاشته اید در واقع خطایی را در جامعه توسعه داده اید. متاسفانه چنین فضایی باعث تشویق برخی از افراد شده که به طور آگاهانه یا نا آگاهانه به دام سازمان ها و موسسات حاشیه ای بیفتند که کارشان جعل مدرک و عنوان هایی با ظاهر علمی است.
نکته دیگر و مهم، بی طرفی در گزارش های علمی است. نویسندگان این کتاب به تفصیل و بارها در باره تفاوت بی طرفی در علم و دیگر حوزه ها توضیح داده اند و تنها شاید بتوان تاکید دوباره ای کرد که مراقب باشید برای حفظ بی طرفی به ابزاری برای تبلیغ ایده گروهی خاص بدل نشوید.
موضوع دیگری که باید در جامعه ای در حال توسعه مانند ایران به آن توجه کنید، آسیب رسان بودن بیش از حد شایعات، خرافات و شبه علم است. چنین مسایلی هنوز در همه نقاط جهان وجود دارد، هنوز فروش کتاب های طالع بینی یا کتاب هایی درباره تمدن های بیگانه و فضانوردان باستانی و یا پیش بینی های پایان دنیا که در زَرورقی از حرف های علمی پیچیده شده اند پرفروش تر از بسیاری از کتب علمی است. اما این مساله برای ما که جامعه علمی نوپایی داریم که با هزاران چالش و مشکل متفاوت روبرو است و از سویی بدنه جامعه تا رسیدن به فضای توسعه یافتگی علمی فاصله دارد می تواند خطرناک تر و اثرش مهیب تر باشد. شاید یکی از اصلی ترین وظایف ما توجه به این شایعه ها و مقابله با آنها باشد.
در این کتاب بارها بر پرسیدن بدون تعارف و تکرار پرسش ها و قانع نشدن ساده تاکید شده است. پرسیدن سوال های سخت بخشی از وظیفه ما است. آنچه باید مراقب بود افتادن از سوی دیگر پشت بام است. ما در نقش یک ژورنالیست و مصاحبه گر لازم است بی پروا و بدون نگرانی سوال های خود را بپرسیم. اما این به معنی عبور از مرزهای ادب و احترام نیست. ژورنالیست ها حتی در گزارش های تحقیق خود هدفشان ترور شخصیت نیست. هدف ما کشف حقیقت و توسعه آگاهی است. ممکن است برخی از افرادی که ما در فضای حرفه ای با آنها مواجه می شویم با ما خصومت شخصی پیدا کنند اما این خصومت باید یک طرفه باشد. کار ما و هدف ما مهمتر از این است که شخصی شود.
نکته دیگر درباره این کتاب توسعه سریع فناوری های دیجیتال است. از زمانی که این کتاب نوشته شد تا کنون انقلابی دوباره در فناوری ارتباطات رخ داده است. وب و ابزارهای مبتنی بر وب بر تمام شئون زندگی ما تاثیر گذاشته اند. نه تنها در جوامع پیشرفته که در جامعه شهری ایران نیز کم کم الگوی مصرف خبر و نوشته های مختلف تغییر کرده و به سمت گزینه های آنلاین پیش می رود. رشد انفجار گونه گوشی های تلفن هوشمند و لوحه های لمسی (تبلِت) قبل و بیش از هرچیزی فضای روزنامه نگاری را متحول کرده است. امروز روزنامه ها سرمایه بالایی را بر صفحات وب، پادکست ها، اپلیکیشن های گجت ها متمرکز می کنند و از دنیای شگفت انگیز شبکه های اجتماعی گوناگون برای انتشار پیام و دیدن بازخورد مطالب خود استفاده می کنند. این ابزارهای جدید نوع نوشتن ویژه خود را می طلبد و به نظر می رسد با ادامه روند کنونی به زودی حتی در ایران شاهد نشریه های مبتنی بر وب باشیم. این حوزه ای است که باید آن را جدی تر شناخت و از مزایای آن استفاده کرد. همین توسعه شبکه های اجتماعی مفهوم روزنامه نگاری شهروندی را به وجود آورده است و تاثیرات اجتماعی و سیاسی را در رویدادها و تحولات اجتماعی اخیر نشان داده است اما آیا این فضا در ژورنالیسم علمی نیز موثر است؟ بدون هیچ شکی پاسخ مثبت است.
