درست در مقابل چشمان ما و در برابر بیعملی و مسحور شدگی ما زمین در حال تجربه تغییراتی فوقالعاده سریع است.
هفته گذشته استفان هاوکینگ، کیهانشناس و مروج علم معاصر پیشبینی کرده بود که شاید انسان تا ۱۰۰ سال دیگر بیشتر نتواند روی این سیاره زندگی کند. البته دقت چنین پیشبینی حتی اگر سوی شخصی مانند هاوکینگ باشد بهاندازه بحثهای نظری او درزمینهٔ حوزه تخصصیاش دقیق نیست و بیشتر نوعی ابراز نگرانی از روندهایی است که او و دیگران میبینند؛ اما اگر نگاهی به خبرهایی بیندازیم که در رسانهها کمتر فرصت راه یافتن به سرخطها را دارند شاید نشانههایی را پیدا کنیم که ما را همچون او و بسیاری دیگر نگران آینده زمین میکند.
برای نمونه به یکی از منابع آلاینده معاصر نگاه کنید.
یکی از مسائل نگرانکننده محیط زیستی در سالهای اخیر استفاده بیشازحد از مواد پلاستیکی است. با جود توسعه سیستمهای بازیافت کماکان این مواد راه خود را به طبیعت پیدا میکنند و بادوام طولانی که دارند مشکلات فراوانی را ایجاد میکنند.
به گزارش CNN مصرف مواد پلاستیکی ما انسانها در طول نیمقرن گذشته ۲۰ برابر شده و انتظار میرود در طی ۵۰ سال آینده تا ۲۰ برابر دیگر نیز رشد کند. بر اساس این گزارش تقریبا یکسوم مواد پلاستیکی مصرفشده از چرخه بازیافت جا میمانند.
بخشی از این مواد پلاستیکی که از سیستم جمعآوری و بازیافت میگریزند، راه خود را به مقصدی غیرمنتظره باز میکنند. آنها راهی دریاها میشوند. تخمینهای جاری بیان میکنند که همینالان چیزی در حدود ۱۶۵ میلیون تن پلاستیک در اقیانوسها وجود دارد و هرسال ۸ تن مواد پلاستیکی جدید به اقیانوسها افزوده میشود. اگر بخواهید این عدد را در مقیاس قرار دهید مثل این است که در هر دقیقه یک سطل زباله مملو از مواد پلاستیکی را در اقیانوسها رها میکنیم.
بر اساس تحقیقی که نتیجه آن در اجلاس جهانی اقتصاد در داووس منتشر شد محققان تخمین زدهاند که در حال حاضر به ازای هر قطعه ماهی موجود در آبهای اقیانوسهای دریا یک قطعه پلاستیکی در آب وجود دارد. با ادامه روند فعلی در سال ۲۰۵۰ تعداد ماهیهای دریا با تعداد قطعات پلاستیکی برابر خواهد شد.
ادامه وجود پلاستیکها در آبهای اقیانوسی باعث آغاز رویدادهای متنوعی میشود که تأثیرات کوچک و بزرگی فراوانی به همراه دارد. از به دام افتادن برخی از گونههای زنده مؤثر در حلقه و زنجیره غذایی گرفته تا تغییر ضریب بازتاب جذب حرارتی در بخشهایی از آبها و تغییر ترکیب شیمیایی آب و درنهایت تأثیرگذاری بر مهمترین منبع غذایی و حیاتی انسان.
بحران پلاستیکها تنها یکی از بسیار چالشی است که انسان معاصر با آن مواجه است.
مانند بسیاری از چالشهای دیگر این مسئله نیز ابعاد اقتصادی مهمی دارد. چرا به این روند آلاینده ادامه میدهیم؟ جواب ساده این است که ازنظر اقتصادی بهصرفه است. واقعیت تلخی وجود دارد که در دنیای پرخطر امروز ما نتیجه اعمالمان را بیش از آنکه بر مبنای معیارهای علمی، اخلاقی و یا خطری که برای آینده نزدیک و دور ما به همراه دارند بسنجیم بر اساس منافع و سود اقتصادی آنها را برآورد میکنیم.
واقعیت این است که نگاهی به خبرهایی اینچنین جای امید زیادی برای چشمانداز آینده زیستبوم ما باقی نمیگذارد اما درعینحال به ما یادآور میشود که در مبارزه با این تغییرات غیر از اعلامخطر کردن و تلاش برای ایجاد تغییرات بنیادی در راه و روشی که دنیای امروز با آن اداره میشود، همزمان سعی کنیم برای مقابله با برخی از این موارد راهحلهای مؤثری که شاید بر الگوهای اقتصادی جایگزین بنا شده باشد، تکیه کنیم. اگر برای حل مشکل نمیتوان به تغییر دیدگاههای اقتصادی بسیاری از سرمایهداران دل بست شاید بتوان تلاش کرد تا الگوهای اقتصادی جدیدی را بنا کرد که بر مبنای آلایندگی کمتر بنا شده باشند.
بااینوجود نباید منتظر دیگران ماند. شاید همین کاهش استفاده از کیسههای پلاستیکی در زندگی روزمره و تغییر الگوی زندگی روزمره ما باوجود کوچک بودنش، اگر به تعداد بالایی تکرار شود، تأثیری مهم از خود بهجای بگذارد.