داستان پپسی از زاویه ای دیگر

حتما شما هم خبر را شنیده اید. نه تنها خبر که بازتاب های آن را نیز دیده اید. شایعه ای که در شبکه های اجتماعی پخش شد و از طریق ایمیل و اس ام اس و تکثیر در شبکه های اجتماعی دهان به دهان گشت تا تبدیل به موجی عظیم شد و بسیاری از مردم را در شامگاه پیش از گذر به پشت پنجره ها و پشت بام ها کشاند تا شاهد اقدام تبلیغاتی شگفت انگیز کمپانی پپسی کولا باشند. بر طبق این شایعه قرار بود که پپسی تصویر لوگوی خود را روی ماه بیاندازد تا در بخش هایی از خاور میانه این رویداد دیده شود.

برای بسیاری از کسانی که با نجوم آشنا هستند اشتباه بودن این پدیده بدیهی بود. قدرت چنان لیزری که بخواهد ماه را فرش کند، اختلاف منظر ناظران زمینی، ضریب بازتاب متفاوت سطح ماه و دهها دلیل دیگر کافی بود که حتی زحمت دنبال کردن خبر را هم به خود ندهند. دیگران نیز تنها کافی بود به سایت های رسمی مانند کمپانی این شرکت سری بزنند و یا دنبال مرجع خبری غیر از ایمیل ها و فیس بوک باشند.

فردای روز موعود فضای اینترنت ، روزنامه ها و خبرگزاری ها پر شد از متن های طعنه آمیزی که زودباوری ایرانیان را مورد تمسخر قرار می دادند و از ضعف دانش گرفته تا دولت و صدها موضوع باربط و بی ربط دیگر را مقصر این رویداد نشان می دادند.

روزنامه ۷ صبح در فردای روز گذر (پنج شنبه ) با انداختن تصویری از گذر زهره در کنار کاریکاتوری از این ماجرا با تیتر طعنه آمیز «عبور پپسی از برابر ماه» به این موضوع پرداخت . (این روزنامه و روزنامه تهران امروز تنها روزنامه هایی بودند که تصویر و یا خبری از گذر را در نیم صفحه اول خود کار کردند)

وب سایت بی بی سی فارسی در مقاله ای با عنوان «قصه لوگوی پپسی روی ماه: محکی برای سنجش زود باوری مردم» به نقد رواج این شایعه پرداخت و حتی یکی از برنامه های نوبت شما را به این موضوع اختصاص داد.

خبرگزاری ایسنا که قبل از این رویداد با آب و تاب آن را روایت کرده و حتی نظرات کارشناسان را در باره این تبلیغ اعجاب آور پرسیده بود با حذف آن خبر با این تیتر به این رویداد واکنش نشان داد:«اندر توهم چشم انتظاران پپسی در ماه»

در سایت بالاترین نیز موضوع داغی در این باره برقرار شد و انبوهی از لینک ها در نقد زودباوری مردم و … در آن منتشر شد.

بی بی سی در مقاله خود نوشت: «میزان زودباوری مردم نسبت به خبری که جای شک و شبهه دارد می تواند اطلاعات مفیدی برای کارشناسان و همچنین برای دستگاه های اطلاعاتی و امنیتی یک کشور بدهد و در مواقع بحران و در چهارچوب جنگ های روانی و رسانه ای به کار آید.» 

خبرگزاری ایسنا نیز در گفتگو با دکتر مهدی زارع، معاون پژوهشگاه بین المللی زلزله شناسی و مهندسی زلزله از قول ایشان که به گفته ایسنا از فعالان ترویج علم نیز هستند نوشت:« پایین بودن سواد علمی زمینه باور چنین شایعاتی را تقویت می کند. متاسفانه بسیاری از مردم هر چه در اینترنت و رسانه ها می بینند را بدون هیچ گونه تامل و تحقیقی باور می کنند در حالی که چه بسا افرادی با اغراض تجاری یا براساس توهم و اختلالات روانی مطالبی را در اینترنت مطرح می کنند و افرادی دیگر بدون این که توجهی به صحت این مطالب بکنند آنها را در فضای مجازی گسترش می دهند.»

خواندن چنین متن های حق به جانبی به نظر قانع کننده می آید. مردم باید از صحت خبر اطمینان حاصل می کردند. مردم می بایست قبل از انتشار تحقیق می کردند. مردم می بایست مواظب حرف زدن درباره شایعه هایی که می شنوند باشند، مردم باید سواد علمی خود را بالا ببرند و دها باید دیگر به مردم نسبت داده شد.

اما فکر نمی کنید کمی هم باید به این مردم مجال نفس کشیدن و حق داد؟

اگر قرار باشد در چنین رویدادی دنبال مقصر بگردیم چه کسی مقصر است؟ به نظر من اگر فهرستی از این افراد و نهادها تهیه شود مردم در آخرین رده قرار می گیرند. در این رویداد اگرچه که خود مردم در ترویج این شایعه نقش داشته اند اما آنها خود قربانی به شمار می روند.