البته این فضای تعاملی شاید در دراز مدت نگرانی هایی را نیز ایجاد کند. یکی از این نگرانی ها این است که با مشاهده سریع بازخوردهای افراد نسبت به مطالب مختلف، دبیران و ادیتورها در تلاش و رقابت برای جذب مخاطب بیشتر، به جای آنکه خبرهای مهم و ارزشمند را به زبان مخاطب ترجمه کرده و منتشر کنند ،خود را تسلیم بی چون و چرای نیازهای فوری مخاطبان کنند. همیشه تعادل میان فروش بیشتر و مخاطب بالقوه بالاتر و هدف اصلی ما که آگاهی بخشی به مردم است در تعادلی شکننده به نفع فروش بالاتر قرار دارد. این بازخوردهای سریع اگر کنترل و بررسی عمیقی روی آن صورت نگیرد ممکن است برخی از ما را به سمت تولید محتوایی سوق دهد که فقط مخاطب را سرگرم کرده و هیچ کمکی به توسعه و ارتقای او نمی کند.
پیشرفت های دنیای دیجیتال، البته این فرصت را برای نویسنده های خوبی فراهم آورده است که در رسانه های رسمی کار نمی کنند و در وبلاگ ها و یا وب سایت ها به نوشتن مشغولند. در ایران ما هم مانند همه جای دنیا تعدادی از بهترین نویسنده های علوم و فناوری تنها در وب سایت های شخصی خود می نویسند. این کتاب می تواند به نویسنده های این دنیای جدید نیز ایده های خوبی برای ادامه کار خود بدهد.
توسعه این فناوری ها، همچنین ابزارهای ژورنالیسم را نیز دگرگون کرده است. اکنون دنبال کردن منابع، گوش کردن به منابع خبری و پادکست ها، ضبط مصاحبه ها و ویرایش فایل ها نسبت به گذشته تغییر کرده است و روز به روز نیز تغییر می کند. بنابراین هر جایی که در این کتاب صحبت از ابزارهای کار می شود توصیه می کنم قبل از استفاده از آن برنامه ، نرم افزار و یا گجت اشاره شده، نگاهی به آخرین دست آوردهای فنی روز بیاندازید.
در کتاب نام مجلات را ترجمه نکرده ام و تا جایی که امکان داشت نام انگلیسی آنها و همینطور نام نویسنده ها و شخصیت هایی که در متن نام برده شده اند را در زیر نویس ها آورده ام تا در صورت علاقه بتوانید با جستجوی نام نشریه و یا شخص اطلاعات بیشتری از آنها به دست آورید. در مواردی که به نظرم برخی از توضیحات اضافی ضروری بوده است در قالب زیر نویس ها به آن اشاره کرده ام و البته ممکن است این زیر نویس ها همه موارد ممکن را شامل نشود و شاید در جاهایی زیاده روی به حساب آید.
به هر حال اینک این کتاب در اختیار شما است. اولین بار چند سال پیش بود که ویراست اول این کتاب را دوست قدیمی ام دکتر محمد رضا نوروزی به من داد تا نگاهی به آن بیاندازم به سرعت آن را خواندم و مدتی بعد که متوجه شدم ویرایش جدیدی از آن منتشر شده است آن را تهیه کردم. ویرایش جدید شامل تغییرات کلی و بیشتر متناسب با شرایط امروز ما بود. فرآیند این ترجمه از آنچه ابتدا فکر می کردم بسیار طولانی تر شد و حداقل یک بار به این دلیل ساده این تاخیر اتفاق افتاد که یکی از توصیه های اصلی نویسندگی دوران جدید را ندیده گرفتم و از متنی که می نوشتم نسخه پشتیبان تهیه نکردم. بدین ترتیب نقص فنی کامپیوترم عملا مرا دوباره به خانه اول برگرداند. هنوز هم اولین توصیه من به همه دوستانم این است که از همه منابع خود ، از همه مصاحبه ها، تحقیقات و هرچیزی که نسخه الکترونیک آن را تهیه می کنید نسخه پشتیبان بگیرید.
