چند وقت پیش در شهر مونترال راهپیمایی زامبیها برگزار شد. رویدادی که چند سال پیش در شهر دیگری آغاز شده بود و اینک بهگونهای توسعهیافته است که چندین هزار نفری خود را به شکل زامبیها درمیآورند و با حمایت پلیس در خیابان رژه میروند.
زامبیها مرا مسحور میکنند. نه اینکه از علاقهمندان دوآتشه و شیفته آنها باشم اما در بین موجوداتی که از دل اسطورهها و آیینهای فراموششده سر بیرون آوردهاند و قدم به دنیای فرهنگعامه گذاشتهاند بیش از بقیه مرا به فکر وامیدارند. به نظرم زامبیها واقعیتر از بسیاری از موجودات افسانهای دیگر هستند. نمیدانم خودم یکی از آنهایم و یا در دنیایی مملو از آنها زندگی میکنم ولی میدانم همین حوالی هستند.
زامبیها در فرهنگهای مختلف جهان ردپایی از خود بهجای گذاشتهاند اما زامبی پژوهان معتقدند عمده ریشه آنها را میتوان در فرهنگ هائیتی مشاهده کرد. جایی که در دل نفرینی جادویی فرد مردهای به زندگی برگردانده میشود بدون اینکه امکان کنترل ذهن خود را داشته باشد. او در تسلط دیگری است و به جادو زنده شده است. بدنش در حال فرسودهشدن است اما مرده متحرک است. قدرت تفکر ندارد و مسخشده است.
برخی از ماجراجویان در شرح سفرهای خود برخی از گزارشها از مواجهشدن با چنین موجودی را دادهاند و حتی یکبار مقالهای منتشر شد که محققی سعی میکرد چنین رفتاری را به مسموم شدن فرد زندهای توسط ترکیبی از دو سم عصبی و روانگردان بهطور همزمان نسبت دهد.
بعدها آن ها وارد فرهنگعامه شدند و برخی از هراسناکترین و تأثیرگذارترین آثار دنیای وحشت را آفریدند. در روایت مدرن شده آنها به دلیل وجود ویروسی یا جادویی از مرگ برمیخیزند و با بدنهایی در حال پوسیدن بهآرامی پرسه میزنند و آنچه میخواهند انسانی زنده است تا او را گاز بگیرند و او را تبدیل به موجودی بدون توان فکری نظیر خود کنند. دهها روایت و کتاب و فیلم بر مبنای آنها ساختهشده است از شب مردگان زنده گرفته تا مردههای متحرک. اما همین رفتار موجود افسانهای وام گرفتهشده است که آنها را آشنا میکند.
زامبیها باهم کاری ندارند. آنها الزاماً حتی گرسنه هم نیستند. آنها تا وقتی زامبی باشی و از فکرت استفاده نکنی با تو کاری ندارند. در بسیاری از داستانها تنها راهی که میتوان آنها را برای مدتی فریب داد این است که مانند آنها راه بروی. تظاهر به جهالت کنی و تقیه پیشه کنی و زنده بودنت را انکار کنی باید مانند دیگران فکر کنی باید تفاوتهایت را انکار کنی و باید خود را به مردگانی شبیه کنی که در زندگی روزمره خود را کشتهاند.
به اطراف خود نگاه کنید تا زامبیها را ببینید. آنها واقعی هستند و همینجا در کنار من و شما قدم میزنند.
شفیعی کدکنی بیت معروفی دارد که میگوید:
سوگواران تو امروز خموشند همه که دهانهای وقاحت به خروشند همه
گر خموشانه به سوگ تو نشستند، رواست زان که وحشتزدهی حشر وحوشند همه
این دو بیت شاید یکی از دقیقترین تصاویر از رنج زیستن در جهانی مانند جهان امروز ما باشد جهانی که در آن بسیاری از اوقات باید خاموشی پیشه کنی تا متهم نشوی و البته که شاید شفیعی در دورترین تصوراتش زمانی که این شعر را میگفت توجهی به زامبیها نداشت. اما یکبار دیگر این دو بیت را بخوانید. فقط کافی است آنچه زامبیها انجام میدهند را یک پله بکاهید و از دریده شدن فیزیکی تا زمانی که همانند آنها شدهاید به مرحله حملات غضبناک کلامی و ترور شخصیت تا زمانی که رسما اعلام همسویی با زامبیهای واقعی نکردهاید برسید تا ببینید آن دهانهای وقاحت چقدر روایت زامبیهای اطراف ما هستند.
به نظرم ترسناکی زامبیها در همین واقعی بودن آنها است و متأسفانه هرروزی که میگذرد در هر سوی میدان که مینگری زامبیهای مختلفی در حال رشدند. کافی است با آنها همسو نباشی تا تو را بدرند و از پای نمینشینند تا تو را چون خود به آن روزمرگی و جماد فکری درنیاورده باشند.
اما این فقط برداشت شخصی من و دلیل علاقه من به این موجودات است اینکه واقعا آنها چرا در دلوجان مردم اینقدر جای دارند داستان دیگری است.
جنگ جهانی ز
اگر به هر دلیل و بهانهای به زامبیها علاقهمندید و یا برایتان سوال وجود دارد که زامبیها مگر چه حرفی میتوانند برای گفتن داشته باشند و اگر در رده هیچکدام از این گروهها نیستید و تنها میخواهید اثری شگفتانگیز را بخوانید به سراغ جنگ جهانی ز نوشته مکس بروکس و ترجمه بینظیر حسین شهرابی بروید.
اگر فیلم جنگ جهانی ز را دیدهاید و ناامید شدهاید و فکر میکنید این کتاب، همان داستان است، اشتباه میکنید. فیلم تقریبا هیچ شباهتی با کتاب ندارد. کتاب جنگ جهانی ز در سال 2006 و با عنوان فرعی تاریخ شفاهی جنگ زامبی منتشر شد و به یکی از بهترین آثار ژانر زامبیها بدل شد. کتاب در قالب مجموعهای از گزارشها و روایتهای افراد مختلف نوشتهشده است که دیدگاه و روایت خود را از شکلگیری و شیوع ویروس و طاعون زامبی در جهان برای کمیسر ویژه سازمان ملل متحد روایت میکنند. از دل این گزارشها بسیاری از روشها و رفتارها و رویههای سیاسی، اجتماعی و فرهنگی دنیای واقعی ما مورد بحث قرارگرفته است.
ترجمه حسین شهرابی با دقت وسواس گونهاش در پیدا کردن معادلهای دقیق فارسی و روانی متن خواندن این اثر به فارسی را به تجربهای لذتبخش بدل کرده است.
ترجمه جنگ جهانی ز را کتابسرای تندیس منتشر کرده است.
عکس های زیر هم تعدادی از عکس هایی است که از راهپیمایی زامبی های مونترال گرفتم.















عجب شعری!
خوبی کتاب اینه که کاملن حس میکنی داره توی دنیای عادی و روزمره اتفاق میفته. واقعن میشه بهش به شکل یه کتاب جامعه شناسی بحران نگاه کرد. اتفاق ها اونقدر واقعی و منطقی جلوه میکنند که انگار واقعن گزارش نویسی شده ان. عالیه
ای گفتی اقای ناظمی.
فکر می کنم اگه افکار و اندیشه های ما انسان های امروزی رو بخواهیم به تصویر بکشیم افکار خیلی از ما تبدیل به همین چهره های کریه و ترسناک زامبی ها خواهد شد.