تا جایی که من به یاد می آورم وظیفه آگاه سازی مردم از شایعات و اطلاع رسانی درست رویدادها برعهده مردم نبوده است. سوال اینجا است که رسانه هایی که امروز فریاد بر می آورند که دیدید چقدر سطح علمی مردم پایین است، چرا قبل از شب موعود هیچ یک مطلبی منتشر نکردند که در آن این رویداد را توضیح داده و بگویند این اتفاق شایعه است.

موج این خبر چند روزی بود که جامعه را گرفته بود. چرا هیچ کدام از روزنامه های ما پیش از این رویداد جایی در صفحات پر بیننده خود به این موضوع اختصاص ندادند که شایعه ای به وجود آمده است و به این دلایل اشتباه است فریب نخورید؟ چرا روزنامه ۷ صبح که با این لحن درباره این شایعه در صفحه اول خود مطلبی را منتشر می کند روز قبل این تیتر را نزد که امشب فریب شایعه را نخورید و به جای آن فردا به تماشای گذر بروید؟

افراد مروج علم و نهادها و جایی مثل انجمن ترویج علم کجا بودند که اگر تا این حد این موضوع را تهدید کننده می دانستند به مردم آگاهی دهند؟

افرادی که دغدغه ترویج علم دارند و ادعا می کنند ما دنبال ترویج علم هستیم (دیگران را متهم نمی کنم و خودم را هم در این دایره قرار می دهم) چرا هیچ چیزی نگفتند؟ بله من هم به اندازه خودم اشتباه کردم و نباید تنها به توضیح یک کامنت در فیس بوک اکتفا می کردم و اگر می دیدم دامنه این رویداد تا این حد وسیع است به سهم خودم باید در این باره حرف می زدم .

در عین حال در نظر داشته باشید که اصل شایعه و امکان رویداد آن از نظر فنی بسیار پیچیده تر از آن بود که مخاطب عادی بتواند سر از کار آن دربیاورد. حداقل اگر این رویداد را مقایسه کنید با داستان معروف دو ماه در آسمان در شهریور ماه این موضوع تبلیغ بسیار پیچیده تر و اشتباه بودن آن غیر واضح تر از نمونه قبلی بود که به یک خرافه بین المللی تبدیل شده است.

به مردم عادی فرصت نفس کشیدن بدهید. اگر سواد علمی جامعه پایین است که من با تجربه اندکم با بیان این عبارت به شکل عمومی موافق نیستم، تقصیر ما مروجان علم و رسانه ها است.

اگر بهتر بود که مردم عادی بهتر بود قبل از تکرار و پخش کردن این شایعه به سراغ منابع می رفتند، اما این وظیفه اصلی  رسانه ها است. وظیفه مروجان علم است و وظیفه نهادها و افرادی است که دستی در این آتش دارند.

این بی انصافی است که چنین به مردمی که فریب یک شایعه را خورده اند بتازیم. اگر می گوییم آنها باید منابع را بررسی می کردند ما چند منبع برای آنها فراهم کردیم که به آن استناد کنند؟ واقعا همه مردم باید از اختلاف منظر، قدرت لیزرهای موجود، ضریب بازتاب ماه، مشکلات قرار دادن صفحه شفاف بازتابنده در مدار زمین و دهها پیچیدگی دیگر اطلاع داشته باشند؟

خوشبختانه هم موضوع تبلیغ پپسی و هم موضوع دو ماه در آسمان شهریور ماه یاوه های بی خطری هستند. این رویدادها بر زندگی کسی تاثیری نمی گذارند اما این بی دقتی رسانه ها در بسیاری از موارد می تواند کشنده باشد. همین روزها می دانید چند صد توصیه سلامتی و دارویی که با زندگی روزمره مردم سرو کار دارد به طور گسترده در اخبار غیر رسمی پخش می شود؟ گاه حتی رسانه های رسمی نیز آن  ها را از بس تکرار شده اند می پذیرند و دست به باز نشر آن می زنند.

نمونه معروف چنین موردی را می توان در مقاله استثنایی گری تابس دید. او در سال ۱۹۹۸ در دو مجموع مقاله که در نشریه ساینس نوشت به این موضوع اشاره کرد که دو باور عمومی که صحت آن به نوعی تابو تبدیل شده است، یعنی  کاهش مصرف نمک و چربی برای سلامت افراد مفید است و استفاده آنها حتی در افراد سالم می تواند منجر به بیماری های شدید و حتی مرگ شود تا چه حد ریشه در منابع تایید نشده علمی دارد . این مقاله که با عنوان “The (Political) Science of Salt” منتشر شده است نمونه بارزی از نفوذ باورهای اشتباه در حوزه سلامت است. دهها نمونه خطرناکتر که با سلامت افراد سر و کار دارد روزانه مطرح می شود و گاه رسانه ها نه تنها سکوت که دست به بازنشر آنها هم می زنند و درنهایت این مردم هستند که نه تنها باید هزینه های این موضوع را بدهند که متهم نیز شناخته شوند و فرصتی برای کارشناسان فراهم آورند که با غرور به وضع علمی کشور تاسف بخورند.

