دلایل زیادی برای ترویج علم وجود دارد.
برخی از این دلایل به نقشی برمیگردد که علم در جامعه ما بازی میکند. بخشی دیگر به بازار و اقتصاد علم مربوط است. بخشی از آن به لذتها و تجربهها و حتی سودهای شخصی مروجان برمیگردد، گاهی ترویج علم برای افزایش اطلاعات عمومی بخشی از جامعه است و گاهی هم برای کمک به مبارزه با خرافات و شبهعلم و جلوگیری از سواستفاده فرصت طلبان از نام علم چه درون دنیای علم و چه بیرون از آن صورت میگیرد.
بخش مهم دیگری از انگیزههای ترویج علم به تلاشها برای توسعه مفهوم عمومی تفکر علمی باز میگردد. تفکری که به عامترین شکل ممکن به معنی استناد به مستندات، بنا کردن استدلال بر مبنای امور مستند، آزمودن فرضها و ادعاها و آمادگی برای اصلاح، ابطال و به روزرسانی آنها بر اساس دادههای تازه و تجربههای تازه است.
دلایل دیگری را هم می توان به این فهرست اضافه کرد. بسته به اینکه به چه دلیل اقدام به ترویج علم میکنیم روشها و راهکارهای متعددی پیش روی ما قرار میگیرد.
نکته مهم اما در این بین این است که ما – اگر خود را مروج علم مینامیم – وقتی وارد این حوزه میشویم سعی کنیم خود به آن عمل کنیم.
ما نمیتوانیم ادعا کنیم استفاده از علم در زندگی روزمره به ما کمک میکند تا بحثهای خود را با استدلال و منطق و بدون نیاز به داد و فریاد و عصبیت پیش ببریم و در فرآیند ترویجی خود دهان به توهین بگشاییم.
ما نمیتوانیم بگوییم در دنیای علم امروز باید درها را به روی اقلیتهای مختلف باز کرد و همزمان رفتارهای ضد زن از خود بروز دهیم. ما نمیتوانیم شفافیت در اطلاعات و روندها را در علم و روش علمی ترویج کنیم و همزمان استنادهای خود را پنهان کنیم. ما نمیتوانیم به مردم بگوییم در علم مرجعیت با افراد نیست و با استدلال است و همه استدلالها در معرض نقد منطقی و مستدل قرار دارند و همزمان به مردم بگوییم چون من مروج علم یا عالم مدرن هستم هرچه من گفتم را شما باید دربست بپذیرید. نمیتوانیم از شفافیت در بیان و توضیح در ترویج علم سخن بگوییم و همزمان به زبانی سخن بگوییم که نه مخاطب و نه خود ما از درک آن عاجز بماند.
ما نمیتوانیم از اهمیت علم و ترویج آن صحبت کنیم و همزمان علم مدرن را با علم قدیم در هم بیامیزیم. ما نمیتوانیم مفهوم علمی که در ترویج علم به آن اشاره می شود را با فناوری یا مهندسی در هم بیامیزیم و حتما نمیتوانیم بگوییم علوم پایه که در اصل همان علومی هستند که در ترویج علم مورد توجه اصلی قرار دارند به دردی نمیخورند. حداقل در دنیای علم امروز میدانیم که همه آنچه که بهنام علوم کاربردی، فناوری و مهندسی میشناسیم، شاخه های ریشهای به نام علوم هستند. بدون علوم و ریاضیات بخش بسیار بزرگی از آنچه امروز کاربردهای روزانه فناوری در زندگی ما است نمیتواند وجود خارجی داشته باشد.
گاهی ممکن است به این نگاه نقد داشته باشیم. این نقدها مهم هستند. باید اعلام و بیان شوند و باید دربارهاشان سخن گفت اما باید تمایز میان نقد بر ساختار و استفاده از ساختار را مشخص کرد.
به یاد داشته باشیم ما مروجان علم، اگرچه سعی در بیان و تصویرگری علم و توصیف آن داریم و به نوعی راوی علم و دنیای علم به شمار می رویم، اما علم در قالب و ریخت ما در نمیآید.
دلایل قوی باید و معنوی / نه رگ های گردن به حجت قوی