من بیش از 10 سال پیش مسیری شگفت انگیز را طی کردم که در نهایت مرا از دانشکده ریاضیات دانشگاه فردوسی مشهد به اتاق خبر روزنامه جام جم رساند. در این مدت در مجلات، وب سایت های خبری، روزنامه ها و هفته نامه های مختلف مطلب نوشته ام. کتاب های علمی ترجمه کرده ام و نقش هایی مانند کارشناس رادیو تلوزیونی برنامه های علمی، همکاری در تولید پاد کست های اینترنتی، آماده کردن متن خبرنامه های عمومی و وبلاگ نویسی را در فضاهای مختلفی تجربه کرده ام. گاهی نویسنده آزاد بوده ام و گاهی در نقش دبیر سرویس دانش ایفای نقش کرده ام و گاهی به عنوان سخنران عمومی و مروج علمی در برنامه های مختلف شرکت کرده ام. این مسیر با چالش های شگفت انگیزی همراه بوده است که هرگز نمی توانستم در آغاز به آنها فکر کنم و شاید اگر می توانستم آنها را پیش بینی کنم در ورودم به این راه تردید می کردم. اما اینک بیش از یک دهه است که در این حرفه ام و به قول یکی از نویسنده های این کتاب واقعا نمی توانم جای بهتری برای خود تصور کنم. من مشتاقانه آماده ام تا بقیه زندگی ام را در دنیای ژورنالیسم و نویسندگی علمی بگذرانم و اجازه دهم شعله های دانش و جهان شگفت انگیز و پر جنب و جوش آن هر روز مرا در بر بگیرد و پیش ببرد.
امیدوارم اگر این کتاب به شما کمک کرد تا وارد این دنیا شوید شما هم این شانس را پیدا کنید که از آن لذت ببرید.
—- فهرست قصل های کتاب
فهرست
مقدمه ناشر
مقدمه مترجم
پیشگفتار
یادداشت ویراستارا ن
بخش اول: یادگیری حرفه
1: پیدا کردن ایده و منابع یک داستان
2: گزارشگری بر مبنای ژورنال های علمی
3: درک و استفاده از آمار
4:خوب نوشتن درباره علم
5: ارتقای داستان به سطحی بالاتر
6. پیدا کردن سبک و لحن
بخش دوم: انتخاب بازار کار
7. روزنامه های کوچک
8.روزنامه های بزرگ
9. مجله های عمومی
10. بازار ژورنال های علمی
11. روزنامه نگاری علمی برای رادیو و تلوزیون
12. روزنامه نگاری آزاد
13. کتاب های علمی
14. مخاطب عام در وب
15. مخاطب علمی روی وب
16. ویرایش علمی
بخش سوم: سبک های متنوع نوشتن
17. نویسندگی در فرصت محدود
18. گزارشگری تحقیقی
19. نوشته های علمی شگفت انگیز و هیجان آور
20. نوشته های روشنگر و توضیحی
21. نوشته های روایی
22. مقاله علمی
بخش چهارم: پوشش داستان های حوزه علوم زیستی
23. پزشکی
24. بیماری های عفونی
25. تغذیه
26. سلامت ذهن
27. زیست شناسی رفتاری
28. ژنتیک انسان
29. شبیه سازی انسانی و سلول های بنیادی
بخش پنجم: پوشش داستان های علوم فیزیکی و زیست محیطی
30. فناوری و مهندسی
31. علوم فضایی (ستاره شناسی)
32. محیط زیست
33. طبیعت
34. علوم زمین
35. اقلیم
36. گزارشگری از خطر
دنبال کردن مسیری متفاوت: روزنامه نگارها و مسولان روابط عمومی
بخش ششم: ارتباط علمی از درون ساززمان ها و مراکز
37. دانشگاه ها
38. ارتباطات موسسات در خلال بحران
39. آژانس های دولتی
40. مراکز غیر انتفاعی
41. موزه ها
42. شرکت های روابط عمومی
موخره

امکانش هست یک فصل از کتاب را به اشتراک بگذارید؟
ممنون
سلام
من هنوز نسخه نهایی کتاب را ندیدم و ممکنه متنی که من دارم ویرایش شده و تغییراتی در آن انجام شده باشد. برای همین اجازه بدهید من اول کتاب را ببینم و بعد چشم اما فهرست فصل ها را به ادامه مطلب بالا اضافه می کنم
شاید (یعنی امیدوارم 🙂 ) من نخستین روزنامه نگاران علمی فارسی زبانی باشم که این ترجمه سلیس و روان و بی نقص را ورقی زده ام. روز چهارشنبه گذشته کتاب به دستم رسید و تمام پنجشنبه و جمعه گذشته علی رغم ناراحتی شدید چشمی بخشهایی از آن را خواندم و لذت بردم.
واقعا به همه همکاران عزیزم و مروجان علم توصیه می کنم این دائره المعارف را بخوانند و نکات ریز و درشت ارزشمند آن را برای خود یادداشت بردارند.
بسیار آموزنده، شیرین و شیوا است