گناه خود را بر گردن بی صداترین افراد انداختن و برآنها تاختن و مسوولیت خویش را بر گردن دیگران انداختن نه شرط حرفه ای گری است نه شرط انصاف و نه شرط اخلاق.

انصاف داشته باشیم.

 

دیدگاه‌ها

  1. سلام با سپاس از مطلب عالی تون من در ابتدا این قضیه را باور نکردم ولی وقتی این شایعات رو شنیدم و از طرفی خبری در سایت های نجومی مبنی بر غلط بودن این خبر نشنیدم داشت باورم می شد که خوشبختانه در برنامه تلویزیونی ۱۶خردادکه از اقای صفاریان پور دعوت کرده بودند ایشان این اشتباه بودن مسئله را بیان کردند همون طور که شما هم اشاره کریدید اگر به جای این شایعه در مورد گذر زهره و ایمن رصد کردن ان پرداخته می شد بسیار بهتر بود(حداقل در روز گذر زهره برای ما امتحان نمی گذاشتند)

  2. چه انتظاری از مردم باید داشت وقتی وارد سیاست می شوند و فکر می کنند که خیلی چیزها می داند به طور مثال با دیدن سیاره ی زهره در آسمان شبانگاهانه می پندارند که یک بشقاب پرنده دیده اند فیلم و عکس می گیرند! جالبه دیشب پدیده جالبی در جو زمین صورت گرفت که در آسمان ایران قابل مشاهده بود و یکی از دوستانم مرا دعوت به دیدن این پدیده جالب کرد نکته خوبی که برایم داشت این بود نسل تازه دانایی بهتراز نسل قبل را به همراه دارند و کمتر شایعه پرداز خواهند بود به شرطی که با دریچه های علم, منابع و مراجع معتبر علمی آشنا سازیم.

  3. سلام آقای ناظمی، تنها کسی که از این منظر به این اتفاق و حواشی آن پرداخت شما بودید. خیلی خیلی از شما ممنونم
    نبود متولیانی که بجای خوار و خفیف شمردن مردم، آگاهی رسانی دلسوزانه را در دستور کار خود قرار دهند بشدت به فضای رسانه ای جامعه لطمه میزند. پیشنهاد میکنم این پست را هم مطالعه نمایید.
    http://danieljafari.com/2012/05/25/%D8%AF%D8%A7%D9%86%D8%B4-%D8%A8%D8%AF/
    باز هم متشکرم

  4. مطلب صحیح و بجاست…
    خیلی خوب که خودتون رو هم مدنظر داشتید. خود شما هم بعنوان یه فرد صاحب نظر، تا قبل از این اتفاق هیچ نظری ارائه ندادید…
    در هرحال حرفاتون کاملا درسته…

  5. مطلب خوبی بود هیچ کدام از سایت ها یی که به تمسخر مردم پرداختند قبل ۱۶ خرداد در مورد دروغ بودن این شایعه هیچ نگفتند حتما با خود فکر میکردند اگر راست باشد و اتفاق بیفتد چه کنیم
    از ۱۷ خرداد شروع کردند به دلیل علمی(!) اوردن که امکان ندارد پپسی بتواند این کار را بکند
    خسته نباشند

  6. اقای ناظمی من خودم تو هفته پیش چند بار به وبلاگتون سر زدم تا با شیر کردنش کمی جلوی قضیه رو حداقل بین دوستان خودم بگیرم ولی دریغ …
    ای کاش این متن یک هفته پیش نوشته میشد

  7. با سلام به استاد خوبم آقای ناظمی
    با نظر شما کاملا موافقم ولی توضیح یک موضوع کوچک به نظرم ضروری آمد
    همه ما قبلا هم دیدیم که چگونه با استفاده از باورهای خرافی هر از گاهی افرادی سعی داشتند که گروهی رو متوجه خودشون کنند چه بسا داستانهای جن و پری که قبلا هم شنیده ایم ولی متاسفانه هیچ وقت از خودمون نپرسیدیم که چرا تا بحال خودمون این موجودات رو ندیدیم یا ترویج وجود قدرتهای استثنائی در بعضی از افراد
    ولی همه اینها به چه دلیل تا این حد موفق میشوند
    چون طبیعت انسان به شکلی است که همیشه نیاز به یک چنین اخباری دارد همه مردم حتی بعضی از دانشمندان نیاز دارند که برای خودشون نوعی امید کاذب ایجاد کنند تا در مواقع ضروری به آنها متوصل شوند
    در زمان گذشته باور داشتن سحر و جادو یک چنین جایگاهی داشت ولی وقتی که علم کم کم بین مردم رایج تر شد و سطح علمی مردم بالاتر رفت تعداد بیشتری از باور سحر و جادو اجتناب کردند
    خلاصه اینکه این مسیر طبیعی رشد انسانهاست و چاره ای هم ندارد در واقع من معتقدم که یک چنین اتفاقاتی باعث آگاهی بیشتر و سریعتر مردم میشود
    همه چیز مثل سابق است فقط با رواج اینترنت اینطور خبرها سریعتر پخش میشوند
    فقط باید امیدوار باشیم که این اتفاقات سریعتر باعث آگاهی مردم شود
    و امیدوار باشیم که تا ماجراهائی از قبیل خیاط و لباس نامرئی و چوپان دروغگو و … به اشکال جدید اتفاق نیافتاده آگاهی مردم به اندازه کافی بالا رود
    اینکه یک شرکت بزرگ با صدها تئوریسین در زمینه تبلیغات تا این حد در اشاعه اخبار از این قبیل موفق میشود عجیب نیست ولی این اتفاقات تاثیر لازم را خواهند گذاشت و خواسته یا ناخواسته سطح آگاهی عمومی رو بالاتر میبرند
    شاید به قول شما مروجان علم بتوانند در این قائله نقش بیشتری بازی کنند و بهتر است در آینده در موقع لزوم این چنین اتفاقاتی رو بیشتر به یاد مردم بیاوریم
    با تشکر از زحمات شما

  8. سلام آقای ناظمی؛ گرچه با بخش هایی از نوشته شما موافقم ولی همانطور که دوستان اشاره کردن، هیچ کدام از ما روی صفحات فیسبوکمان هم چیزی به اشتراک نگذاشتیم. گرچه در حقیقت من در هفته گذشته فقط یک روز آنهم دو ساعت به اینترنت دسترسی داشتم و همانروز هم در روزنامه هفته صبح یک نیمتا ویژه گذر زهره کار کردیم. در مورد نقدتان بر هفت صبح راستش کمی بی انصافی کرده اید، چون دقیقا همان نقدی که شما بیان کرده اید در روزنامه (که شامل حال خودمان هم می شود) به چاپ رسیده است. البته زحمت این مطلب را دوستانم در سرویس ویژه کشیدند و عکس صفحه اول در حالی انتخاب شد که من برای پخش زنده کیش بودم. این را برای این عرض می کنم که در تصویر یک شدن این موضوع من به عنوان دبیر سرویس دانش نقشی نداشتم و وقتی روزنامه را پنجشنبه روی دکه دیدم، از اینکه کنار همکاران باآگاهم فعالیت می کنم، خوشحال شدم.
    نقد دیگری هم بر پست بلاگتون دارم و اون اینکه موضوع پپسی روی ماه آنقدر خنده دار بود که تصورش را هم نمی کردیم چنین موجی به راه بیاندازد، بیشتر این موج زمانی در شبکه های اجتماعی به وجود آمد که ما بخش عمده ای از مطالب علمی روزنامه رو به گذر زهره اختصاص داده بودیم، حتی ما در انعکاس اخبار E3 هم با مشکل جا مواجه شدیم، مطمئنا انتظار این رو نداشتیم که یک خبر دروغ از مهمترین رویدادهای سال پیشی بگیره. در کنار این تعطیلی نیمه خرداد و عدم چاپ روزنامه ها هم در خاموشی خبری موثر بود. باز دست کم ما که هم به قبل و هم بعد به گذر پرداختیم و از ماجرای پپسی هم نوشتیم، نیمه پر لیوان را ببینید 🙂

    1. یعنی الان من همون جواب فیسبوکم را اینجا هم بگذارم 🙂
      «من که اول از همه به خودم نقد کردم. بله من هم اینجا در فضا و جو داخل ایران نبودم و بین دوستان من هم افرادکمی به این موضوع پرداخته بودند که در حد کامنت پاسخ دادم. روزنامه ها هم اشاره مشخص من به نیم تای اول بود. من متاسفانه نمی توانم داخل همه روزنامه ها را ببینم (همین الان هم تنها روزنامه شما تا روز سه شنبه ۷ خرداد در سایتتان قرار دارد) . اما می دانم هم شما کار کردید و هم شرق یک صفحه رفت و هم چند روز قبل جام جم گذر را کار کرد. درباره بازتاب ها در روزنامه ها دارم مطلبی را آماده می کنم که دقیق تر موضوع را بررسی می کند. درباره نقد ۷ صبح هم من نوشتم که شما و تهران امروز تنها روزنامه هایی بودیدکه چه قبل و چه بعد از گذر این رویداد را در نیم تای خود کار کردید. اما درباره پپسی اگر شما قبل از آن شب مطلب نوشته باشید من ندیدم و عذر می خواهم و اگر صفحه اش را داری برایم بفرستی من در سایت اصلاح می کنم اما اگر بعدش به ماجرا پرداخته شده باشد نیمه پر لیوانی وجود ندارد:) و نقد من سرجای خودش برقرار است. اگر ما به عنوان رسانه به این موضوع نپرداخته ایم نمی توانیم بعدش از شیوع آن انتقاد کنیم. عمده بحث من هم بر سر ایسنا و بی بی سی بود که در حالیکه قبلش یا سکوت کرده اند و یا حتی درباره اش خبررسانی کرده اند توپ تقصیرات را به زمین مردم می اندازند. ضمن اینکه قبول کن هم تیتر هفت صبح و هم نحوه پرداختن به گذر در کنار مساله پپسی خیلی قابل دفاع نیست 🙂 »
      حالا چون اینجا می شود کامل تر نوشت یکی دو تا نکته دیگه
      حالا برای اینکه داستان کامل شود جوابت به این کامنت را هم نقل می کنم و چند نکته در باره آن:

      پاسخ آقای ترابی :
      در مورد تیتر که باید بگویم مطلب بیشتر در مورد حواشی اتفاق پپسی بود و غافل شدن از گذر زهره، به همین سبب مشکلی در آن نمی بینم. اما در مورد ایسنا، این خبرگزاری بابت اون اتفاق جوابیه مفصلی داده
      http://isna.ir/fa/news/91031910510/%D9%87%D9%85%D9%87-%D9%85%D8%A7%D8%AC%D8%B1%D8%A7%D9%8A-%D9%BE%D9%BE%D8%B3%DB%8C-%D9%88-%D9%85%D8%A7%D9%87-%D9%88-%D9%83%D8%A7%D8%B3%D9%87-%D8%A7%D9%8A-%D9%83%D9%87-%D8%A8%D8%B1-%D8%B3%D8%B1
      اتفاقا امروز تلفنی با آقای Ali Shams مفصل در این باره تلفنی صحبت کردیم! مشکلی که خبرنگاری در واحد کرمانشاه ایجاد کرد به یکباره تبدیل به یک بحران برای ایسنا شد؛ از طرفی دیگر من مطمئنما Zolfaqar Daneshi هم روز جالبی رو از پیش رو نگذرونده، چرا که در حالی که خبرآنلاین، پایگاه خبری پیشرو در ماجرای شی نوارانی بود، انتشار خبر مضحکی که مانور پدافند غیرعامل رو مسبب این ماجرا می دونست، تبدیل به جوک در شبکه های اجتماعی شد. این خبر رو بخش حوادث سرویس جامعه خبرآنلاین (نه سرویس دانش) کار کرده بود و گرچه آقای دانشی سعی کردن با انتشار مطلب دیگری، این جو را از بین ببرند ولی کار از کار گذاشته بود. ماجرای دخالت بیجای روزنامه نگاران غیرعلمی در مباحث علمی کم کم داره تبدیل به بحران میشه. من به آقای شمس پیشنهاد کردم، یک بیانیه یا نامه سرگشاده مشترک به امضای روزنامه نگاران علمی رسانه های مختلف بدیم که خلاصه اش میشه «ما را به خیر تو امید نیست، شر مرسان»

      درباره داستان ذوالفقار مشکل البته از خبرآنلاین شروع نشد و از مشرق نیوز آغاز شد. اولین جایی که بیانیه ستاد پدافند عامل را به طور مستقیم به این جریان ارتباط داد مشرق بود و گروه خوادث خبرآنلاین هم از آنها گرفت و بدون منبع نوشت. درباره بیانیه ایسنا و همینطور داستان خبر آنلاین واقعیت این است که مردم که مسوول دعواها و اختلاف ها و عدم سیستم داخلی ما نیستند. آنها به یک رسانه مراجعه می کنند . من به نقل از سرویس کرمانشاه ایسنا که نقل قول نمی کنم من به ایسنا استناد می کنم.
      بعد هم کجای دنیا خبر حتی اگر اشتباه باشد را حذف می کنند؟ خبر را اصلاح می کنند، برایش مقدمه و موخره می نویسند که بابا این خبر به این دلیل اشکال داشته است. این یک کار غیر حرفه ای اگر مشکلی نبود چرا حذف شد؟ ثانیا این چه روشی است که تا کسی می گوید اشتباه کردیم و خودمان هم قبول داریم اشتباه کردیم توجیه می آوریم. من که آقای شمس را می شناسم و شکی در صحت کارهایش ندارم اما بحث سر این است که رسانه اشتباه کرده و رسانه باید مسوولیت خود را بپذیرد. همین یادداشت پپسی در ایسنا اگر روز قبل منتشر می شد هیچ حرفی نبود . حالا در نهایت این گزارشی که لینکش را گذاشتی باز مردم باید متوجه شوند که اشتباه کرده اند و در نهایت باید از ایسنا هم تشکر کنیم که نقش ویژه ای در مبارزه با شبه علم داشته است. نقد من سر جایش باقی است آیا ایسنا زودتر خبری درباره دروغ بودن این ماجرا کار کرد که بعدش کارشناسان پیکان حمله را به سوی مردم بگیرند؟ اتفاقا باز کاسه و کوزه سر مردم داره می شکنه .
      در باره تیتر ۷ صبح البته نظر من نظر شخصی است ولی من راستش نمی فهمم «گذر پپسی از مقابل ماه» یعنی چه . ضمن اینکه خودت هم قبول داری مطلب درباره پپسی بود عمدتا و اهمیت گذر نبود که آن را به صفحه ۱ آورد. واقعا شایعه ای که زمانش گذشته با این تیتر باید صفحه ۱ بیاید؟
      من منتظرم روزنامه آپدیت شود تا بتوانم گزارش را هم بخوانم.
      در نهایت به نظرم در این بحث ما مساله اصلی گم شد. ۷ صبح، ایسنا، بی بی سی و غیره مثال هایی بود که من نکته اصلی را بگویم. وظیفه رسانه است که جلوی شایعات علمی را بگیرد. وقتی رسانه ها این کار نکردند حق ندارند مردم را متهم کنند.
      چاکریم

  9. عمق فاجعه از این هم بیشتر بود! به طوری که یکی از دوستان بنده، فردای آن روز اصرار داشت که این رخداد در دبی رویت شده!!!

  10. اجتناب از خرافات، امری خرافی است! (فرانسیس بیکن)

    با سلام

    آقای ناظمی عزیز از مطلب خوبتون تشکر می کنم. مدت هاست که وبلاگ و حالا سایت پربارتون رو دنبال می کنم.

    اما لازم می دونم تا نکته ای رو خدمتتون مطرح کنم:

    به شخصه مخالف سرسخت خرافات هستم و به محض اینکه این موضوع رو شنیدم سریعاً در سایت های انگلیسی به دنبال منبع این خبر گشتم و با نبود هیچ منبع معتبری، احتمال قوی به شایعه بودن موضوع دادم اما…

    اما ناگهان در ذهنم جرقه ای زد، پیش خودم گفتم مگه می شه مطلب مهم در پیشی راجع به ماه و کهکهشان باشه و آقای ناظمی به اون اشاره ای نداشته باشه! پس سریعاً و شادمانه به سایتتون مراجعه کردم اما متاسفانه هیچ خبری نبود!!

    اونروز ناامیدانه سایتتون بستم و پیش خودم گفتم سایت آقای ناظمی که در حال حاضر یکی از تخصصی ترین رسانه های علوم نجومی ایران هست حتماً باید به این موضوع مهم می پرداخت. کسی که می تونست مردم رو از خرافه بودن این موضوع مطمئن کنه می تونست آقای پوریا ناظمی باشه، چه کسی بهتر!؟

    حالا هرچند دیر اما بالاخره دیدم که مطلبی راجع به این موضوع منتشر کردید آن هم با این عبارات: «تا جایی که من به یاد می آورم وظیفه آگاه سازی مردم از شایعات و اطلاع رسانی درست رویدادها برعهده مردم نبوده است. سوال اینجا است که رسانه هایی که امروز فریاد بر می آورند که دیدید چقدر سطح علمی مردم پایین است، چرا قبل از شب موعود هیچ یک مطلبی منتشر نکردند که در آن این رویداد را توضیح داده و بگویند این اتفاق شایعه است»

    البته از اونجایی که با هم همدردیم! می دونم که با توجه به مشغله های زیادی که دارید به روز نگه داشتن سایت خوبتون، کاری سخت و طاقت فرساست.

    براتون در ادامه کار نیز آرزوی موفقیت و سربلندی می کنم.

    شاد باشید و برقرار

    1. بله. من هم در متن اشاره کردم که خود من هم در رده افرادی که به آنها نقد وارد است قرار می گیرم و توجیه نمی کنم. گرفتاری های من هم دلیل خوبی شاید نباشد. ضمن اینکه دلیل اصلی اشتباه دیگری از طرف من بود و آن هم اینکه به دلیل اینکه من الان در ایران نیستم، سنگینی فضای این شایعه را احساس نکردم – و این اشتباه من بود – در بین دوستان فیس بوک من اشاره زیادی به این داستان نشده بود که پاسخ دادم. ولی در حقیقت این ایراد از من بوده و در حد وسع و نفوذی که وب سایت من دارد من هم مقصرم

  11. اگر من مسوول تبلیغات پپسی بودم از این شیوه های شایعه پراکنی استفاده می کردم تا با کمترین خرج برای چند هفته تمام روزنامه ها و رسانه های رسمی و غیر رسمی از پپسی حرف بزنن و تبلیغش کنن.
    این نوع شایعه پراکنی ها شیوه تبلیغاتی زیرکانه ایه.

  12. پوریا، همونطور که گفتی باید سعی کنیم که مسوولیت پذیر باشیم. رسانه ها در جایگاه خودشون مسوولن. که تو به تفصیل به اون پرداختی. ولی این از مسوولیت من، که یک موضوعی رو که از صحت اون اطلاع ندارم به عنوان یک حقیقت به نفر بعد منتقل میکنم، کم نمیکنه. من در مورد سخنان خودم مسوولم. و وقتی برای تحت تاثیر قرار دادن دیگران این مسوولیت رو زیر پا بزارم هیچ کس غیر من نباید به خاطر این بی مسوولیتی من نکوهش بشه.
    و در کل فکر میکنم بهتره در مورد مردم به عنوان کل جمعیت یک جامعه صحبت کنیم. یا اگر میخوایم رسانه ها، علما یا خودمون رو از کلیت مردم جدا کنیم بهتره یک تعریف دقیق از “مردم” ارایه کنیم.

  13. تا آنجا که من در صفحه ی فیسبوک خود و دوستانم دیدم قضیه بیشتر حالت طنز به خودش گرفته بود
    با تشکر از توضیحات شما آقای ناظمی

  14. سلام آقای ناظمی عزیز،
    با اینکه من کارشناسی ارشد ِ فیزیک میخونم (البته گرایشم نجوم نیست اما در حد ِ دبیرستان و لیسانس بلدم) باورم شد!اولش مقاومت کردم حتی همین حرف ُ میزدم که چرا سایت ِ خود پپسی یا حتی سایت‌هایی که میتونست به موضوع مربوط باشه مثل ِ ناسا حرفی نزدن اما کم کم باورم شد! البته قبول دارم مشکل بیسوادی ِ من بوده چون در اون مورد ِشهریور کاملا روی ِ حرف ِ خودم ایستادم و خانواده رُ هم قانع کردم اما این بار نه! درسته که عموم ِ مردم سطح ِ علمی پایینی دارن به‌خصوص توی ِ فیزیک، اما ما یعنی قشر ِدانشجو هم خیلی مشکل داریم واین باعث میشه نه تنها کمکی نکنیم بلکه خودمون هم با این موج بریم!

  15. سلام ودرود برشما استاد خوبم
    باتمام وجود این اوصاف….اما از این که خودم این راباور نکردم حتی ۱لحظه ودلیل درست نبودن آن راهم تا جایی که توانستم اطلاع رسانی کردم بسیار خوشنودم:))آن هم به خاطر حضور در کلاس شما بود!
    که اگر خاطرتون باشه درباره موارد این چنینی بحث کردیم وشما کامل برای بنده توضیح دادید:)حالا مطلب نگذاشتن شما موجب اعتراض نیست چراکه نباید فراموش کرد شما قبلاًدرباره ی این موضوعات به اندازه حدافل برای منجمان داشته اید وجا دارد به نوبه خودم از شما قدردانی کنم…..سپااااسگذارم:)

  16. سلام

    من سعی کردم از این شایعه ابلهانه فرصتی برای یادگیری به دست آورم. چیزی که برای من جالب آمد این بود که اگر روزی روزگاری چنین کاری ممکن باشد، برای اجرای آن جدای از هر گونه مساله تکنیکی چقدر توان به صورت تابش لیزر لازم است.

    فکر کنم در یک تخمین اولیه بایستی فاکتورهای زیر را لحاظ کرد:

    ۱- بزرگی زاویه‌ای لازم برای آنکه چشم یک آدم معمولی لوگو را تشخیص دهد (می‌شود فرض کرد لوگو تمام ماه را بپوشاند که در این صورت بزرگی زاویه‌ای برابر بزرگی زاویه‌ای کل ماه یعنی حدود نیم درجۀ کمان خواهد شد)
    ۲- حداقل انرژی نورانی لازم برای تحریک سلولهای بینایی
    ۳- بزرگی مساحتی از زمین که قرار است مردم در آن لوگو را ببینند.
    ۴- تضعیف ناشی از رفت و برگشت نور در اتمسفر زمین
    ۵- تضعیف ناشی از بازتابش از سطح ماه

    فاکتور دیگری به نظرم نمی‌رسد. فکر کنم با کمی هندسه و مثلثات در سطح دبیرستان بشود تخمینی از انرژی لازم برای اجرای این پروژه به دست آورد. حدس می‌زنم این انرژی چیزی در مرتبه بزرگیِ ۱۰۰۰ مگاوات یا بیشتر باشد.

    شاید به نظر این مساله ارزش عملی خاصی نداشته باشد. اما من خودم با کلنجار رفتن با این مساله و جستجوهایی که در اینترنت صورت دادم مطالب جالبی در زمینه نور و انرژی تابش یاد گرفتم. حتی به مسائل جدیدی هم رسیدم! الان ذهن من درگیر مساله چگونگی تشکیل رنگین کمان است!!!

    در هر حال فکر کنم با دور شدن از روزهای تحصیل، تسلط لازم برای حل این مسایل را از دست داده‌ام. اگر شما یا یکی از شاگردان شما راه حل این مساله را بیابد و در احیانا در اختیار دیگران قرار دهد بسیار خوب خواهد شد.

  17. سلام..
    من در دانشگاه یزد درس می خونم که تو خوابگاه یه دفه همه بچه ها بیرون جمع شدن وقتی پرسیدم قضیه چیه اونا هم بهم گفتن قضیه را، من هم همون لحظه گفتم این امکان نداره و رفتم راحت درسمو خوندم بدون اینکه توجهی کرده باشم فقط افسوس می خورم از زود باوری ایرانیان عزیز..
    با نظر شما آقای ناظمی تا حدودی موافقم ولی باید این را هم مد نظر داشته باشید که ضریب بازتاب نمی تونه ملاک خوبی باشه قدرت لیزر نمی دونم تا چه حد در مورد لیزر اطلاع دارین چون من رشتم مرتبط می شه به این موضوع می گم که این مورد امکان دارد. ولی با اختلاف منظر موافقم.

    1. ممنون
      مورد اشاره من تفاوت ضریب بازتاب سطح ماه بود که حتی با فرض تهیه لیزر قدرتمندی که این کار را انجام دهد و مشکلات جنبی و تاثیرات جنبی آن را هم که حذف کنیم لیزر فرضی ما باید از سطوحی با ضریب بازتاب مختلف بازتاب یک دستی ارایه دهد

      1. اگه از دید علمی نگاه به قضیه کنیم می بینیم که شدنی است
        ما تکنولوژی لیزر را خیلی وقته داریم (ما منظورم جهانه) و بحث اصلی سره قدرت و توانه لیزره! قدرت و توان این لیزر با صرف هزینه امکان پذیره همان طور که شاهد هستیم می بنیم که ابزار ها و وسایل امروزی ما نسبت به سال های قبل توان مند تر شده و از وقتی هم لیزر به وجود امده خیلی وقته مگذره!
        پیشنهاد می کنم به دوستان که به سمت تکنولوژی های امروزی برید و شاهد قدرت وسایله ساخته شده باشید و بدونید همچین کاری دور از ذهن نیست و فقط نیاز به هزینه داره!
        لطفا و خواهشا سریعا جواب قطعی ندید که همچین چیزی نمیشه!

  18. راستی داشت یادم می رفت آقای ناظمی چند ماه پیش بود که داشتم در مورد سفر انسان به ماه تحقیق می کردم خیلی از سایت ها گفتن سفر انسان به ماه بزرگترین دروغ قرن است می خواستم نظر شما را بدونم آخه دلیل هایی هم که آوردن کاملا منطقی بود حتی من کنفرانسی هم پیش استاد اختر فیزیکمم دادم که ایشونم که در زمانی که آقای آرامسترانگ به ایران اومدن همراه با ایشون بودن خیلی از مطالب کنفرانس منو قبول کردن و این که الآن هم من با محاسبات ریاضی و فیزیکی دارم ثابت می کنم این قضیه خیلی مشکوک هست و شاید با این آماری که بهمون دادن از زمان و سوخت و سرعت امکان این سفر می رود زیر سوال.
    خیلی مشتاقم نظر شما را هم بدونم بعد از این که نظرتون را گفتین من نظر یکی از بزرگان نجوم ایران را بهتون می گم که مطمئنم براتون جالبه..

  19. واقعا به نظر شهید مرتضی مطهری «فردوسی مردی زیانکار بود»؟
    چندی پیش مطلبی در رایانامه‌(ایمیل‌)ها به سرعت می‌چرخد: مطهری فردوسی را به باد نقد گرفته است. ما هم احساساتی می‌شویم و آن را تا می‌توانیم پخش می‌کنیم.
    دلایل رد این ادعا، در:
    http://www.1kalagh.com/2011/08/morteza-motahari-ferdosi.html

دیدگاهتان را بنویسید

*

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.